Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
potential enemy
U
دشمن اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
to triumph over the enemy
U
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio countermeasures
U
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception
U
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejecting
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
reject
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien
U
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
close-ups
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with
U
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
penetration
U
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
breaching
U
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasions
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
disorganizes
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
U
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganises
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
end on
U
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
out flank
U
دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
repel
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels
U
پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogeys
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
adversary
U
دشمن
abhorrer
U
دشمن
at d.
U
دشمن
foes
U
دشمن
foe
U
دشمن
hostile
U
دشمن
adversarial
U
دشمن
foeman
U
دشمن
enemy
U
دشمن
adversaries
U
دشمن
enemies
U
دشمن
xenophobe
U
دشمن
nemesis
U
دشمن بزرگ
feudist
U
متحد دشمن
enemy state
U
حکومت دشمن
enemy state
U
دولت دشمن
wane
U
جنگ دشمن
waned
U
جنگ دشمن
antichrst
U
دشمن مسیح
hateable
U
دشمن داشتنی
hostile battery
U
اتشبار دشمن
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
potential enemy
U
دشمن حتمی
archenemy
U
دشمن بزرگ
arch enemy
U
دشمن بزرگ
man hater
U
دشمن ادم
enemy
U
دشمن کردن
merged
U
دشمن فاهر شد
enemies
U
دشمن کردن
enemy forces
U
نیروهای دشمن
wanes
U
جنگ دشمن
alien enemy
U
دشمن خارجی
contained
U
احاطه دشمن
unfriendly
U
دشمن ناشناس
contain
U
احاطه دشمن
the enemy
U
کشتی دشمن
the enemy
U
نیروی دشمن
antagonised
U
دشمن کردن
antagonises
U
دشمن کردن
antagonising
U
دشمن کردن
antagonize
U
دشمن کردن
antagonized
U
دشمن کردن
antagonizes
U
دشمن کردن
antagonizing
U
دشمن کردن
evading
U
گریز از دشمن
evades
U
گریز از دشمن
evaded
U
گریز از دشمن
evade
U
گریز از دشمن
contains
U
احاطه دشمن
antagonist
U
رقیب دشمن
xenophobe
U
دشمن بیگانه
engagements
U
درگیری با دشمن
engagement
U
درگیری با دشمن
front
U
سمت دشمن
antagonists
U
رقیب دشمن
waning
U
جنگ دشمن
fronting
U
سمت دشمن
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
threats
U
دشمن تهدید کردن
threat
U
دشمن تهدید کردن
One enemy is one too many.
U
یک دشمن هم زیاد است
To the envy of our enemies .
U
به کوری چشم دشمن
hunting
U
شکار دشمن یا زیردریایی
harasses
U
ناراحت کردن دشمن
trophy of war
U
غنیمت جنگی از دشمن
line of approach
U
راه تقرب به دشمن
flank crossing
U
عبوراز جناح دشمن
to roll up the enemy line
U
بخط دشمن کردن
He gave the inemy no respite .
U
به دشمن مهلت نداد
enemy in liken of friend
U
دشمن در لباس دوست
to pierce the enemy's line
U
دشمن رخنه کردن
suspect battery
U
اتشبار مشکوک دشمن
harasses
U
ایذا کردن دشمن
close with
U
نزدیک شدن به دشمن
harass
U
ناراحت کردن دشمن
close in
U
نزدیک شدن به دشمن
action station
U
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
anti air
U
ضد برتری هوایی دشمن
betray
U
تسلیم دشمن کردن
betraying
U
تسلیم دشمن کردن
betrays
U
تسلیم دشمن کردن
repulse
U
پس زدن دشمن وازدن
repulsed
U
پس زدن دشمن وازدن
betrayed
U
تسلیم دشمن کردن
break through
U
نفوذکردن در مواضع دشمن
repulsing
U
پس زدن دشمن وازدن
break off
U
قطع تماس با دشمن
repulses
U
پس زدن دشمن وازدن
betrayment
U
تسلیم به دشمن کردن
harass
U
ایذا کردن دشمن
harassing
U
به هم زدن کارایی دشمن
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
To break down the enemys resistance.
U
مقاومت دشمن رادرهم شکستن
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
U
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
evasion and scape
U
گریز و فراراز دست دشمن
threat study
U
بررسی امکانات رزمی دشمن
threat study
U
بررسی توسعه تهدید دشمن
evader
U
گمشده جنگی در منطقه دشمن
flank crossing
U
دور زدن جناح دشمن
siege mentality
U
دشمن پنداری همه جانبه
infiltrates
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
infiltrated
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
hostile
U
متعلق به دشمن خصومت امیز
infiltrate
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
antisocial
U
مخل اجتماع دشمن جامعه
counter fire
U
اتش ضد اتشباربر علیه دشمن
limited objective
U
هدف نزدیک به جبهه دشمن
catalytic
U
ترغیب کننده دشمن به درگیری
scrambling
U
درگیر شدن باهواپیمای دشمن
strategic reconnaissance
U
بررسی مقدماتی وضع دشمن
search and clear
U
جستجو و پاک کردن دشمن
scrambles
U
درگیر شدن باهواپیمای دشمن
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com