English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
There are not many amusements in this town. U دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
indexing U زبان ساخت کتابخانه یا اندیس کتاب
press mark U علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans . U پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
virus U وجود دارد
viruses U وجود دارد
and there an end. U و پایان وجود دارد.
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
Is there a television? U آیا تلویزیون وجود دارد؟
groove U [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
Is there drinking water? U آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity? U آیا برق وجود دارد؟
Is there air conditioning? U آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
Is there heating? U آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
There's an exception to every rule. U برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
residents U ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults . U با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
resident U ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
There is one physician for every 260 inhabitants. U برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
Where theres will theres a way . <proverb> U تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
rubrician U کتاب نماز دارد
There is more to it than meets the eye. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
user library U کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
Berlin U کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
There are many difference between Persian and English . U بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
brochures U کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
brochure U کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
Pronoia U واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
residents U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
resident U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
phillips curve U شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
orthoferrite U یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
routing U مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
winchester disk U دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
kelly drive bushing U اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
de jure recognition U شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
storage U فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
dotting U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dot U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
ScanDisk U که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
t U درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
aileron spar U تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
HyperTerminal U برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
infringements U ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
infringement U ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain U متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
safe format U عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
natural rate hypothesis U فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
million U میلیون
crore U ده میلیون
m U یک میلیون
mega U میلیون
millions U میلیون
library U کتابخانه
libraries U کتابخانه
megabit U میلیون ذره
in this connextion U دراین زمینه
megabit U میلیون بیت
megabyte U میلیون بایت
milliard U هزار میلیون
megawatts U یک میلیون وات
megawatt U یک میلیون وات
megacycle U یک میلیون دور
megacycle U میلیون چرخه
of late U دراین روزها
hither and thither <idiom> U دراین سو وآن سو
in this matter U دراین امر
megahertz U میلیون هرتز
hereabout U دراین حدود
here below U دراین جهان
To scuffle through a job. U سر به میلیون می زند
In this case ( instance) . U دراین مورد
in this p case U دراین موردبخصوص
common library U کتابخانه اشتراکی
macro library U درشت کتابخانه
macro library U کتابخانه ماکرو
support library U کتابخانه پشتیبان
tape library U کتابخانه نوارها
system library U کتابخانه سیستم
systems library U کتابخانه سیستم ها
our library is well stocked U کتابخانه ماموجودی
stacks U قفسه کتابخانه
stacked U قفسه کتابخانه
bookmobile U کتابخانه سیار
disk library U کتابخانه دیسک
library automation U خودکارسازی کتابخانه
walking library U کتابخانه متحرک
subroutine library U کتابخانه زیرروال
routine library U کتابخانه روال ها
project library U کتابخانه پروژه
subroutine library U کتابخانه زیرروال ها
public library U کتابخانه عمومی
library manager U مدیر کتابخانه
stack U قفسه کتابخانه
program library U کتابخانه برنامه ها
library routine U روال کتابخانه
program library U کتابخانه برنامه
megacycle U یک میلیون دوردر دقیقه
In this day and age. U دراین دور وزمان
billionth U یک تقسیم بر هزار میلیون
herein named U نامبرده دراین نامه
million instructions per second U میلیون دستورالعمل در ثانیه
mips U یک میلیون دستورالعمل درثانیه
billionths U یک تقسیم بر هزار میلیون
octillion U توان هشتم میلیون
gigabyte U یک هزار میلیون بابت
g U در معنای یک هزار میلیون
On this holy month. U دراین روز مبارک
In this holy month. U دراین ماه مبارک
there U دراین موضوع انجا
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
mb U یک میلیون بایت egaByte
entry U در پایگاه دادههای یا کتابخانه
bibliotheca U کتابخانه فهرست کتب
our library is well stocked U جنس کتابخانه ما جور
the books hereof U کتابهای این کتابخانه
I am a strange in this town. U دراین شهر غریب هستم
PB U یک quadrilloion بایت چهار میلیون
he is an a. on that U سخن او دراین باره است
All the world and his wife were at this party . U هر کی را بگویی دراین میهمانی بود
He has no influence in this company . U دراین شرکت کاره ای نیست
mhz U یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
All the expenses. U دراین عکس خوب افتادید
of late years U دراین چند سال گذشته
In this day and age. U دراین سال وزمانه ( امروزه )
He talked in this connection (vein). U دراین زمینه صحبت کرد
f U معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
in the last fortnight U دراین پانزده روز گذشته
parts per million [ppm] U بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
She did not ask about this. U او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
curatorship U تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
curatorial U نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
How many people live here ? U چند نفر دراین خانه می نشینند ؟
The sun is all the more welcome. In this cold weather. U دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
megaflop U یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
Did you get anything out of this deal ? U دراین معامله چیزی گیرت آمد ؟
You name it , they have it in thes department store. U هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
He has a poor service record in this company. U دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
the pilgrimage of life U زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . U دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I made a lot of profit in the deal . U دراین معامله فایده زیادی بردم
Did you make any profit in this deal ? U آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
megaton U جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megatons U جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
We dont have qualified personnel in this company. U دراین شرکت آدم حسابی نداریم
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . U رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
simple shear U دراین برش تنش عمودی وجودندارد
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
I'll give you that [much] . U دراین نکته اعتراف می کنم [که حق با تو است] .
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
m U علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
gigahertz U فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
pressmark U حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
We have no vacant position ( opening ) in this company . U دراین شرکت محل ( جا و سمت ) خالی نداریم
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
This car can hold 6 persons comefortably. U دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
This shop deals in goods of all sorts . U دراین مغازه همه چیز معامله می شود
It this case , the purpose has been defeated . U دراین مورد نقض غرض شده است
Allow me to chew it over in my mind . U اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
The surely clean you out in this nightclub . U دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com