English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 257 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
longeval U دراز عمر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weed U دراز و لاغر پوشاک
weeded U دراز و لاغر پوشاک
weeding U دراز و لاغر پوشاک
wader U مرغ دراز پا
string U چسبناک دراز
lie دراز کشیدن استراحت کردن
lied U : دراز کشیدن استراحت کردن
lies U : دراز کشیدن استراحت کردن
linear U دراز
gibbon U میمون دراز دست
gibbons U میمون دراز دست
orang outang U یکجوربوزینه دراز دست
orang-outang U یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs U یکجوربوزینه دراز دست
orang-outans U یکجوربوزینه دراز دست
repose U دراز کشیدن غنودن
long-term U دراز مدت
long-term U دوره دراز مدت
longer-term U دراز مدت
longer-term U دوره دراز مدت
goose U مثل غاز یاگردن دراز حمله ور شدن وغدغد کردن
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
horizontal U دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
long U دراز
long- U دراز
longed U دراز
longer U دراز
longest U دراز
longs U دراز
long winded U دراز نفس
long-winded U دراز نفس
spindle U دراز و باریک شدن
spindles U دراز و باریک شدن
basilica U کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas U کلیساهایی که سالن دراز دارند
long life U عمر دراز
long-life U عمر دراز
lengthy U دراز
chaise longue U نوعی نیمکت دراز
chaises longues U نوعی نیمکت دراز
interminably U بطور بسیار دراز
interminable U تمام نشدنی بسیار دراز
far fetched U دور و دراز
far-fetched U دور و دراز
chatterbox U ادم روده دراز
chatterboxes U ادم روده دراز
windbag U نطاق روده دراز
windbags U نطاق روده دراز
mongoose U میمون پوزه دراز
mongooses U میمون پوزه دراز
abusive ناسزاوار زبان دراز
prolix U دراز
prolix U خسته کننده روده دراز
verbose U دراز
verbose U دراز نویس درازگو
narrow U دراز وباریک
narrowed U دراز وباریک
narrower U دراز وباریک
narrowest U دراز وباریک
long lived U دارای عمر دراز
long lived U دراز عمر معمر
long-lived U دارای عمر دراز
long-lived U دراز عمر معمر
longevity U دراز عمری
parakeet U طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
parakeets U طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
wood U چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
weedy U دراز و باریک
lanky U دراز وباریک
stretch U دراز کردن
stretched U دراز کردن
stretches U دراز کردن
gangling U طولانی و دراز
oblong U دراز
oblong U دراز پهنا
oblongs U دراز
oblongs U دراز پهنا
rectangle U چهار گوش دراز مستطیل
rectangles U چهار گوش دراز مستطیل
tirade U سخنرانی دراز وشدیداللحن
tirades U سخنرانی دراز وشدیداللحن
snipe U نوک دراز
sniped U نوک دراز
snipes U نوک دراز
sniping U نوک دراز
elongate U دراز کردن امتداد دادن
elongate U دراز کردن
elongate U دراز شدن
elongates U دراز کردن امتداد دادن
elongates U دراز کردن
elongates U دراز شدن
elongating U دراز کردن امتداد دادن
elongating U دراز کردن
elongating U دراز شدن
lengthen U دراز کردن
lengthen U دراز شدن
lengthened U دراز کردن
lengthened U دراز شدن
lengthening U دراز کردن
Other Matches
soricine U موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
to piece out U دراز
longheaded U دراز سر
longish U دراز
oblongated U دراز
to eke out U دراز
macro U دراز
toom U دراز
to be prolonged U دراز
long headed U سر دراز
dolichomorphic U دراز تن
lengthwise U دراز
lengthening U دراز شدن
prolixity U دراز نویسی
pintail U اردک دم دراز
lengthens U دراز کردن
elongation U دراز شدگی
long wind U دراز نفسی
lantern jawed U چانه دراز
long term U دراز مدت
long shunt U شنت دراز
long run U دراز مدت
long range U دراز مدت
long eared U گوش دراز
long bone U استخوانهای دراز
ileum U روده دراز
inductile U دراز نشو
long billed U نوک دراز
long bill U نوک دراز
couchant U دراز کشیده
lengthens U دراز شدن
oblonated U دراز :درازنا
tender fleshed cherry U گیلاس دم دراز
morella cherry U گیلاس دم دراز
long necked U گردن دراز
proboscis U پوزه دراز
proboscises U پوزه دراز
at full length U دراز کشیده
blue moon U زمان دراز
longhead U کله دراز
codlin U یکجورسیب دراز
codling U یکجورسیب دراز
lanternjaws U چانه دراز
drag on <idiom> U دراز کردن
long-time U دراز مدت
long-drawn-out U دور و دراز
verbalization U دراز گویی
long term <adj.> U دراز مدت
long run [American E] <adj.> U دراز مدت
in the long run U در دراز مدت
to stretch out U دراز کردن
prolongate U دراز کردن
protract U دراز کردن
extend U دراز کردن
