Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spring practice
U
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semester
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
semesters
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
vernal
U
بهاری
spring conditions
U
شرایط بهاری
distributed practices
U
تمرینهای توزیعی
distributed practices
U
تمرینهای پراکنده
interval exercises
U
تمرینهای متناوب
vernal equinox
U
برابران بهاری
reaction drills
U
تمرینهای واکنشی
vernal equinox
U
اعتدال بهاری
spring shower
U
رگبار بهاری
vernal equinox
U
نقطه اعتدال بهاری
free exercise
U
تمرینهای نرمش ازاد
pre game drills
U
تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
circuit training
U
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
university
U
دانشگاه
academy
دانشگاه
universities
U
دانشگاه
college
U
دانشگاه
colleges
U
دانشگاه
Univ
U
دانشگاه
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
senior technical college
U
دانشگاه فناوری
University of Applied Sciences
[UAS]
U
دانشگاه فناوری
college of
[music, technology,...]
U
دانشگاه فناوری
polytechnic
U
دانشگاه فناوری
state university
U
دانشگاه ایالتی
Chancellor
U
رئیس دانشگاه
staff college
U
دانشگاه جنگ
academical
U
دانشجوی دانشگاه
Chancellors
U
رئیس دانشگاه
state university
U
دانشگاه دولتی
technical university
U
دانشگاه فنی
the institution of a universit
U
تاسیس دانشگاه
president
U
رئیس دانشگاه
presidents
U
رئیس دانشگاه
academy
U
دانشگاه هنر
academies
U
دانشگاه اموزشگاه
rectors
U
رئیس دانشگاه رهبر
oxonian
U
وابسته به دانشگاه اکسفورد
chaired
U
کرسی استادی در دانشگاه
chairing
U
کرسی استادی در دانشگاه
chairs
U
کرسی استادی در دانشگاه
rector
U
رئیس دانشگاه رهبر
chair
U
کرسی استادی در دانشگاه
extramural
U
مربوط به خارج از دانشگاه
matriculant
U
قبول شده در دانشگاه
vice chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
war college
U
دانشگاه عالی جنگ
vice-chancellors
U
معاون رئیس دانشگاه
proctor
U
مدیر اجرایی دانشگاه
vice-chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
matriculates
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
send down
U
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
matriculation
U
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
in the schools
U
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculation
U
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
academicals
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
donnish
U
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
He is majoring in mathematic at the university.
U
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
He was not admitted to the university.
U
اورا به دانشگاه راه ندادند
matriculate
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
matriculating
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
As a university professor , his performance stank.
U
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
academic costume
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
mattriculation
U
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
chancellery
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
berkeley unix
U
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
chancellory
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
varsity
U
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
sixth form
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
academia
U
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
jayvee
U
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
he went out in the poll
U
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
upperclassman
U
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
O levels
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
university extension
U
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
eras
U
دوره
phases
U
دوره
phase
U
دوره
cycle
U
دوره
cycled
U
دوره
era
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
instar
U
دوره
pooled
U
دوره
felloe
U
دوره
felly
U
دوره
phased
U
دوره
peripheries
U
دوره
periphery
U
دوره
he has run his race
U
دوره
epoch
U
دوره
one's d.
U
دوره
rim
U
دوره
rims
U
دوره
periodicity
U
دوره
epochs
U
دوره
career
U
دوره
careered
U
دوره
careering
U
دوره
careers
U
دوره
stadiums
U
دوره
stadium
U
دوره
stadia
U
دوره
reviewal
U
دوره
perimeter
U
دوره
perimeters
U
دوره
rhythms
U
دوره
cycles
U
دوره
rhythm
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
term
U
دوره
setting up
U
دوره
courses
U
: دوره
outline
U
دوره
coursed
U
: دوره
periods
U
دوره
course
U
: دوره
rimless
U
بی دوره
compass
U
دوره
set
U
دوره
edges
U
دوره
circuits
U
دوره
circuit
U
دوره
termed
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
sets
U
دوره
contemporary
U
هم دوره
edge
U
دوره
border
U
دوره
bordered
U
دوره
bordering
U
دوره
period
U
دوره
pool
U
دوره
pools
U
دوره
terming
U
دوره
sessions
U
دوره
outlining
U
دوره
session
U
دوره
outlines
U
دوره
outlined
U
دوره
slumped
U
دوره رخوت
melting period
U
دوره ذوب
pliocene
U
دوره پلیوسن
limitation period
U
دوره محدودیت
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
maintenance period
U
دوره نگهداری
slumping
U
دوره رخوت
cooling-off periods
U
دوره ملایمت
maintenance period
U
دوره تعمیرات
neonatal period
U
دوره نوزادی
slump
U
دوره رخوت
payback period
U
دوره برگشت
period of vibratio
U
دوره ارتعاش
payback period
U
دوره بازپرداخت
pedlary
U
دوره گردی
pentad
U
دوره پنجساله
convalescence
U
دوره نقاهت
oxidizing period
U
دوره اکسیداسیون
period of delivery
U
دوره تحویل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com