Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sniperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
snooperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
periscopes
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
theodolite
U
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites
U
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
comouflage detection photography
U
نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
exception reporting
U
گزارش گیری مخصوص
target selector
U
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
rotameter
U
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
wine taster
U
جام شراب مخصوص نمونه گیری
rotometer
U
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
fuller's earth
U
نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
decoyed
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoying
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoys
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoy
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
micrometer caliper
U
پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
ferret
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
thieving paste
U
مایع مخصوص اغشتن شاغول اندازه گیری عمق مخزن ناو
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
to triumph over the enemy
U
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio countermeasures
U
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception
U
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejects
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien
U
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
close up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with
U
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
penetration
U
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
breaching
U
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasions
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
disorganised
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
U
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
end on
U
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
out flank
U
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repelling
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repel
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogies
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
presbyopic
U
دوربین
cameras
U
دوربین
telescope
U
دوربین
opera glasses
U
دوربین
camera
دوربین
telescopes
U
دوربین
far sighted
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
far seeing
U
دوربین
binocular
U
دوربین
long sighted
U
دوربین
night glass
U
دوربین شب
longsighted
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
security camera
U
دوربین نظارت
surveillance camera
U
دوربین نظارت
observation camera
U
دوربین نظارت
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
cross hair
U
خط داخل دوربین
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
metascope
U
دوربین تک چشمی
CCTV camera
U
دوربین نظارت
telescopy
U
فن استعمال دوربین
lens
U
عدسی دوربین
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
sight
U
دوربین دیدن
director sight
U
دوربین هادی
electron camera
U
دوربین الکترونی
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
spyglass
U
دوربین کوچک
drawtube
U
لوله دوربین
reflex sight
U
دوربین منشوری
camera nadir
U
خط لولای دوربین
hypermetrope
U
ادم دوربین
sights
U
دوربین دیدن
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین امنیتی
observation camera
U
دوربین امنیتی
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
elbow telescope
U
دوربین بازویی
computing sight
U
دوربین محاسب
telescope
U
دوربین نجومی
coarse sight
U
دوربین یدکی
camera-shy
U
بیزار از دوربین
box cameras
U
دوربین قوطی
reticle
U
عدسی دوربین
eye piece
U
عدسی سر دوربین
color camera
U
دوربین رنگی
kodak
U
دوربین عکاسی
field glass
U
دوربین صحرایی
box camera
U
دوربین قوطی
binocular
U
دوربین دوچشمی
gun sight
U
دوربین توپ
opticians
U
دوربین فروش
optician
U
دوربین فروش
vial
U
حباب دوربین
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
telescopes
U
دوربین نجومی
binocular
U
دوربین دو چشم
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
sights
U
دوربین نشانه روی
telescopic alidade
U
عضاده دوربین دار
minicamera
U
دوربین خیلی کوچک
dumpy level
U
تراز دوربین دار
riflescope
U
دوربین روی تفنگ
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
spotting scope
U
دوربین روی سه پایه
macrometer
U
دوربین مسافت سنج
tachymeter
U
دوربین مسافت یاب
glass
U
ایینه شیشه دوربین
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
sightings
U
دیدن از داخل دوربین
tachometric sight
U
دوربین مسافت سنج
minicam
U
دوربین خیلی کوچک
reticle
U
تار موی دوربین
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
sight
U
دوربین نشانه روی
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
tachometric sight
U
دوربین مسافت یاب
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
sighting
U
دیدن از داخل دوربین
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
colminator
U
دوربین شاخص توپ
computing gunsight
U
دوربین محاسب توپ
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com