streek U دراز کردن
paidle U یکجوربیل دسته دراز
rangy U ولگرد پا دراز و لاغر
long necked flask U بالن گردن دراز
reach U دراز کردن دست
long horned grasshopper U ملخ شاخک دراز
long term memory U حافطه دراز مدت
porrect U دراز کردن جلوگذاردن
proboscis monley U بوزینه دراز بینی
prolate U دوک وار دراز
lanternjaws U ارواره دراز و لاغر
ringtail U تلیله نوک دراز
longhorn U گاو شاخ دراز
longicorn U دارای شاخک دراز
tusk U دندان دراز وتیز
mygale U موش پوزه دراز
daddy-long-legs U بابا لنگ دراز
orangoutang U بوزینه دست دراز
tractile U لوله شو دراز شدنی
to live a long life U عمر دراز کردن
longhorn U گوسفند شاخ دراز
secular trend U روند دراز مدت
kick around <idiom> U دراطراف دراز کشیدن
longevous U دارای عمر دراز
orangutan U بوزینه دست دراز
scoldpaceous U مانند نوک دراز
scolopax U جنس نوک دراز
long haul <idiom> U مسافت دراز یا سفرکردن
to make old bones U عمر دراز کردن
tusks U دندان دراز وتیز
toboggan U سورتمه دراز و باریک
toboggans U سورتمه دراز و باریک
verbosity U دراز نویسی پرگویی
ileac U وابسته به روده دراز
hatchet face U صورت دراز وباریک
johnboat U قایق دراز و باریک
ileitis U اماس روده دراز
godwit U نوک دراز ابی
grallatorial U وابسته به دراز پایان
ileal U وابسته به روده دراز
extended pole piece U قطبک دراز شده
deferred liability U دیون دراز مدت
full bottomed U دارای دنباله دراز
to reach down U سوی پائین دراز کردن
Stretch your legs according to your coverlet . <proverb> U پایت را به اندازه گلمت دراز کن .
sesquipedalian U معتاد به استعمال لغات دراز
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
backstraight U قسمت دراز و مستقیم پیست
wands U هدف باریک و دراز چوبی
wand U هدف باریک و دراز چوبی
pope head U جاروب گردیا دسته دراز
paroquet U یکجور طوطی کوچک دم دراز
pitpan U یکجور کرجی دراز و ته پهن
longhead U شخص دراز سر مال اندیش
fly rod U چوب مجوف دراز ماهیگیری
right angled parallelogram U مربع مستطیل چارگوش دراز
lantern jawed U دارای ارواره دراز و لاغر
its was extended U مدت اعتبارانرا دراز کردند
i lay on the grass U روی علف دراز کشیدم
guttersnipe U نوک دراز یا پاشله معمولی
diaphyseal U مربوط ببدنهء استخوانهای دراز
diaphysial U مربوط ببدنهء استخوانهای دراز
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
jelly fish float U شناور شدن در اب با دست وپای دراز
randy U زبان دراز گدای سمج و بی ادب
hackle U پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
double-bellid U [صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
capital liability U بدهیهای دراز مدت ارزش خالص
parrakeet U طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
to pad a sentence U جمله را با واژههای زیادی دراز کردن
prolixly U ازروی دراز نفسی یا پرگویی با اطناب
trindle U شمع مومی دراز ونوک تیز
spindle shanked U دارای پاهای دراز وباریک لندوک
screed U سخن یا نامه دراز وخسته کننده
shot string U ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
spondee U وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
To go cap in hand to someone. U دست گدایی بسوی کسی دراز کردن
To crane ones neck . U گردن کشیدن (دراز کردن بیرون آوردن )
matrass U شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
scimitar U شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
jacana U پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
langur U انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
paeon U وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
to make a long arm [برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
I have thought long and hard about it. U خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
outrigger U چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
wind bag U سخنران پرگو نطاق روده دراز کیسه باد سینه
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
jackrabbit U نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
shell U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
to lay violent handsonany one U اعمال زورنسبت بکسی کردن دست زوربرکسی دراز کردن
runner U فرش کناره [فرش های دراز و باریکی که عموما جهت پله یا راهرو استفاده شود.]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
lacrosse U بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
protracted war U جنگ طولانی جنگ دراز مدت
Short – term ( long – term ) projects . U طرحهای کوتاه مدت ( دراز مدت )
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com