Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adolescence
U
دوره جوانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
middle age
U
دوره بین جوانی وپیری
middle aged
U
دوره بین جوانی وپیری
juvenilia
U
اثار دوره جوانی
juvenilia
U
تالیفات دوره جوانی شعرا ونویسندگان بزرگ
passe
U
دوره زیبایی و عنفوان جوانی را گذرانده
Other Matches
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
adolescency
U
جوانی
juvenility
U
جوانی
adolescence
U
نو جوانی
youths
U
جوانی
youthfufness
U
جوانی
young days
U
جوانی
youthfulness
U
جوانی
youth
U
جوانی
springtime
U
جوانی
yoth
U
جوانی
acne
غرور جوانی
dementia praecox
U
جنون جوانی
primes
U
بهار جوانی
rejuvenescence
U
تجدید جوانی
rejuvenator
U
جوانی دهنده
hebephrenia
U
جنون جوانی
schizophrenia
U
جنون جوانی
rejuveoize
U
جوانی از سرگرفتن
rejuvenescent
U
جوانی از سر گیرنده
youthfully
U
از روی جوانی
primed
U
بهار جوانی
prime
U
بهار جوانی
slips in youth
U
خطاهای جوانی
hey day
U
ریعان جوانی
rejuvenation
U
باز جوانی
post juvenal
U
بعد از جوانی
prime of life
U
عنفوان جوانی
juveniles
U
در خور جوانی
juvenile
U
در خور جوانی
may
U
بهار جوانی
juvenility
U
نیروی جوانی
may of youth
U
عنفوان جوانی
the flower of youth
U
عنفوان جوانی
slips in youth
U
لغزشهای جوانی
bloom of youth
U
بحبوحه جوانی
schizophrene
U
مبتلابجنون جوانی
rejuvenating
U
جوانی ازسر گرفتن
The fervour of youth .
U
شور وشوق جوانی
impetuosity of youth
U
تندی یا غرور جوانی
schizophrenics
U
مبتلا بجنون جوانی
rejuvenate
U
جوانی ازسر گرفتن
schizophrenic
U
مبتلا بجنون جوانی
rejuvenated
U
جوانی ازسر گرفتن
rejuvenates
U
جوانی ازسر گرفتن
chorus girls
U
زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
over the hill
<idiom>
U
به پایان رسیدن بهار جوانی
chorus girl
U
زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
salad days
U
ایام جوانی وبی تجربگی
her prime of life is past
U
عنفوان جوانی وی گذشته است
puniness
U
تازه کاری جوانی کوچکی
She has known better days in her youth .
U
معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
blossoming
U
گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossoms
U
گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossom
U
گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossomed
U
گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
schizo
U
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
at the tender age of
<idiom>
U
در سن جوانی
[گول خور. بی مایه . سست . نادان]
chaperon
U
زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
cover girls
U
زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girl
U
زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
glabrescent
U
گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
sangraal
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
schizothymia
U
جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
rimless
U
بی دوره
stadiums
U
دوره
careering
U
دوره
epochs
U
دوره
compass
U
دوره
periodicity
U
دوره
rims
U
دوره
peripheries
U
دوره
stadium
U
دوره
stadia
U
دوره
careers
U
دوره
contemporary
U
هم دوره
contemporaries
U
هم دوره
perimeter
U
دوره
edges
U
دوره
edge
U
دوره
career
U
دوره
epoch
U
دوره
careered
U
دوره
perimeters
U
دوره
era
U
دوره
eras
U
دوره
phase
U
دوره
cycled
U
دوره
felloe
U
دوره
felly
U
دوره
phased
U
دوره
he has run his race
U
دوره
rim
U
دوره
rhythm
U
دوره
rhythms
U
دوره
one's d.
U
دوره
cycle
U
دوره
cycles
U
دوره
instar
U
دوره
periphery
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
phases
U
دوره
terming
U
دوره
course
U
: دوره
pooled
U
دوره
set
U
دوره
coursed
U
: دوره
courses
U
: دوره
periods
U
دوره
setting up
U
دوره
outline
U
دوره
bordering
U
دوره
bordered
U
دوره
border
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
pools
U
دوره
sets
U
دوره
circuit
U
دوره
circuits
U
دوره
pool
U
دوره
session
U
دوره
outlining
U
دوره
outlines
U
دوره
outlined
U
دوره
termed
U
دوره
term
U
دوره
period
U
دوره
sessions
U
دوره
reviewal
U
دوره
germinal period
U
دوره نوجنینی
fellyfelloe
U
دوره درندگی
time span
U
دوره زمان
period/stretch/lapse of time
U
دوره زمان
time period
U
دوره زمان
duty cycle
U
دوره کار
perlim
U
دوره مقدماتی
foreperiod
U
پیش دوره
flux linking a turn
U
شاره دوره
game cycle
U
دوره بازی
elimination heat
U
دوره مقدماتی
period
U
دوره زمان
financial period
U
دوره مالی
electoral legislative term
U
دوره انتخابیه
estrous cycle
U
دوره فحلی
duty factor
U
دوره کار
cycle time
U
زمان دوره
biennium
U
دوره دوساله
basic course
U
دوره مقدماتی
advanced course
U
دوره عالی
action period
U
دوره کنش
contract period
U
دوره قرارداد
grace period
U
دوره مهلت
processes
U
دوره عمل
process
U
دوره عمل
occupancy cycle
U
دوره سکونت
fiscal years
U
دوره مالی
fiscal year
U
دوره مالی
blocking period
U
دوره وقفه
on probation
U
در دوره ازمایشی
critical period
U
دوره شاخص
advance course
U
دوره عالی
critical period
U
دوره بحرانی
quarterly period
U
دوره سه ماهه
three-month period
U
دوره سه ماهه
crier
U
دوره گرد
continous cycle
U
دوره بی وقفه
conducting period
U
دوره رسانایی
colportage
U
دوره گردی
cheap jack
U
دوره گرد
probationary period
U
دوره ازمایشی
caird
U
دوره گرد
budget period
U
دوره بودجه
careers
U
دوره رسمی
guarantee period
U
دوره ضمانت
testing time
U
دوره ازمون
period of office
U
دوره تصدی
period of production
U
دوره تولید
period of roll
U
دوره تناوب
period of vibratio
U
دوره ارتعاش
snakebite
U
دوره بدشانسی
pliocene
U
دوره پلیوسن
short term
U
دوره کوتاه
practice period
U
دوره تمرین
period of instrument
U
دوره سنجه
period of delivery
U
دوره تحویل
pentad
U
دوره پنجساله
payback period
U
دوره بازپرداخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com