Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
matriculate
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
matriculating
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculate
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
varsity
U
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
agreed to
U
پذیرفته
accepted
U
پذیرفته
agreed
U
پذیرفته
avowed
U
پذیرفته
unquestioned
U
پذیرفته
adopted
U
پذیرفته
taken
U
پذیرفته
received
U
پذیرفته
allowed
<adj.>
<past-p.>
U
پذیرفته شده
approved
<adj.>
<past-p.>
U
پذیرفته شده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
U
پذیرفته شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
U
پذیرفته شده
to go down
U
پذیرفته شدن
to pass muster
U
پذیرفته شدن
admitted
U
پذیرفته شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
U
پذیرفته شده
passed
<adj.>
<past-p.>
U
پذیرفته شده
his was granted
U
دعایش پذیرفته شد
he was received to membership
U
بعضویت پذیرفته شد
schools
U
دانشکده
school
U
دانشکده
persona non grata
U
شخص پذیرفته نشده
slav declined
U
اسلاو پذیرفته نشده
inductee
U
استخدامی پذیرفته شده
administrative acceptees
U
پرسنل پذیرفته شده
accepted barbarism
U
غلط مشهور یا پذیرفته
slav accepted
U
اسلاو پذیرفته شده
acceptably
U
چنانچه پذیرفته شود
faculty of law
U
دانشکده حقوق
lawfaculty
U
دانشکده حقوق
state college
U
دانشکده دولتی
technical colleges
U
دانشکده فنی
collegial
U
مربوط به دانشکده
law faculty
U
دانشکده حقوق
medical college
U
دانشکده پزشکی
provost
U
نافم دانشکده
collegian
U
عضو دانشکده
provosts
U
نافم دانشکده
medical college
U
دانشکده طبی
military college
U
دانشکده افسری
school of law
U
دانشکده حقوق
intercollegiate
U
بین دانشکده ها
bursar
U
گنجور دانشکده
bursars
U
گنجور دانشکده
polytechnical
U
دانشکده صنعتی
polytechnics
U
دانشکده صنعتی
technical college
U
دانشکده فنی
polytechnic
U
دانشکده صنعتی
Univ
U
دانشگاه
colleges
U
دانشگاه
college
U
دانشگاه
academy
دانشگاه
universities
U
دانشگاه
university
U
دانشگاه
queen's gambit declined
U
گامبی وزیر پذیرفته نشده
queen's gambit accepted
U
گامبی وزیر پذیرفته شده
king's gambit declined
U
گامبی شاه پذیرفته نشده
to be called at the bar
U
به سمت وکالت پذیرفته شدن
to pass for
U
پذیرفته یا شناخته شدن بجای
to meet with a repulse
U
پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
faculties
U
اولیای مدرسه دانشکده
cadet
U
دانشجوی دانشکده افسری
mattriculation
U
دخول در دانشکده یادانشگاه
professors
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
professor
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
gaudyday
U
روزمهمانی دانشکده روزشادی
cadets
U
دانشجوی دانشکده افسری
academian
U
عضو دانشکده یادانشگاه
faculties
U
نیروی ذهنی دانشکده
principal
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
faculty
U
اولیای مدرسه دانشکده
faculty
U
نیروی ذهنی دانشکده
principals
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
student of law
U
شاگرد دانشکده حقوق
medical
U
دانشکده پزشکی سرپزشک
University of Applied Sciences
[UAS]
U
دانشگاه فناوری
college of
[music, technology,...]
U
دانشگاه فناوری
senior technical college
U
دانشگاه فناوری
polytechnic
U
دانشگاه فناوری
academy
U
دانشگاه هنر
technical university
U
دانشگاه فنی
the institution of a universit
U
تاسیس دانشگاه
staff college
U
دانشگاه جنگ
state university
U
دانشگاه دولتی
state university
U
دانشگاه ایالتی
academical
U
دانشجوی دانشگاه
presidents
U
رئیس دانشگاه
president
U
رئیس دانشگاه
Chancellors
U
رئیس دانشگاه
Chancellor
U
رئیس دانشگاه
academies
U
دانشگاه اموزشگاه
naturalises
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalising
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalize
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizes
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
naturalizing
U
بتابعیت کشوری در امدن پذیرفته شدن
asylee
U
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
a bitter pill to swallow
<idiom>
U
یک واقعیت ناخوشایند که باید پذیرفته شود
person entitled to asylum
U
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
recognized asylum seeker
U
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
rectorate
U
مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه
trencher cap
U
کلاه چهار گوش دانشکده
presentation day
U
روز دادن درجات در دانشکده
freshmen
U
دانشجوی سال اول دانشکده
mortar board
U
کلاه چتر گوش دانشکده
freshman
U
دانشجوی سال اول دانشکده
deanship
U
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
junior college
U
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
chairs
U
کرسی استادی در دانشگاه
vice-chancellors
U
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
chairing
U
کرسی استادی در دانشگاه
semesters
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
semester
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
chaired
U
کرسی استادی در دانشگاه
chair
U
کرسی استادی در دانشگاه
vice chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
rectors
U
رئیس دانشگاه رهبر
war college
U
دانشگاه عالی جنگ
oxonian
U
وابسته به دانشگاه اکسفورد
rector
U
رئیس دانشگاه رهبر
extramural
U
مربوط به خارج از دانشگاه
matriculant
U
قبول شده در دانشگاه
proctor
U
مدیر اجرایی دانشگاه
specification
U
کارکردن با مشخصاتی که در یک صفت پذیرفته شده اند
margins
U
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
Nothing can excuse such impoliteness.
U
هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
margin
U
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
donning
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
dons
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
campus
U
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
junior
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
proms
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
prom
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
don
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
juniors
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
campuses
U
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
donned
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
eton
U
دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
gymnasiast
U
دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
non collegiate
U
در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
major seminary
U
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
mattriculation
U
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
academic costume
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
He was not admitted to the university.
U
اورا به دانشگاه راه ندادند
academicals
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
spring practice
U
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
send down
U
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
donnish
U
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
As a university professor , his performance stank.
U
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
in the schools
U
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
He is majoring in mathematic at the university.
U
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
matriculation
U
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation
U
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
alekhine's variation
U
واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
non matriculated
U
دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
caddies
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
intrant
U
کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
colleger
U
دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
caddie
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddying
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
chancellery
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
chancellory
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
sixth forms
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth form
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
berkeley unix
U
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
fresher
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
jayvee
U
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
he went out in the poll
U
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
academia
U
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
approval
U
متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com