Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
space time
U
دستگاه چهار بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
four dimensional
U
چهار بعدی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
generic
U
نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
tetragonal system
U
دستگاه چهار گوشهای
double four spindle machine
U
دستگاه چهار هرزگردی دوبل
four address instruction
U
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
projecting
U
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
cross-in-square
U
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster
U
تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium
U
چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil
U
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetragonal
U
دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumana
U
چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir
U
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetrahedron
U
جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetrapterous
U
دارای چهار بال چهار جناحی
PHIGS
U
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
quadrangles
U
چهار گوش چهار دیواری
quatrefoil
U
چهار ترک چهار گوشه
qyaternary
U
چهار واحدی چهار عضوی
quadrangle
U
چهار گوش چهار دیواری
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
future
U
بعدی
unidimensional
U
یک بعدی
two dimensional
U
دو بعدی
three dimensional
U
سه بعدی
solid
U
سه بعدی
spatial
U
سه بعدی
one dimentional
U
یک بعدی
succeeding
U
بعدی
three dimentional
U
سه بعدی
solids
U
سه بعدی
second thoughts
U
بعدی
ulterior
U
بعدی
two-dimensional
U
دو بعدی
tridimensional
U
سه بعدی
unidimensional
U
تک بعدی
furthers
U
بعدی
furthering
U
بعدی
puisne
U
بعدی
furthered
U
بعدی
further
U
بعدی
one dimentional
U
تک بعدی
cubical
U
سه بعدی
serotine
U
بعدی
subsequent
U
بعدی
three-dimensional
U
سه بعدی
two dimensional array
U
ارایه دو بعدی
stereoscopic vision
U
دید سه بعدی
unidimensionality
U
یک بعدی بودن
after-effects
U
تاثیر بعدی
succeeding generation
U
نسل بعدی
t' other
U
نفر بعدی
stereoscope
U
سه بعدی نما
tother
U
بعدی دیگر
stereognosis
U
ادراک سه بعدی
tother
U
نفر بعدی
space frame
U
قاب سه بعدی
two demensional chromatography
U
کروماتوگرافی دو بعدی
solid geometry
U
هندسه سه بعدی
two dimensional lattice
U
شبکه دو بعدی
aftermath
U
عواقب بعدی
subsere
U
توالی بعدی
three dimentional array
U
ارایه سه بعدی
three dimensional polymer
U
بسپار سه بعدی
three dimensional lattice
U
شبکه سه بعدی
after-effect
U
تاثیر بعدی
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
deep space
U
فضای سه بعدی
multidimensional
U
چند بعدی
latter day
U
روز بعدی
immediate destination
U
مقصد بعدی
dosseret
U
بلوک سه بعدی
tridimensionality
U
حالت سه بعدی
versatile
U
چند بعدی
feeder report
U
گزارشات بعدی
follow up supply
U
اماد بعدی
follow up
U
اماد بعدی
follow up
U
اقدامات بعدی
3D analysis
U
آنالیز سه بعدی
3D analysis
U
بررسی سه بعدی
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
one dimensional array
U
ارایه یک بعدی
aftertastes
U
لذت بعدی
hologram
U
تصویر سه بعدی
n cube
U
مکعب N بعدی
multidimentional
U
چند بعدی
holograms
U
تصویر سه بعدی
aftertaste
U
لذت بعدی
holographic image
U
نمایی از شی سه بعدی
t' other
U
بعدی دیگر
aftereffect
U
اثر بعدی
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
aftereffect
U
اثر بعدی داور
isometric Projection
U
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
depth quening
U
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
next state function
U
تابع حالت بعدی
three dimentional spreadsheet
U
صفحه گسترده سه بعدی
color solid
U
سه بعدی رنگ نما
second-best
U
نفر بعدی درجه دو
increments
U
حرکت به محل بعدی
increment
U
حرکت به محل بعدی
flat
U
فایل دو بعدی از داده ها
flattest
U
فایل دو بعدی از داده ها
perspective space
U
نمایش فضای سه بعدی
afterimage
U
تصویر بعدی چیزی
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
ulterior plans
U
تدابیر اجل بعدی
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
second best
U
نفر بعدی درجه دو
quadrate
U
چهار یک
quadruped
U
چهار پا
four
U
چهار
quadrupeds
U
چهار پا
quadrilaterals
U
چهار بر
tetrad
U
چهار
quadrilateral
U
چهار بر
tetragon
U
چهار بر
quarter
U
چهار یک
quadruple
U
چهار لا
quadrupled
U
چهار لا
quadruples
U
چهار لا
quadrupling
U
چهار لا
quatre
U
چهار
quartile
U
چهار یک
reticulated
U
دارای شبکه سه بعدی فریف
perspective
U
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspectives
U
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
solid angle
U
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
cartesian coordinates
U
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
four address instruction
U
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
her next was a merchant
U
شوهر بعدی وی بازرگان بود
multidimensional
U
دارای خصوصیت چند بعدی
rain check
U
نوید یا قول دعوت بعدی
three-dimensional space
U
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
z axis
U
بردار عمق در گراف سه بعدی
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
galloped
U
چهار نعل
qyaternary
U
چهار تایی
four o'clock
U
ساعت چهار
quatrefoil
U
گل چهار گلبرگی
footstool
U
چهار پایه
four way
U
چهار لولهای
four way
U
چهار راه
foursquare
U
چهار ضلعی
gallops
U
چهار نعل
footstools
U
چهار پایه
quadripartite
U
چهار جزئی
four cycle
U
چهار چرخه
quadruples
U
چهار تایی
quadruples
U
چهار گانه
quadrupled
U
چهار تایی
quadrupled
U
چهار گانه
quadruple
U
چهار تایی
quadruple
U
چهار گانه
double breasted
U
کت چهار دکمه
square dome
U
چهار طاقی
close
U
چهار گوشه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com