English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She is stuffy and conceited. U دماغش باد دارد ( پر افاده )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boozer's nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
drinker’s nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
red-nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
snobbism U افاده
snobbier U پر افاده
prided U افاده
snobbiest U پر افاده
snobby U پر افاده
prides U افاده
priding U افاده
high horse U پر افاده
snobbish U پر افاده
pride U افاده
impartation U افاده تسهیم
high hat U افاده کردن
suggesting a meaning U افاده معنی
snobbery U افاده فروشی
snobbery U رفتاراز روی خودستایی افاده
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
high hat U متکبر وپر افاده اشرافی ماب
la-di-da U طرز حرف زدن پر ژست و افاده
She is far too conceited. She is full of herself . U گوئی از دماغ فیل افتاده ( پر افاده وازخود راضی )
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
he is ill with fever U تب دارد
he has a rage for money U دارد
chains U دارد.
chain U دارد.
he has worms U دارد
heavy fighting is in progress U دارد
are there any remarks? U دارد
hast U او دارد
has U دارد
there is a time for everything U دارد
what matter? U چه اهمیت دارد
what hurt is there in that U چه زیانی دارد
there is a rumour that U شهرت دارد که
what the odds U چه اهمیت دارد
He has a day off. U او مرخصی دارد.
it depends [on] U بستگی دارد [به]
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
it is sufficiently stamped U کسرتمبر دارد
virus U وجود دارد
he tops .0 metres U یک مترونیم قد دارد
walls have ears U گوش دارد
it is usual with him U عادت دارد
the reason is manifold U چنددلیل دارد
the probability is U احتمال دارد
But one leg to the fowl. <proverb> U مرغ یک پا دارد .
viruses U وجود دارد
he speaks to the purpose U قصدی دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
Windows GDI U بیتی دارد
it has sides U سه پهلو دارد
I owe him a dept of gratitude. U حق بگردنم دارد
he is fifty U تمام دارد
he has an a. to grind U مقصود دارد
not a patch on U چه دخلی دارد
There is a knack in it . U یک فنی دارد
he has a spite against me U بامن لج دارد
he is 0 years old U او ده سال دارد
our library is well stocked U خوبی دارد
he has an axe to grind U غرض دارد
he has a maggot in his head U وسواس دارد
figure on <idiom> U بستگی دارد به
the reason is two fold U دودلیل دارد
god is U خداوجود دارد
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
multungulate U که بیش از دو سم دارد
it speaks well for him U بامن نظرمساعد دارد
delectus U برای ترجمه دارد
biased U آنچه اریب دارد
He writes well . he wields a formidable pen . U قلم خوبی دارد
it stand well with him U بامن نظرمساعدی دارد
How long is the ticket valid? U بلیت تا کی اعتبار دارد؟
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
it is of frequent U خیلی مورد دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
She has a lovely ( nice ) voice. U صدای قشنگه دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . U فشار خون دارد
what is wrong with that? U مگراین چه عیبی دارد
She has a lovely (nice) voice. U صدای قشنگه دارد
what is that to you U به شما جه دخلی دارد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
She has a subtle charm. U جذابیت ظریفی دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> U هر فرازى نشیبى دارد.
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
it needs to be done carefully U اینکارتوجه لازم دارد
He has influential contacts everywhere. U همه جا دست دارد
in all like U احتمال کلی دارد
Does it matter if I dont come ? U اشکالی دارد اگرنیایم ؟
significance U معنای مخصوص دارد
double decker U هرچیزیکه دو لایه دارد
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
He writes a legible ( beautiful ) hand . U خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
(not to be) sneezed at <idiom> U ارزش داشتن را دارد
He takes my advice. He listens to me. U از من حرف شنوایی دارد
The kettel is boiling. U قوری دارد می جوشد
There are ticks in every trade . <proverb> U هر کار لمى دارد .
She has got regular teeth . U دندانهای منظمی دارد
He is distantly related to us . U نسبت دوری با ما دارد
There is always a right way of doing everything. U هرکاری راهی دارد
She has engaging manners . U رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice U صدای نرمی دارد
it is worth 0 rials U ده ریال ارزش دارد
basses U کسی که صدای بم دارد
There is only one condition attached to it . U فقط یک شرط دارد
With his foul temper. U با اخلاق سگه که دارد
bass U کسی که صدای بم دارد
it is very important U بسیار اهمیت دارد
back U که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door. U یک کسی دارد در می زند
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
My hair is falling. U موهایم دارد می ریزد
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
he is in a hurry to go U عجله دارد برفتن
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
the cat has nine lives U سگ هفت جان دارد
the party is led by him U او بر ان حزب ریاست دارد
bigamist U زنی که دوشوهر دارد
the switch is on U برق جریان دارد
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
tea is preferable to water U چایی بر اب ترجیح دارد
he insists on going U اصرار دارد برفتن
likelihood U احتمال کلی دارد
rubrician U کتاب نماز دارد
he is f. of money U پول فراوان دارد
it askes for attention U توجه لازم دارد
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
he bears out his name U اسم بامسمایی دارد
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
he is rightly named U اسم بامسمائی دارد
bigamists U زنی که دوشوهر دارد
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
there removred revolution U شورشی که شهرت دارد
what does it meant U یعنی چه چه معنی دارد
he has Roman nose U او بینی عقابی دارد
to bring grist to the mill U نان دراب دارد
well and good U باشد چه ضرر دارد
he must needs go U بیخوداصرار دارد برفتن
lengths U خط با طول جر حرف دارد
he keeps my a U حساب مراونگه می دارد
and there an end. U و پایان وجود دارد.
length U خط با طول جر حرف دارد
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
mission critical U که شرکت شما به آن بستگی دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. U شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
puntist U راننده کرجی نام دارد
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
quarter binding U جلدی که تنهاته ان چرم دارد
He has a ready pen. U قلم شیوا وروانی دارد
lunchroom U رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
creditor secured by pledge U طلبکاری که رهینه در دست دارد
NVRAM U ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
chaplain U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
ox frame U قابی که گوشههای چلیپایی دارد
dare he go? U ایا جرات دارد برود
chaplains U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
crapaudiue door U دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
pavonazzo U مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
mistress of cooking U زنی که در اشپزی دست دارد
request U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
requested U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
accessor U شخصی که به داده دسترسی دارد
faults U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
One could be taken up on ones offer. U تعارف آمد نیامد دارد
It all depends on how things develop. U بستگی دارد چه پیش بیاید
My hair is growing. U موهایم دارد بلند می شود
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
It is going from bad to worse . U وضع دارد بد ترهم می شود
the cow parts the hoofs U گاو سمهای شکافته دارد
the odds are that he will doit U احتمال دارد که انکار را بکند
She is too damned fussy U خیلی ادا واطوار دارد
He is bound to come. U احتمال زیادی دارد که بیاید
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
administrator U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrators U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
ex-directory U شخصی که چنین شمارهای را دارد
timber toe U کسی که پای چوبین دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
Our food supply is getting low. U ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com