English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
You're improving. <idiom> U دارید بهتر می شوید [در انجام کارتان] [اصطلاح روزمره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Do you have anything better? U آیا چیزی بهتر دارید؟
Do you have a room with a better view? U آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
outselling U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsells U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsold U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
fall in U به خط شوید
dill U شوید
walk back U به عقب خم شوید
boot and saddle U سوار شوید
guide on line U راهنماهابخط شوید
horse U سواراسبی سوار شوید
retreated U فرمان متفرق شوید
retreat U فرمان متفرق شوید
retreating U فرمان متفرق شوید
retreats U فرمان متفرق شوید
god speed you U کامیاب شوید موفق باشید
I have no doubt that you wI'll succeed. U تردیدی ندارم که موفق می شوید
guides post U نفر هادی مستقر شوید
uncover U فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
uncovers U فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
uncovering U فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
uncover U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
log U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
logs U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
what news U خبرتازه چه دارید
something is wrong with you U یک کسالتی دارید
you've U شما دارید
youmay well ask U حق دارید بپرسید
what have you to say? U چه فرمایشی دارید
What is your relationship? U با هم چه نسبتی دارید ؟
It is very kind of you . U لطف دارید
what have you to say? U چه حرفی دارید
have you anything more to say U دیگرفرمایشی یاحرفی دارید
what about your brother? U از برادرتان چه خبر دارید
what is your preference U کدام را میل دارید
How old are you?Whats your age ? U چند سال دارید ؟
As you are well informed… U همانطور که اطلاع دارید
You have my home address. شما آدرس من را دارید.
Do you have any stamps? U آیا تمبر دارید؟
What would you like to drink? U نوشیدنی چه میل دارید؟
what news U چه خبر تازه دارید
Please do not hang up! U گوشی را نگه دارید!
What vegetables do you have? U چه سبزی هایی دارید؟
Hold the line, please! U لطفا گوشی را نگه دارید!
what say you to a cinema? U در باره سینما چه عقیده دارید
keep the fire in U اتش را روشن نگاه دارید
how old are you U چندسال دارید چندساله هستید
Which bank do you bank with? U در کدام بانک حساب دارید؟
Dont mention it . You are welcome. U اختیار دارید (درمقام تعارف )
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Do you have a street map? U آیا نقشه خیابانها را دارید؟
Do you have anything quieter? U آیا چیزی ساکت تر دارید؟
Do you have anything cheaper? U آیا چیزی ارزانتر دارید؟
Do you have anything bigger? U آیا چیزی بزرگتر دارید؟
Do you have any fresh fruit? U آیا میوه تازه دارید؟
Are there any special fares? U آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
Where do you come from ? U اهل کجاهستید ( یا چه ملیتی دارید) ؟
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
ask him if he likes to go U از او بپرسید "میل دارید بروید یا نه "
where do you live U کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
Shall wd go for awalk ? shall we go and stretch our legs . U میل دارید قدری قدم بزنیم ؟
what is the latest U خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
keep up your french U زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
Thank you, I appreciate it. U خیلی ممنون.شما لطف دارید.
Any objections ? U فرمایشی بود ؟ ( ایراد یا اعتراضی دارید )
Do you have a hotel guide? U آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
Do you have any more luggage? U آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
how do you like it U ایا میل دارید یا ندارید تا چه اندازه
i have as many books as you U کتاب شما دارید منهم دارم
all the better U چه بهتر
better than U بهتر از
so much the better for me U بهتر من
the more better the best U بهتر
better U بهتر
so much the better U چه بهتر
Do you have nothing to declare? U آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
If there is a reason for complaint, please contact ... U اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
modifies U بهتر کردن
ameliorating U بهتر کردن
So much the better. U دیگه بهتر
The more the better . U هر چه بیشتر بهتر
modify U بهتر کردن
modifying U بهتر کردن
ameliorated U بهتر کردن
on the mend <idiom> U بهتر شدن
might as well <idiom> U ترجیحا بهتر
ameliorates U بهتر کردن
the best of all U از همه بهتر
preferably U بطور بهتر
meliorate U بهتر شدن
ameliorative U بهتر شونده
cote U بهتر بودن از
ameliorator U بهتر کننده
to change to the better U بهتر شدن
above rubies U بهتر از یاقوت
ameliorate U بهتر کردن
meliorative U بهتر شونده
amelioration U بهتر شدن
Would you care for a cup of coffee? U آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
Do you have some change for the parking meter? U آیا شما پول خرد برای پارکومتر دارید؟
Is there train running on time? U آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
it was no better U هیچ بهتر نبود
ammunition modification U بهتر سازی مهمات
more the merrier <idiom> U هرچی بیشتر بهتر
he works better U او بهتر کار میکند
it would be preferble to U بهتر خواهد بود
enhance U بهتر یا واضح تر کردن
enhancing U بهتر یا واضح تر کردن
enhances U بهتر یا واضح تر کردن
enhanced U بهتر یا واضح تر کردن
An ounce of prevention is worth a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
to get back on one's feet U بهتر شدن [از بیماری]
An ounce of prevention is better than a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
An ounce of prevention is worth a pound of cure. [Benjamin Franklin] <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
modification U بهتر کردن مدل
the better plan is to U بهتر این است که .....
