Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
propriety of behaviour
U
درست رفتاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bad conduct
U
بد رفتاری
misuses
U
بد رفتاری
misusing
U
بد رفتاری
ill-treatment
U
بد رفتاری
misuse
U
بد رفتاری
misbehaciour
U
بد رفتاری
illtreatment
U
بد رفتاری
ill treatment
U
بد رفتاری
misused
U
بد رفتاری
ill use
U
بد رفتاری
behavioral
U
رفتاری
deviance
U
کج رفتاری
deviancy
U
کج رفتاری
good conduct
U
خوش رفتاری
echopathy
U
پژواک رفتاری
ill-treat
U
بد رفتاری کردن به
to behave ill
U
بد رفتاری کردن
behavioral sciences
U
علوم رفتاری
conduct disorder
U
اختلال رفتاری
machismo
U
نرینه رفتاری
ill-treats
U
بد رفتاری کردن به
ill-treating
U
بد رفتاری کردن به
ill-treated
U
بد رفتاری کردن به
behavioral equation
U
معادله رفتاری
good conduct
U
خوش رفتاری کردن
illtreat
U
باکسی بد رفتاری کردن
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
It isn't anything like her.
U
او
[زن]
اصلا همچنین رفتاری ندارد.
strike out
<idiom>
U
رفتاری ازبین اشتباهات خود پذیرفتن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents.
U
بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
Hypergraphia
U
[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
cruelty
U
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
to speak
[things indicating something]
U
بیان کردن
[رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
retorsion
U
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
plain dealing
U
درست
right
U
درست
orthodox
U
درست
conscionable
U
درست
properly
U
درست
whole
U
درست
by fits and starts
U
درست
by the square
U
درست
smack dab
U
درست
right as nails
U
درست
just
U
درست
right as a trivet
U
تن درست
right as a trivet
U
درست
righted
U
درست
out-and-out
U
درست
perfects
U
درست
veracious
U
درست
in order
U
درست
legitimating
U
درست
in a entireness of state
U
درست
perfect
U
درست
valid
U
درست
incorrupt
U
درست
indefectible
U
درست
perfected
U
درست
legitimates
U
درست
legitimated
U
درست
orthographically
U
درست
out and out
U
درست
even
U
هم درست
proper
U
درست
righting
U
درست
perfecting
U
درست
legitimate
U
درست
exactly
U
درست
accurate
[correct]
<adj.>
U
درست
correcting
U
درست
correct
<adj.>
U
درست
exact
<adj.>
U
درست
correct
U
درست
corrects
U
درست
clearest
U
درست
clearer
U
درست
clear
U
درست
exact
U
درست
exacted
U
درست
purposive
<adj.>
U
درست
exacts
U
درست
proper
<adj.>
U
درست
real
<adj.>
U
درست
suitable
<adj.>
U
درست
useful
<adj.>
U
درست
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
درست
incorrect
U
نا درست
accurate
U
درست
aright
U
درست
purposeful
<adj.>
U
درست
purpose-built
<adj.>
U
درست
Quite
[so]
!
U
درست!
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
U
درست
convenient
<adj.>
U
درست
functional
<adj.>
U
درست
practicable
<adj.>
U
درست
practical
<adj.>
U
درست
clears
U
درست
true
U
درست
well advised
U
درست
sock
U
درست
Am I not right?dont you agree with me ?
U
درست می گه یا نه ؟
genuine
U
درست
straight
U
درست
straighter
U
درست
straightest
U
درست
legitimately
U
درست
straightforward
U
درست
inviolate
U
درست
true
<adj.>
U
درست
integral
U
درست
authentic
U
درست
truer
U
درست
entire
U
درست
truest
U
درست
orthodox
U
درست ایین
trim
U
درست کردن
entire
U
درست یکپارچه
due
U
درست کاملا"
integer
U
چیز درست
fashions
U
درست کردن
integer
U
عدد درست
fashioning
U
درست کردن
fashioned
U
درست کردن
build
U
درست کردن
framed
U
درست شده
misunderstood
U
درست نفهمیدن
buildings
U
درست کردن
fashion
U
درست کردن
integers
U
چیز درست
upright
U
درست درستکار
right minded
U
درست اندیشی
concocting
U
درست کردن
concocts
U
درست کردن
misunderstand
U
درست نفهمیدن
misunderstands
U
درست نفهمیدن
make up
U
درست کردن
misbehaving
U
درست رفتارنکردن
plumb
U
درست عینا
misapprehended
U
درست نفهمیدن
misbehave
U
درست رفتارنکردن
misbehaved
U
درست رفتارنکردن
concocted
U
درست کردن
concoct
U
درست کردن
builds
U
درست کردن
right-minded
U
درست اندیشی
misapprehends
U
درست نفهمیدن
likelihood
U
درست نمایی
integers
U
عدد درست
trustworthy
U
موثق درست
misapprehend
U
درست نفهمیدن
misapprehending
U
درست نفهمیدن
trimmest
U
درست کردن
trims
U
درست کردن
misbehaves
U
درست رفتارنکردن
to the tick
U
درست درسروقت
mishear
U
درست نشنیدن
misheard
U
درست نشنیدن
mishearing
U
درست نشنیدن
mishears
U
درست نشنیدن
It didnt work out.
U
درست درنیامد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com