English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
attitude indicator U دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
automatic machine U دستگاه خودکار
robot U دستگاه خودکار
robots U دستگاه خودکار
automatics U دستگاه خودکار
automatic U دستگاه خودکار
automatic welding machine U دستگاه جوشکاری خودکار
automatic milling machine U دستگاه فرز خودکار
automation U دستگاه تنظیم خودکار
fully automatic machine U دستگاه تماما"خودکار
automatic screw machine U دستگاه پیچ خودکار
automatic sawing machine U دستگاه اره خودکار
four spindle automatic machine U دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
industrial robot U دستگاه خودکار صنعتی
automatic drilling machine U دستگاه درل خودکار
automatic punching machine U دستگاه منگنه خودکار
automatic boring machine U دستگاه درل خودکار
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
governors U دستگاه فرمان خودکار گاورنور
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
governor U دستگاه فرمان خودکار گاورنور
automatic bar machine U دستگاه میله دار خودکار
autonomic U منسوب به دستگاه عصبی خودکار
eight spindle automatic machine U دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
automatic pilots U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilot U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
transponder U دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transpondor U دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
approach line U خط تقرب به باند
approach clearance U اجازه تقرب
approach lane U مسیر تقرب
accessing U تقرب به خدا
accesses U تقرب به خدا
approachability U قابلیت تقرب
access U تقرب به خدا
landing approach U مسیر تقرب
to gain a ccess U تقرب جستن
accessed U تقرب به خدا
initial approach U مسیر تقرب اصلی
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
line of approach U راه تقرب به دشمن
he gained access to the king U بشاه تقرب جست
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
approach time U زمان تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
approach route U مسیر تقرب به باند
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
angular parallax U تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
automatic U خودکار
self-starter U خودکار
self-starters U خودکار
unmanned U خودکار
mechnical U خودکار
unattended U خودکار
ballpens U خودکار ها
auyomated U خودکار
automatics U خودکار
self acting U خودکار
preset U خودکار
automatic pipet U پی پت خودکار
pen U خودکار
automotive U خودکار
ball pens U خودکار ها
automatous U خودکار
autonomic U خودکار
ballpoints U خودکار ها
ballpoint pens U خودکار ها
automaticity U خودکار
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
automatic drop U اتصال خودکار
automatic tuning U میزانساز خودکار
automatic weapon U سلاح خودکار
automatic treatment U تسویه خودکار
automatic fire U اتش خودکار
systematic U خودکار سیستماتیک
automatic titrator U تیترکننده خودکار
semi automatic U نیم خودکار
ball point pen U قلم خودکار
automaton U ماشین خودکار
mechanically U بطور خودکار
automatic fire U تیراندازی خودکار
automatons U ماشین خودکار
automatic record changer U گرام خودکار
automatic flasher U چشمکزن خودکار
automata U ماشینهای خودکار
automatic focusing U تمرکز خودکار
door switch U کلید خودکار در
semiautomatic U نیمه خودکار
cutout U فیوز خودکار
power steering U فرمان خودکار
repeating firearm U اسلحه خودکار
automatic rifle U تفنگ خودکار
automatic regulation U تنظیم خودکار
automatic interrupt U قطع خودکار
automatic interrupt U وقفه خودکار
automatic loader U بارکن خودکار
automatic mechanism U مکانیزم خودکار
full automatic U تماما" خودکار
push botton U وسایل خودکار
crane track U جرثقیل خودکار
automatic rifle U توپ خودکار
self destroying U منفجرشونده خودکار
automatic throttle U ساسات خودکار
automatic testing U ازمایش خودکار
self loading U پرشونده خودکار
automatic telephone system U تلفن خودکار
coach screw U پیچ خودکار
automatic telephone U تلفن خودکار
automatic steering device U سکان خودکار
player piano U پیانو خودکار
fully automatic U کاملا" خودکار
autosave U ضبط خودکار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com