English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
applies U درخواست کردن شامل حال بودن
apply U درخواست کردن شامل حال بودن
applying U درخواست کردن شامل حال بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contained U شامل بودن خودداری کردن
entails U شامل بودن فراهم کردن
contain U شامل بودن خودداری کردن
entailed U شامل بودن فراهم کردن
entail U شامل بودن فراهم کردن
contains U شامل بودن خودداری کردن
entailing U شامل بودن فراهم کردن
consisted U شامل بودن عبارت بودن از
consisting U شامل بودن عبارت بودن از
includes U شامل بودن متضمن بودن
include U شامل بودن متضمن بودن
consists U شامل بودن عبارت بودن از
consist U شامل بودن عبارت بودن از
comprises U شامل بودن
engird U شامل بودن
engirdle U شامل بودن
comprised U شامل بودن
embrace U شامل بودن
embraces U شامل بودن
embraced U شامل بودن
embracing U شامل بودن
comprise U شامل بودن
encompass U شامل بودن دربرگرفتن
encompassing U شامل بودن دربرگرفتن
encompasses U شامل بودن دربرگرفتن
encompassed U شامل بودن دربرگرفتن
subtend U در زیر چیزی بسط یافتن شامل بودن
call up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitioning U درخواست کردن درخواست وسایل
requisitions U درخواست کردن درخواست وسایل
requisition U درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioned U درخواست کردن درخواست وسایل
requests U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requested U درخواست اماد کردن درخواست کردن
request U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requesting U درخواست اماد کردن درخواست کردن
request modify U درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
excess demand U درخواست بیش از حد درخواست اضافی
solicits U درخواست کردن
demand U درخواست کردن
solicit U درخواست کردن
applying U درخواست کردن
implores U درخواست کردن از
implored U درخواست کردن از
solicited U درخواست کردن
implore U درخواست کردن از
pray U درخواست کردن
applies U درخواست کردن
speak for <idiom> U درخواست کردن
prayed U درخواست کردن
plead with U درخواست کردن
soliciting U درخواست کردن
imploring U درخواست کردن از
apply U درخواست کردن
demands U درخواست کردن
entreating U درخواست کردن
entreated U درخواست کردن
praying U درخواست کردن
demanded U درخواست کردن
to make an application [to apply] U درخواست کردن
entreat U درخواست کردن
supplicate U درخواست کردن
entreats U درخواست کردن
prays U درخواست کردن
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
pleaded U در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
plead U در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
pleads U در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
soliciting U درخواست یا تقاضا کردن از
solicits U درخواست یا تقاضا کردن از
requisitioning U درخواست رسمی کردن
to reject [refuse] an application U درخواست نامه ای را رد کردن
indenting U سفارش درخواست کردن
requisitioned U درخواست رسمی کردن
call for fire U درخواست اتش کردن
bones U خواستن درخواست کردن
boned U خواستن درخواست کردن
bone U خواستن درخواست کردن
to apply for leave U درخواست مرخصی کردن
requisition U درخواست رسمی کردن
boning U خواستن درخواست کردن
to a oneself for help U درخواست کمک کردن
indent U سفارش درخواست کردن
to deny somebody a wish U درخواست کسی را رد کردن
indents U سفارش درخواست کردن
to ask too much U بیش از حد درخواست کردن
requisitions U درخواست رسمی کردن
solicit U درخواست یا تقاضا کردن از
solicited U درخواست یا تقاضا کردن از
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
mission call U درخواست پشتیبانی هوایی کردن
to ask somebody for [about] something U از کسی چیزی درخواست کردن
call for ..... under the credit U درخواست کردن ..... تحت اعتبار
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
subsuming U شامل کردن استقراء کردن
subsumed U شامل کردن استقراء کردن
subsumes U شامل کردن استقراء کردن
subsume U شامل کردن استقراء کردن
to ask specifically about something U چیزی را به طور خاص درخواست کردن
to call somebody to [for] something U از کسی برای چیزی درخواست کردن
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
lean on <idiom> U اجبارشخص درقبول کردن درخواست باتحت فشارگذاشتن
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
begged U استدعا کردن درخواست کردن
petitioned U دادخواهی کردن درخواست کردن
petitioning U دادخواهی کردن درخواست کردن
petition U دادخواهی کردن درخواست کردن
requested U تقاضا کردن درخواست کردن
requests U تقاضا کردن درخواست کردن
petitions U دادخواهی کردن درخواست کردن
beg U استدعا کردن درخواست کردن
applying U صدق کردن درخواست کردن
applies U صدق کردن درخواست کردن
apply U صدق کردن درخواست کردن
request U تقاضا کردن درخواست کردن
begs U استدعا کردن درخواست کردن
requesting U تقاضا کردن درخواست کردن
cry off U تقاضا کردن درخواست کردن
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
keypad U مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
report program generator U زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
fire call U درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
fire message U پیام اتش درخواست اتش کردن
live up to <idiom> U طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
parallels U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
covering U شامل
sweeping U شامل
in U شامل
containing U شامل
self inclusive U شامل
Inc U شامل
including U شامل
in- U شامل
inclusive U شامل
comprising U شامل
far-reaching U شامل
ineligible U شامل نشدنی
apply U شامل شدن
do with <idiom> U شامل شدن
inclusive or U یای شامل
applies U شامل شدن
butyraceous U شامل کره
bimillenary U شامل دوهزار
butyric U شامل کره
trinomial U شامل سه نام
excluding U شامل نشدن
applying U شامل شدن
includible U شامل کردنی
retrospect U شامل گذشته
includable U شامل کردنی
plenaries U شامل تمام اعضاء
exclude U شامل نشدن یا جداشدن
retroact U شامل گذشته شدن
plenary U شامل تمام اعضاء
echaustive U شامل همهء جزئیات
over all U شامل همه چیز
terraqueous U شامل خشکی ودریا
excludes U شامل نشدن یا جداشدن
intraspecies U شامل گروه بخصوصی
inclusive or gate U دریچه یای شامل
exhaustive U شامل تمام جرئیات
across the board U شامل تمام طبقات
intraspecific U شامل گروه بخصوصی
exclusive U آنچه شامل نمیشود
ex post facto U شامل اصول گذشته
exclusion U عمل شامل نشدن
toffees U اب نبات شامل شکر زردوشیره
apodeictic U شامل یا مستلزم بیان حقیقت
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
toffy U اب نبات شامل شکر زردوشیره
tenementary U شامل ملک استیجاری اپارتمانی
Is breakfast included? U آیا شامل صبحانه هم میشود؟
apodictic U شامل یا مستلزم بیان حقیقت
thetical U وابسته به یا شامل پایان نامه
tetraethyl U شامل چهاردسته اتیل در هرملکول
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
gnomic U شامل پند و ضرب المثل
toffee U اب نبات شامل شکر زردوشیره
thetic U وابسته به یا شامل پایان نامه
fullest U کامل یا شامل همه چیز
full U کامل یا شامل همه چیز
all round U کاملا شامل هر چیز یا هرکس
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com