Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high fidelity
U
دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
receiving set
U
دستگاه گیرنده
receivers
U
دستگاه گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده بی سیم
mains receiving set
U
دستگاه گیرنده شبکه
receivers
U
دستگاه گیرنده بی سیم
printing receiving apparatus
U
دستگاه گیرنده ثبات
transceiver
U
دستگاه گیرنده فرستنده
receptor
U
دستگاه گیرنده وان حمام
receptors
U
دستگاه گیرنده وان حمام
responsor
U
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
pointers
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
clocking
U
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
pointer
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
transpondor
U
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transponder
U
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
chaffer
U
ادم شوخ وخوش مشرب
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
toff
U
شخص اقا منش وخوش لباس
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
She has long and shapely legs .
U
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
advanced level
U
پایه مهارت عالی در سطح عالی
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
on an even keel
<idiom>
U
به ترتیب عالی یا محیطی عالی
picture window
U
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
capital
U
عالی
superior
U
عالی
unrivaled
U
عالی
nobby
U
عالی
highest
U
عالی
highs
U
عالی
palmary
U
عالی
superlative
U
عالی
superlatives
U
عالی
braving
U
عالی
first rate
U
عالی
knockout
U
عالی
spiffy
U
عالی
eximious
U
عالی
knockouts
U
عالی
superb
U
عالی
tophole
U
عالی
famous
U
عالی
super
U
عالی
remarkable
U
عالی
exquisite
U
عالی
high grade
U
عالی
superbly
U
عالی
copacetic
U
عالی
ripsnorting
U
عالی
copesetic
U
عالی
firsthand
U
عالی
advances
U
عالی
advancing
U
عالی
top hole
U
عالی
superiors
U
عالی
swells
U
عالی
swelled
U
عالی
swell
U
عالی
imperial
U
عالی
great
<adj.>
U
عالی
awesome
<adj.>
U
عالی
cool
<adj.>
U
عالی
sick
[British E]
<adj.>
U
عالی
wicked
<adj.>
U
عالی
supreme
U
عالی
brave
U
عالی
splendid
U
عالی
lofty
U
عالی
much
U
عالی
plummier
U
عالی
plummiest
U
عالی
plummy
U
عالی
beautiful
U
عالی
magnificent
U
عالی
wallies
U
عالی
wally
U
عالی
first-rate
U
عالی
bravest
U
عالی
braves
U
عالی
braver
U
عالی
braved
U
عالی
immense
U
عالی
spanking
U
عالی
braw
U
عالی
beaut
U
عالی
beauts
U
عالی
advanced
U
عالی
living end
<idiom>
U
عالی
excellent
U
عالی
par excellence
U
عالی
ripping
U
عالی
top-notch
U
عالی
slap-up
U
عالی
spankings
U
عالی
advance
U
عالی
high
U
عالی
whizzbang
U
عالی
whizbang
U
عالی
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
sovereigns
U
عالی و موثر
toppers
U
چیز عالی
higher education
U
اموزش عالی
high toned
U
زیر عالی
sovereign
U
عالی و موثر
ranking
U
عالی رتبه
topper
U
چیز عالی
much
U
عالی مقام
jim dandy
U
چیز عالی
splendidly
U
باجلال عالی
grandiose
U
عالی نما
magna cum laude
U
با درجه عالی
level best
U
خیلی عالی
advanced course
U
دوره عالی
high ranking
U
عالی رتبه
perfected
U
عالی ساختن
supreme
U
فرماندهی عالی
highly
U
بطور عالی
high command
U
فرماندهی عالی
corking
U
بسیار عالی
perfecting
U
عالی ساختن
perfects
U
عالی ساختن
evolution
U
تمرین عالی
dignitaries
U
عالی مقام
perfect
U
عالی ساختن
magnificently
U
بطور عالی
pluperfect
U
خیلی عالی
high moral
U
روحیه عالی
grandly
U
بطور عالی
supremely
U
بطور عالی
high density
U
چگالی عالی
advance course
U
دوره عالی
high contrast
U
تغایر عالی
elevating
U
عالی کردن
elevates
U
عالی کردن
elevate
U
عالی کردن
dignitary
U
عالی مقام
quodlibet
U
نکته عالی
glad-rags
U
پوشاک عالی
toppings
U
عالی ممتاز
superior court
U
دادگاه عالی
fine
U
عالی لطیف
top
U
رویه عالی
really sick
U
واقعا عالی
really wicked
U
واقعا عالی
top-notch
<idiom>
U
عالی ،بهترین
fined
U
عالی لطیف
How wonderful(nice,beautiful).
U
چه خوب ( چه عالی )
finest
U
عالی لطیف
quad density
U
چگالی عالی
top-class
U
عالی بااستانداردبالا
stand out
U
برجسته عالی
superlatively
U
در درجه عالی
time of one's life
<idiom>
U
زمان عالی
your excellency
U
جناب عالی
topping
U
عالی ممتاز
pooh bah
U
عالی مرتبه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com