English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
homoecious U دارای یک میزبان درتمام دوره زندگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardscrabble U دارای زندگانی سخت ومشکل سخت مشغول
four cycle U دارای چهاردور یا دوره
isoperimetrical U دارای دوره یا محیطهای برابر
solstitial U دارای دوره تحول کوتاه
zinjanthropus U شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
brio U زندگانی
all day long U درتمام روز
hetaerism U زندگانی بطورصیغه
concubinage U زندگانی با صیغه
evermore U درتمام وقت
joie de vivre U شور زندگانی
all along U درتمام مدت
all this while U درتمام این مدت
lifesaver U نجات دهنده زندگانی
this U درتمام این مدت
he did not est all night U درتمام شب ارام نگرفت
springtime U شباب بهار زندگانی
through out U درتمام مدت سرتاسر
All along . Throuout this time. U درتمام این مدت
yean round U کار کننده درتمام سال
domesticity U زندگانی خانگی رام شدگی
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
independent in come U درامد مرتب که شخص را ازکارکردن برای زندگانی بی نیازمیسازد
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
hostesses U زن میزبان
hosted U میزبان
host U میزبان
hostess U زن میزبان
hosting U میزبان
hosts U میزبان
he officiated as host U میزبان شد
landlady U میزبان
landladies U میزبان
land lady U زن میزبان
entertainers U میزبان
entertainer U میزبان
host country U کشور میزبان
host nation U کشور میزبان
host computers U کامپیوتر میزبان
hosts U سپاه میزبان
hosted U سپاه میزبان
hosting U سپاه میزبان
host crystal U بلور میزبان
host U سپاه میزبان
host computer U کامپیوتر میزبان
host operating system U سیستم عامل میزبان
host guest chemistry U شیمی میزبان- میهمان
host U ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
host organism U ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
host U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosted U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosting U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosts U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
endobiotic U زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
ectogenic U قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
end system U پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
invite U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invited U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
end system U روی اینترنت کامپیوتر اصلی یا میزبان که به اینترنت وصل است
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification U تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
felly U دوره
coursed U : دوره
courses U : دوره
period U دوره
careered U دوره
edge U دوره
edges U دوره
careers U دوره
terming U دوره
careering U دوره
periodicity U دوره
pools U دوره
felloe U دوره
phased U دوره
phases U دوره
cycle U دوره
instar U دوره
reviewal U دوره
bordered U دوره
bordering U دوره
outlining U دوره
outlines U دوره
outlined U دوره
setting up U دوره
sets U دوره
session U دوره
border U دوره
pooled U دوره
pool U دوره
sessions U دوره
stadiums U دوره
set U دوره
outline U دوره
phase U دوره
perimeter U دوره
he has run his race U دوره
stadium U دوره
contemporaries U هم دوره
Ice Age U دوره یخ
cycles U دوره
rhythms U دوره
era U دوره
eras U دوره
rhythm U دوره
perimeters U دوره
circuit U دوره
circuits U دوره
periphery U دوره
peripheries U دوره
rimless U بی دوره
term U دوره
epoch U دوره
epochs U دوره
stadia U دوره
compass U دوره
termed U دوره
career U دوره
rims U دوره
cycled U دوره
one's d. U دوره
periods U دوره
course U : دوره
to have ones fling U دوره
contemporary U هم دوره
rim U دوره
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
maintenance period U دوره نگهداری
cycle time U زمان دوره
pedlars U دوره گرد
pedlar U دوره گرد
critical period U دوره شاخص
recurrence interval U دوره تناوب
return perion U دوره تناوب
return interval U دوره بازگشت
refersher course U دوره توجیهی
quadrentnium U دوره چهارساله
stretch U خط ممتد دوره
stretched U خط ممتد دوره
puerperium U دوره نفاس
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
revolutions U یک دوره کامل
quadrennium U دوره چهارساله
duty factor U دوره کار
duty cycle U دوره کار
hucksterer U دوره گرد
limitation period U دوره محدودیت
stretches U خط ممتد دوره
refersher course U دوره استثنایی
life cycle U دوره عمر
retention period U دوره ابقا
retrace interval U دوره بازگشت
internship U دوره انترنی
retrace period U دوره بازگشت
retrace time U دوره بازگشت
inning U یک دوره بازی
induction period U دوره انگیزش
period of incubation U دوره نهفتگی
infection period U دوره نهفتگی
rest period U دوره استراحت
incunabula U نخستین دوره
idle time U دوره عطالت
critical period U دوره بحرانی
life cycle U دوره زندگی
idle period U دوره استراحت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com