Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
operating temperature
U
دمای عملیاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
celsius temperature scale
U
مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale
U
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
current operating allowance
U
سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
neel temperature
U
دمای نل
total temperature
U
دمای کل
inversion temperature
U
دمای وارونگی
internal temperature
U
دمای درونی
absolute temperature
U
دمای مطلق
effective temperature
U
دمای موثر
barrel temperature
U
دمای پاتیل
high temperature
U
دمای بالا
boyle's temperature
U
دمای بویل
curie temperature
U
دمای کوری
ambient temperature
U
دمای محیط
brightness temperature
U
دمای درخشایی
aniline point
U
دمای انیلینی
annealing point
U
دمای تابکاری
brittleness temperature
U
دمای شکنندگی
cryogenic temperature
U
دمای سرمازایی
annealing temperature
U
دمای تابکاری
white heat
U
دمای سفید
specific heat
U
دمای ویژه
critical isotherm
U
هم دمای بحرانی
equiviscous temperature
U
دمای همدوسندگی
brittle temperature
U
دمای شکنندگی
transition temperature
U
دمای تحول
transition temperature
U
دمای فراگذری
transition temperature
U
دمای تبدیل
wet bulb temperature
U
دمای تر مخزن
critical temperature
U
دمای بحرانی
kelvin temperature
U
دمای کلوین
maximum temperature
U
دمای ماکزیمم
mixture temperature
U
دمای اختلاط
optimum temperature
U
دمای بهینه
reduced temprature
U
دمای کاهیده
room temperature
U
دمای اتاق
condensed mercurytemperature
U
دمای جیوه متراکم
dry bulb temperature
U
دمای خشک مخزن
thermodynamic temperature scale
U
مقیاس دمای ترمودینامیکی
critical isotherm
U
منحنی هم دمای بحرانی
exhaust gas temperature
U
دمای گاز خروجی
t.g
U
دمای تبدیل شیشهای
softening temperature
U
دمای نرم شدن
rubbery transition temperature
U
دمای تبدیل لاستیکی
rankine temperature scale
U
مقیاس دمای رانکین
rankin temperature scale
U
مقیاس دمای رانکین
absolute boiling point
U
دمای جوش مطلق
heat deflection temperature
U
دمای انحراف گرمایی
geothermal gradient
U
شیب دمای زمین
geothermal gradient
U
گرادیان دمای زمین
isothermal process
U
تحول در دمای ثابت
glasy trainsition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
gamma transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
blackbody temperature
U
دمای جسم سیاه
absolute temperature scale
U
مقیاس دمای مطلق
approximate absolute temperature
U
دمای مطلق تقریبی
absolute scale
U
مقیاس دمای مطلق
operating
U
عملیاتی
operations code
U
کد عملیاتی
operational code
U
کد عملیاتی
operation code
U
کد عملیاتی
operational
U
عملیاتی
yield point at normal temperature
U
نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature
U
دمای گازهای ورودی کمپرسور
yield point at elevated temperatures
U
نقطه تسلیم در دمای بالا
creep strength at elevated temperatures
U
مقاومت خزشی در دمای بالا
operating budget
U
بودجه عملیاتی
operating weight
U
وزن عملیاتی
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
operational definition
U
تعریف عملیاتی
incidents
U
حادثه عملیاتی
incident
U
حادثه عملیاتی
operational environment
U
محیط عملیاتی
mission load
U
اماد عملیاتی
operational headquarters
U
ستاد عملیاتی
operating cost
U
هزینه عملیاتی
operating cost
U
مخارج عملیاتی
operation order
U
دستور عملیاتی
operation map
U
نقشه عملیاتی
operation annexes
U
پیوستهای عملیاتی
operation research
U
پژوهش عملیاتی
operating staff
U
کارمندان عملیاتی
operating speed
U
سرعت عملیاتی
operating ratio
U
نسبت عملیاتی
operating ratio
U
نرخ عملیاتی
operating profit
U
سود عملیاتی
operating loss
U
زیان عملیاتی
operating expenses
U
مخارج عملیاتی
operation overlay
U
کالک عملیاتی
concept of operation
U
تدبیر عملیاتی
flowchart
U
شمای عملیاتی
operationalism
U
عملیاتی نگری
operations code
U
رمز عملیاتی
preoperational
U
پیش عملیاتی
elements
U
عنصر عملیاتی
element
U
عنصر عملیاتی
throughput
U
توان عملیاتی
cruising range
U
برد عملیاتی
staging area
U
منطقه عملیاتی
endurance
U
برد عملیاتی
component operation
U
عناصر عملیاتی
operational route
U
جاده عملیاتی
functional specification
U
مشخصه عملیاتی
operational management
U
مدیریت عملیاتی
operational problems
U
مسائل عملیاتی
action parameters
U
پارامترهای عملیاتی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
operational research
U
تحقیق عملیاتی
operational route
U
مسیر عملیاتی
operational reserve
U
احتیاط عملیاتی
operational reserve
U
ذخیره عملیاتی
ambient
U
متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
ice point
U
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening
U
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
operational weapon
U
جنگ افزار عملیاتی
scheme of command
U
طرح عملیاتی یکان
action
U
کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
actions
U
کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
operational amplifier
U
تقویت کننده عملیاتی
standing operating procedures
U
روش جاری عملیاتی
operational command
U
فرماندهی از نظر عملیاتی
radius of action
U
برد عملیاتی هواپیما
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
effective through put
U
توان عملیاتی موثر
fleet operating base
U
پایگاه عملیاتی ناوگان
functional units of a computer
U
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
mission load
U
بار مبنای عملیاتی
commander's concept
U
تدبیر عملیاتی فرمانده
base of operations
U
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
chop
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
zeroed out
U
غیر عملیاتی شدن یکان
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
not operationally ready
U
غیر اماده ازنظر عملیاتی
chopped
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
bayonet thermocouple probe
U
قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
present work
U
عملیاتی که اکنون انجام شده است
change of operation control
U
تغییر در نوع کنترل عملیاتی یاتعویض ان
operationally ready
U
حاضر به عمل اماده از نظر عملیاتی
sequential
U
عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
sops
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
alternate escort operating base
U
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
sop
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
cryogenic memory
U
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
radiological operations
U
عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
routing
U
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
reference junction
U
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
monadic
U
مربوط است به عملیاتی که فقط از یک اپراند استفاده میکند
burn in
U
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
target offset methode
U
روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
rated through put
U
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
austempering
U
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
cold rolling
U
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
icebox rivet
U
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
counter revolution
U
عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
fix
U
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fixes
U
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
wein law
U
طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
atomic
U
1-مربوط به یک اتم 2-عملیاتی که اگر در حین پردازش قط ع شود داده را به وضع اولیه خود بر می گرداند
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
unmodified instruction
U
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
simulation
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
constant temperature pressure
U
welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing
U
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
finder
U
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
Perl
U
برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
niladic
U
مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
commissioning
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commissions
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commission
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
parkerizing
U
عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
operation
U
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
flight ration
U
جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
automonitor
U
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
function key
U
کلید عملیاتی کلید تابعی
ripple through carry
U
عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند
multiprocessor
U
عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com