Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rake
U
دستگاه سنجش خطای برد توپ
rakes
U
دستگاه سنجش خطای برد توپ
raking
U
دستگاه سنجش خطای برد توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measuring error
U
خطای سنجش
exposure meter
U
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
ergograph
U
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
piezometer
U
دستگاه سنجش شدت انفجار
cohesiometer
U
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
acrometer
U
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
audiometer
U
دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
situation indicator
U
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
instrumental error
U
خطای دستگاه
measuring technique
U
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
tachistoscope
U
دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
instrument for absolute measurement
U
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
instrumental error
U
خطای دستگاه اندازه گیری
image displacement
U
اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
miss distance scorer
U
دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
faults
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
scalar
U
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
U
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error
U
خطای بر دو سمت خطای افقی
error
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation
U
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
scaling
U
سنجش
appraisal
U
سنجش
assessment
U
سنجش
measurment
U
سنجش
deliberations
U
سنجش
appraisals
U
سنجش
ponder
U
سنجش
pondered
U
سنجش
ponders
U
سنجش
evaluations
U
سنجش
evalution
U
سنجش
measure
U
سنجش
deliberation
U
سنجش
g
U
سنجش
assessments
U
سنجش
degress of comparison
U
سنجش
measurements
U
سنجش
assays
U
سنجش
measurement
U
سنجش
assay
U
سنجش
pondering
U
سنجش
scalar
U
سنجش
evaluation
U
سنجش
ponderation
U
سنجش
poneration
U
سنجش
ponderingly
U
با سنجش
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
measurment
U
سنجش اندازه
measuring method
U
اسلوب سنجش
measuring junction
U
نقطه سنجش
graduated steel straight edge
U
شینه سنجش
measuring unit
U
واحد سنجش
measuring period
U
مدت سنجش
measuring point
U
نقطه سنجش
market appraisal
U
سنجش بازار
measuring position
U
محل سنجش
measuring rectifier
U
یکسوکننده سنجش
measuring range
U
حیطه سنجش
assay
U
ازمایش سنجش
metage
U
حق سنجش قپانداری
measuring range
U
ناحیه ی سنجش
measuring period
U
دوره سنجش
assays
U
ازمایش سنجش
biometrics
U
زیست سنجش
measuring voltage
U
فشار سنجش
high accuracy measurement
U
سنجش دقیق
measuring diaphragm
U
دیافراگم سنجش
measuring diaphragm
U
ممبران سنجش
measuring technique
U
تکنیک سنجش
measuring cable
U
کابل سنجش
measuring circuit
U
مدار سنجش
measuring thermocouple
U
ترموکوپل سنجش
measuring thermocouple
U
عنصرحرارتی سنجش
measuring coil
U
بوبین سنجش
precision measurment
U
سنجش دقیق
measuring transductor
U
ترانسدوکتور سنجش
measuring unit
U
عضو سنجش
measuring relay
U
رله سنجش
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
measuring switch
U
کلید سنجش
measuring junction
U
محل سنجش
measuring generator
U
مولد سنجش
measuring system
U
سیستم سنجش
measuring technique
U
روش سنجش
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
sociometry
U
سنجش افکاراجتماعی
measuring current
U
جریان سنجش
frequency measurement
U
سنجش فرکانس
method of measurment
U
روش سنجش
ratings
U
سنجش توان
ponderability
U
سنجش پذیری
delib erator
U
سنجش کننده
ponderable
U
قابل سنجش
comparisons
U
تطبیق سنجش
comparative measurement
U
سنجش قیاسی
depth measurement
U
سنجش گودی
comparison
U
تطبیق سنجش
comparative measurement
U
سنجش مقایسهای
datum line
U
خط مبنای سنجش
volumetric analysis
U
سنجش حجمی
pulmometry
U
سنجش گنجایش شش
voltage measuring
U
سنجش فشارالکتریکی
voltage measuring
U
سنجش ولتاژ
surveyor's chain
U
زنچیر سنجش
clocked
U
با سنجش زمان
colorimetry
U
سنجش رنگ
measurable
U
سنجش پذیر
indirect measurement
U
سنجش غیرمستقیم
emergency measure
U
سنجش اضطراری
rating
U
سنجش توان
incommensurable
U
سنجش ناپذیر
meters
U
وسیله سنجش
meter
U
وسیله سنجش
font metric
U
سنجش فونت
accuracy to gage
U
دقت سنجش
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
means tests
U
سنجش استطاعت مالی
clocked flip flop
U
الاکلنگ با سنجش زمان
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
mileage
U
سنجش برحسب میل
means test
U
سنجش استطاعت مالی
acres
U
برای سنجش زمین
coductivity cell
U
پیل سنجش رسانندگی
instrumentation
U
کاربرد وسائل سنجش
eudiometry
U
سنجش اکسیژن هوا
optical measuring system
U
سیستم سنجش نوری
calipers
U
پرگار برای سنجش
perimetry
U
سنجش میدان دید
photomrtry
U
سنجش شدت روشنایی
pixing the coin
U
سنجش عیار سکه
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
measuring thermocouple
U
زوج فلزحرارتی سنجش
pulmometer
U
الت سنجش گنجایش شش
mile
U
مقیاس سنجش مسافت
miles
U
مقیاس سنجش مسافت
scruple
U
واحد سنجش چیزجزئی
acre
U
برای سنجش زمین
milage
U
سنجش برحسب میل
assays
U
عیار گرفتن سنجش
aerometry
U
سنجش غلظت هوا
quantifiable
U
قابل سنجش یا تعیین
thermal resolution
U
حداقل سنجش حرارت
barometry
U
سنجش فشار هوا
limit gage
U
وسیله سنجش تلرانس
imponderability
U
عدم قابلیت سنجش
the estimative faculty
U
قوه سنجش یا براورد
insulation measurement
U
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
tangible benefits
U
سودهای قابل سنجش
measure
U
مقایسه کردن سنجش
bel
U
یگان سنجش صوت
assay
U
عیار گرفتن سنجش
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
vinometer
U
الت سنجش الکل شراب
barometric
U
وابسته به سنجش فشار هوا
transversal
U
سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
manometer
U
الت سنجش فشار خون
moving coil measuring mechanism
U
مکانیزم سنجش قاب گردان
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
butyrometer
U
الت سنجش چربی شیر
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
ceilometer
U
وسیله سنجش ارتفاع ابر
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
pyrometer
U
الت سنجش گرمای زیاد
incommensurability
U
عدم تقارن سنجش ناپذیری
roentgen
U
واحد سنجش تشعشع اتمی
barometrical
U
وابسته به سنجش فشار هوا
transit compass
U
الت سنجش گوشههای افقی
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com