tea is preferable to water U چایی از اب بهتر است
I feel it is appropriate ... U به نظر من بهتر است که ...
Just as well you didnt come . U همان بهتر که نیامدی
out act U بهتر انجام دادن از
outplay U بازی بهتر از حریف
ameliorates U بهتر شدن بهبودی یافتن
surpass U بهتر بودن از تفوق جستن
amend U بهتر کردن بهبودی یافتن
Better late then never. <proverb> U تاخیر بهتر از هرگز است .
amended U بهتر کردن بهبودی یافتن
to get back on one's feet U وضعیت خود را بهتر کردن
amending U بهتر کردن بهبودی یافتن
This photo does not do you justice. U خودتان از عکستان بهتر هستید
rounding U ایجاد دید بهتر در گرافیک
rounding U ایجاد یک حرف با فاهر بهتر
It is better to know each others mind than to know each others language. <proverb> U همدلى از همزبانى بهتر است .
surpassed U بهتر بودن از تفوق جستن
i know you better than he U من شما را بهتر میشناسم تااو
ameliorated U بهتر شدن بهبودی یافتن
ameliorating U بهتر شدن بهبودی یافتن
i should p stay at home U بهتر است در خانه بمانم
ameliorate U بهتر شدن بهبودی یافتن
it peels better U بهتر پوست ان کنده میشود
surpasses U بهتر بودن از تفوق جستن
hardening and temper U بهتر کردن تشویه ی فولاد
I know best where my interests lie. U صلاح کارم را خودم بهتر می دانم
you ought to know better U شما باید بهتر از این بدانید
follow up <idiom> U بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
She has known better days in her youth . U معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
think better of <idiom> U رسیدگی دوباره به چیزی وتصمیمگیری بهتر
Better do it than wish it done. <proverb> U شروع عمل بهتر از آرزوى انجام آن.
hole shot U شکست دادن حریف با شروع بهتر
hole job U شکست دادن حریف با شروع بهتر
Better late than never. <proverb> U دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
Better late than never! <proverb> U دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
adjustment U تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
soil improvement U بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
adjustments U تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
Are you feeling any better? U آیا حال شما کمی بهتر است؟
He is the best physician as physicians go. U نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
go-getter <idiom> U شخصی کار میکند برایبدست آوردن موقعیتی بهتر
carbonet hardness U درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
Better to go to bed supperless than to rise in debt. <proverb> U گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
sight window U بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
quick kick U کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
goals U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
adjusts U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusting U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjust U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions U این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
what is your name U نام شما چیست چه نام دارید
multipass overlap U سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
letter quality printing U چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
every cloud has a silver lining <idiom> U [خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
Half a loaf is better than no bread . <proverb> U نیم قرص نانى بهتر از بى نانى است.
outdoing U بهتر از دیگری انجام دادن شکست دادن
outdoes U بهتر از دیگری انجام دادن شکست دادن
outdo U بهتر از دیگری انجام دادن شکست دادن
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
overlapped U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
ours was better than theirs U مال ما بهتر از مال انها بود
summer resorts U ییلاق عشایر [فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
improves U بهتر کردن اصلاح کردن
improved U بهتر کردن اصلاح کردن
improve U بهتر کردن اصلاح کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com