English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To go about ones business. U دنبال کار خود رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
entrain U اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
to pursue pleasure U دنبال خوش گذرانی رفتن
To fetch and varry for someone . U دنبال خرده فرمایش های کسی رفتن
hitch one's wagon to a star <idiom> U دنبال هدف رفتن
sink one's teeth into <idiom> U با جدیت دنبال کاری رفتن
to be after somebody U پی [دنبال] کسی رفتن [برای کیفری مجازاتی]
Other Matches
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
player [American E] U زن دنبال کن
reared U دنبال
rearing U دنبال
rears U دنبال
pursuit U دنبال
dangler U دنبال رو
pursuits U دنبال
in the wake of U در دنبال
parsmip nose U دنبال چه
pope's nose U دنبال چه
rear U دنبال
philanderer U زن دنبال کن
philanderers U زن دنبال کن
attachment U دنبال
pickup artist U زن دنبال کن
pick-up artist U زن دنبال کن
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
tracker U دنبال کننده
continuator U دنبال کننده
courses U :دنبال کردن
coursed U :دنبال کردن
course U :دنبال کردن
continue U دنبال کردن
trackers U دنبال کننده
continues U دنبال کردن
pursuant U دنبال کننده
dogs U دنبال کردن
chaser U دنبال کننده
dogging U دنبال کردن
What are you looking for ? U دنبال چی؟ می گردی ؟
chasers U دنبال کننده
graph follower U دنبال گر گراف
He is looking for trouble. U دنبال شر می گردد
give chase U دنبال کردن
dog U دنبال کردن
to give chase U دنبال کردن
tandom connection U اتصال دنبال هم
chases U دنبال کردن
chasing U دنبال کردن
traced U دنبال کردن
chased U دنبال کردن
pursue U دنبال کردن
pursued U دنبال کردن
pursues U دنبال کردن
pursuing U دنبال کردن
chase U دنبال کردن
traces U دنبال کردن
tracks U دنبال کردن
roil U دنبال هم دویدن
tracked U دنبال کردن
track U دنبال کردن
reopen U دنبال کردن
reopened U دنبال کردن
trace U دنبال کردن
reopens U دنبال کردن
reopening U دنبال کردن
tagger U تنکه دنبال کننده
to pursue a plan U نقشهای را دنبال کردن
run close U سخت دنبال کردن
ask for trouble <idiom> U دنبال دردسر گشتن
to run on chapters U فصل ها را دنبال هم انداختن
phliander U دنبال زنی افتادن
To follow up (trace) a matter (case). U موضوعی را دنبال کردن
stick with <idiom> U دنبال کردن کاری
pound the pavement <idiom> U دنبال کار گشتن
look (someone) up <idiom> U به دنبال کسی گشتن
let sleeping dogs lie <idiom> [دنبال دردسر نگرد]
follow in one's footsteps (tracks) <idiom> U دنبال روی دیگری
One must let sleeping dogs lie. U دنبال شر نباید رفت
To be on someone trail. To trace someone. U رد کسی را دنبال کردن
attends U از دنبال امدن منتظرشدن
careerism U دنبال کردن شغل
to follow ones nose U دنبال قسمت خودرفتن
attending U از دنبال امدن منتظرشدن
dogs U مثل سگ دنبال کردن
tows U دنبال خود کشیدن
tow U دنبال خود کشیدن
attend U از دنبال امدن منتظرشدن
hunt down U دنبال کردن و گرفتن
dogging U مثل سگ دنبال کردن
follow the ball U دنبال توپ فرستادن
dog U مثل سگ دنبال کردن
practise or tice U دنبال کردن مشق دادن
fool's errands U فرستادن دنبال نخود سیاه
philander U زن بازی کردن دنبال زن افتادن
follow out U اخذ نتیجه دنبال کردن
I sent him on an errand. U اورا دنبال یک کاری فرستادم
look (something) up <idiom> U به دنبال کلمهای (دردیکشنری)گشتن
fool's errand U فرستادن دنبال نخود سیاه
I'll look into the matter. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
pursuit of happiness U به دنبال رضایت خاطر [خرسندی]
to hang on the rear U برای حمله دنبال کردن
to run any one hard U کسیرا سخت دنبال کردن
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
track U دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracked U دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks U دنبال کردن یک مسیر به درستی
The dinner will be followed by a concert. U به دنبال شام کنسرتی اجرا می شود.
run down U تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
run-down U تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
We are hunting for a vacant flat. U دربدر دنبال آپارتمان خالی می گردیم
rungs U تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
I am looking for work ( ajob). U دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
to keep at some work U د رکاری پافشاری کردن دنبال کاریراگرفتن
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
career women U زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
career woman U زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
reoccupy U دنبال کردن دوباره بدست اوردن
backing up the wrong tree <idiom> U [دنبال چیزی در جای اشتباهی گشتن]
columns U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
follow through U چیزی را تا اخر دنبال کردن بانجام رسانی
gaze hound U تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
lay deacon U شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
follow up U رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
fetches U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
functions U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
rompish U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
He sought, if without much success, a social policy. U او به دنبال، اگر بدون کامیابی، سیاستی اجتماعی بود.
functioned U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
rompy U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
fetch U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
pot boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
illegal U دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
path U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
paths U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
finds U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
find U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
interrupting U به وقفه پاسخ داده میشود و پس سیستم وضعیتهای حفظ شده را به حالت طبیعی دنبال میکند
interrupts U به وقفه پاسخ داده میشود و پس سیستم وضعیتهای حفظ شده را به حالت طبیعی دنبال میکند
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
interrupt U به وقفه پاسخ داده میشود و پس سیستم وضعیتهای حفظ شده را به حالت طبیعی دنبال میکند
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
pursues U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
interactive U محتوای حافظه و ثبات را کنترل کند و اجرای دستور را دنبال کند
pursuing U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
pursued U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
pursue U تعاقب کردن تحت تعقیب قانونی قرار دادن دنبال کردن
conventions U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
Rather than simply modifying existing designs she searches for new solutions. U به جای اینکه طرح های موجود را فقط اصلاح کند او [زن] به دنبال راه حل های تازه می رود.
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
see about (something) <idiom> U دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
follows U پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
followed U پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
follow U پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
failed U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
persistence U مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
chase U دنبال کردن شکار کردن
follow U متابعت کردن دنبال کردن
prosecute U دنبال کردن پیگرد کردن
prosecuted U دنبال کردن پیگرد کردن
chased U دنبال کردن شکار کردن
chasing U دنبال کردن شکار کردن
chace U دنبال کردن شکار کردن
followed U متابعت کردن دنبال کردن
follows U متابعت کردن دنبال کردن
chases U دنبال کردن شکار کردن
prosecuting U دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutes U دنبال کردن پیگرد کردن
to go bang U در رفتن
shrinks U اب رفتن
go off U در رفتن
to go back ward U پس رفتن
to flow over U سر رفتن
to fly off U در رفتن
to foot it U رفتن
to go backward U پس رفتن
to get away U رفتن
to get one's monkey up U از جا در رفتن
to get over U رفتن از
shrinking U اب رفتن
swiped U کش رفتن
swipe U کش رفتن
glom on to U کش رفتن
to make ones getaway U در رفتن
to pair off U رفتن
retracted U تو رفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com