Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
secular
U
دورهای غیر مذهبی دنیائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
concordat
U
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
periodic
U
دورهای
countercyclical
U
ضد دورهای
anti cyclical
U
ضد دورهای
recapitulative
U
دورهای
recapitulatory
U
دورهای
periodical
U
دورهای
sporadic
U
دورهای
sporadically
U
دورهای
cyclic
U
دورهای
rhythmical
U
دورهای
periodicals
U
دورهای
all play all
U
مسابقه دورهای
periodic table
U
جدول دورهای
cyclic disorder
U
اختلال دورهای
cyclic stress
U
تنش دورهای
cyclical fluctuations
U
نوسانات دورهای
edge welding
U
جوشکاری دورهای
series turn
U
دورهای زنجیری
periodic report
U
گزارش دورهای
periodical
U
نشریه دورهای
periodically
U
بصورت دورهای
periodic current
U
جریان دورهای
periodic fluctuation
U
نوسان دورهای
timed backup
U
پشتیبانی دورهای
periodicity
U
دورهای بودن
simple periodic current
U
جریان دورهای ساده
round-robin
U
تورنمنت دورهای شطرنج
league
U
مسابقههای دورهای باشگاهها
leagues
U
مسابقههای دورهای باشگاهها
by-elections
U
انتخابات میان دورهای
by-election
U
انتخابات میان دورهای
crc
U
بررسی افزونگی دورهای
Americans
U
تورنمنت دورهای شطرنج
peripheral
U
دورهای وابسته به محیط
mean value of periodic quantity
U
میانگین کمیت دورهای
cyclical stock check
U
کنترل موجودی دورهای
edge fillet weld
U
جوش نواری دورهای
American
U
تورنمنت دورهای شطرنج
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
r.m.s. value of a periodic quantity
U
جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
lacustrine animals
U
دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
religious
U
مذهبی
churchgoer
U
مذهبی
churchly
U
مذهبی
churchgoers
U
مذهبی
missioner
U
مبلغ مذهبی
neologize
U
مذهبی بودن
R.E
U
تحصیلات مذهبی
pastoral psychiatry
U
روانپزشکی مذهبی
devout
U
مذهبی عابد
spirituality
U
روحیه مذهبی
pontifex
U
شورای مذهبی
holiday
U
تعطیل مذهبی
converter
U
مبلغ مذهبی
missionary
U
مبلغ مذهبی
tenet
U
متعقدات مذهبی
missionaries
U
مبلغ مذهبی
dogmatism
U
تعصب مذهبی
holy day
U
تعطیل مذهبی
convertor
U
مبلغ مذهبی
holidays
U
تعطیل مذهبی
gurus
U
معلم مذهبی
guru
U
معلم مذهبی
religious matters
U
مسائل مذهبی
religious tenets
U
عقاید مذهبی
religious rites
U
شعائر مذهبی
ritual
U
تشریفات مذهبی
sect
U
فرقه مذهبی
religiosity
U
تعصب مذهبی
religiose
U
مذهبی بودن
religionism
U
غیرت مذهبی
service book
U
کتب مذهبی
revival
U
جنبش مذهبی
sects
U
فرقه مذهبی
revivals
U
جنبش مذهبی
clergyman
U
عالم مذهبی
clergymen
U
عالم مذهبی
semireligious
U
نیمه مذهبی
Mother Superior
U
رئیس بنیاد مذهبی
rite
U
مراسم تشریفات مذهبی
dogmatics
U
مبحث شعائر مذهبی
ecclesiogenic neurosis
U
روان رنجوری مذهبی
sacramental
U
وابسته به مراسم مذهبی
Mother Superiors
U
رئیس بنیاد مذهبی
holyday
U
روز تعطیل مذهبی
priggism
U
تعصب سخت مذهبی
pauli
U
اصول مذهبی پولس
rectorate
U
ریاست بنگاه مذهبی
traditor
U
خائن در امر مذهبی
wowser
U
مذهبی و خرده گیر
tabu
U
منع یانهی مذهبی
swami
U
رهبر مذهبی هندی
psalter
U
سرود مذهبی مزامیر
religious sentiments
U
احساسات وعقاید مذهبی
hymnbook
U
کتاب سرود مذهبی
taboo
U
منع یانهی مذهبی
taboos
U
منع یانهی مذهبی
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
crusade
U
جنگ مذهبی نهضت
revivalism
U
اصول بیداری مذهبی
revivalists
U
طرفدار احیای مذهبی
crusaded
U
جنگ مذهبی نهضت
crusades
U
جنگ مذهبی نهضت
synods
U
مجلس منافره مذهبی
synod
U
مجلس منافره مذهبی
crusading
U
جنگ مذهبی نهضت
catechism
U
پرسش نامه مذهبی
catechism
U
تعلیم ودستور مذهبی
revivalist
U
طرفدار احیای مذهبی
catechisms
U
پرسش نامه مذهبی
Easter Sepulchre
U
تشریفات مذهبی تدفین
psalm
U
سرود مذهبی خواندن
catechisms
U
تعلیم ودستور مذهبی
Religious (political) fanaticism
U
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
chaplain activities fund
U
اعتبار امور مذهبی
catechetic
U
وابسته به تعالیم مذهبی
catechesis
U
تعالیم مذهبی شفاهی
cantor
U
اواز خوان مذهبی
psalms
U
سرود مذهبی خواندن
indoctrinating
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
church
U
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
indoctrinated
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinates
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
revivalist movement
U
جنبش اصول بیداری مذهبی
sisterhood
U
انجمن خیریه مذهبی نسوان
Scientology
U
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
churches
U
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
sacrilegious
U
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
vigilantism
U
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
archdiocese
U
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
menology
U
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
neologian
U
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neologian
U
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
indoctrinate
U
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
dogmatize
U
تعصب مذهبی نشان دادن
indifferentism
U
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
jacobin
U
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisitions
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
simoniac
U
خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
taperer
U
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
scholasticism
U
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
gregorian chant
U
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
druze
U
یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
vicarages
U
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarage
U
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
theocracy
U
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracies
U
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
cambridge equation
U
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
Carthusian
U
[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
superstitious uses
U
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
exegesis
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
last rites
U
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
revealed religion
U
مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
shout song
U
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
the r.
U
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
religioner
U
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
lay rezder
U
عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
religionize
U
دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
canoness
U
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
pious fraud
U
حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
month's mind
U
ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
autotransformer
U
ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
bar mitzvahs
U
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
neological
U
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
Jesuit
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvah
U
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
voodooism
U
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
puritans
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
Historicism
U
[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
sodalist
U
عضو دسته برادران مذهبی عضو متحد ویکرنگ
conventicle
U
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
ritualist
U
ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
religiosity
U
مجلس عبادت مجلس مذهبی
hymnal
U
کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
hymnals
U
کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
preach
U
وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preached
U
وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches
U
وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
sects
U
دسته دسته مذهبی
sect
U
دسته دسته مذهبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com