English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
royal honor U درجه سلطنتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
rial U سلطنتی
monarchical U سلطنتی
regnal U سلطنتی
royal U سلطنتی
monarchy U حکومت سلطنتی
keep of the U مهردار سلطنتی
great seal U مهر سلطنتی
royalties U از خانواده سلطنتی
monarchies U حکومت سلطنتی
scepters U عصای سلطنتی
sceptre U عصای سلطنتی
sceptres U عصای سلطنتی
royalty U از خانواده سلطنتی
bailiff U نگهبان دژ سلطنتی
regalia U امتیازات سلطنتی
bailiffs U نگهبان دژ سلطنتی
gentleman atarms U عضوگاردویژه سلطنتی
scepter U عصای سلطنتی
royal flag U پرچم سلطنتی
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
Privy Council U هیات مشاورین سلطنتی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
sceptered U دارای عصای سلطنتی
equerry U اصطبل سلطنتی میراخور
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
monarchy constitutional U حکومت مشروطه سلطنتی
equerries U اصطبل سلطنتی میراخور
royalism U طرفداری از رژیم سلطنتی
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy absolute U حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
privy councillor U عضو هیئت رایزنان سلطنتی
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
RCs U مخفف کالج سلطنتی جراحان
order in council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
scepter U دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
royalism U شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
chancery U مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
master of the horse U کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
Fontainebleau U [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
p sanction U حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
witan U اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
Royal Bokhara U فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
coronation carpet U فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
gauge=gage U درجه
marks U درجه
length U درجه
mark U درجه
grades U درجه
kyu U درجه
copesetic U درجه یک
gage=gauge U درجه
gage U درجه
grade U درجه
first class U درجه یک
scalage U درجه
run of the mine U بی درجه
first string U درجه یک
low grade U کم درجه
gauge glass U درجه اب
copacetic U درجه یک
echelons U درجه
echelon U درجه
nobby U درجه یک
elevation U درجه
elevations U درجه
clinical thermometer U درجه
gauges U درجه
gauged U درجه
top U درجه یک
chinical t. U درجه
gauge U درجه
classy U درجه یک
rate U درجه
rates U درجه
scale U درجه
just as well <adv.> U به یک درجه
second rate U درجه دو
second-rate U درجه دو
topnotch U درجه یک
tophole U درجه یک
top hole U درجه یک
high-class U درجه یک
number one U درجه یک
third-rate U درجه سه
pitch U درجه
pitches U درجه
second class U درجه دو
third rate U درجه سه
title U درجه
equally <adv.> U به یک درجه
aquastat U درجه
top-notch U درجه یک
slap-up U درجه یک
proportions U درجه
proportion U درجه
rank U درجه
degree U درجه
titles U درجه
lengths U درجه
degrees U درجه
ranks U درجه
ranked U درجه
second class U درجه 2
grading U درجه بندی
graduation U درجه گرفتن
dan U درجه درکاراته
degree of advancement U درجه پیشرفت
shade U درجه رنگ
graduation U درجه بندی
largely U تا درجه زیادی
d.p U درجه بسپارش
degree of centralization U درجه تمرکز
degree of precision U درجه دقت
degree of polymerization U درجه بسپارش
degree of freedom U درجه ازادی
degree of dissociation U درجه تفکیک
degree of curve U درجه انحناء
degree of crystalinity U درجه بلورینگی
degree of compaction U درجه تراکم
degree of relationship U درجه خویشاوندی
brick layer U بنای درجه دو
angle of elevation U زاویه درجه
centigrade degree U درجه صدبخشی
adjusted elevation U درجه تنظیمی
adjustability U درجه انطباق
quantum U درجه میزان
pinnacles U منتهی درجه
anti knock property U درجه اکتان
baccalaureate U درجه باشلیه
baume degree U درجه بومه
battle sight U شکاف درجه
battle sight U درجه جنگی
calibration U درجه بندی
bar sight U ستون درجه
bar sight U شکاف درجه
baccslavreate U درجه شوالیه
pinnacle U منتهی درجه
puny U درجه پست
supremely U با علی درجه
comparatives U درجه تفضیلی
comparative U درجه تفضیلی
shadings U درجه رنگ
shades U درجه رنگ
cope flask U درجه روئی
stair U مرتبه درجه
doctorates U درجه دکتری
doctorate U درجه دکتری
consistency U درجه غلظت
advancement in rating U ارتقاء درجه
fluidity U درجه سفتی
in the highest d. U به منتها درجه
clumps U درجه سردوشی
confidence level U درجه اطمینان
clumping U درجه سردوشی
clumped U درجه سردوشی
consistence U درجه غلظت
clump U درجه سردوشی
honorary U درجه افتخاری
degree of saturation U درجه اشباع
superlatively U در درجه عالی
to take one's d. U درجه گرفتن
trial elevation U درجه ازمایشی
viscosity U درجه غلیظی
void ratio U درجه تخلخل
head over heels <idiom> U منتهای درجه
hold a candle to <idiom> U درهمان درجه
economy class U درجه توریستی
standard class U درجه استاندارد
coarse wool U پشم درجه دو
scaling U درجه بندی
tiptop U درجه اعلی
tiptop U بالاترین درجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com