English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long distance U دارای مسافت زیاد
long-distance U دارای مسافت زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
longest U طی مسافت زیاد توپ
distantly U دور به مسافت زیاد
long U طی مسافت زیاد توپ
long- U طی مسافت زیاد توپ
longed U طی مسافت زیاد توپ
longs U طی مسافت زیاد توپ
longer U طی مسافت زیاد توپ
long-distance U دارای مسافت دور
equidistant U دارای مسافت مساوی
long distance U دارای مسافت دور
elmy U دارای نارون زیاد
overcharged with electricity U دارای برق زیاد
long dated U دارای مهلت زیاد
surfy U دارای خیزاب زیاد
gleby U دارای کلوخه زیاد
iffy U دارای احتمالات زیاد
precieuse U دارای فرافت زیاد
precieux U دارای فرافت زیاد
of great importance U دارای نفوذ زیاد
newsy U دارای اخبار زیاد
imaginative U دارای قوه تصور زیاد
siliciferous U دارای سیلیس یا سیلیکون زیاد
iffy U دارای لیت و لعل زیاد
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
loaded U پولدار دارای پول زیاد
garish U دارای زرق و برق زیاد شعله ور
overmasted U دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
oversexed U دارای تمایلات جنسی زیاد شهوتران
high pressure U دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
overparted U دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
high test U امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
to piss off the wrong people <idiom> U آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
polysomic U دارای کروموسومهای بیش از بقیه زیاد کروموسوم پرکروموسوم
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
multimult U پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
dumptor U کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
coincidence range finder U مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
short-range U کم مسافت
lengths U مسافت
distance U مسافت
distances U مسافت
ranges U مسافت
short range U کم مسافت
range U مسافت
length U مسافت
ranged U مسافت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
odometry U مسافت پیمایی
blooming train U مسافت نورد
proximity fuze U از مسافت دور
hauls U مسافت حمل
viameter U مسافت پیما
ranging U مسافت یابی
burst range U مسافت ترکش
sight distance U مسافت دید
odometer U مسافت سنج
known distance U مسافت معلوم
range calibration U تنظیم مسافت
rangefinders U مسافت یاب
range indicator U شاخص مسافت
air distance U مسافت هوایی
range finder U مسافت یاب
range drum U طبله مسافت
range determination U تعیین مسافت
range determination U تخمین مسافت
racing course U مسافت مسابقه
range scale U طبله مسافت
range indicator U طبله مسافت
range indicator U مقیاس مسافت
range adjustment U تنظیم مسافت
range sensing U تخمین مسافت
jacob's staff U مسافت سنج
range finding U مسافت یابی
plotting scale U خط کش مسافت یاب
telemetry U مسافت سنجی
metrograph U مسافت سنج
telemeter U مسافت سنج
taximeter U مسافت سنج
haul U مسافت حمل
equidistance U مسافت مساوی
supporting distance U مسافت پشتیبانی
trochometer U مسافت پیما
odograph U مسافت سنج
intervalometer U مسافت سنج
training distance U مسافت تمرین
telephoned U در یک مسافت طولانی
telephones U در یک مسافت طولانی
hauling U مسافت حمل
telephone U در یک مسافت طولانی
hauled U مسافت حمل
telephoning U در یک مسافت طولانی
close range U مسافت نزدیک
test course U مسافت ازمایش
range finder U مسافت سنج دریایی
range keeper U محاسب مسافت توپ
long haul <idiom> U مسافت دراز یا سفرکردن
tachymeter U دوربین مسافت یاب
tachometer U کیلومترشمار مسافت سنج
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
range rake U الیداد مسافت سنج
range board U میز تنظیم مسافت
mile U مقیاس سنجش مسافت
flights shooting U مسابقه مسافت نه هدف
miles U مقیاس سنجش مسافت
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
range spotting U تخمین مسافت کردن
flash ranging U مسافت یابی نوری
telemeter U دورسنج مسافت سنج
taximeter U مسافت نمای تاکسی
range table U جدول مسافت توپ
telephone modal distance U مسافت مکالمه تلفنی
mean free path U مسافت ازاد متوسط
measurer whell U چرخ مسافت سنج
torpedo run U مسافت طی شده اژدر
leader's rule U تعیین مسافت امن
limit U مسافت یا مدت مسابقه
macrometer U دوربین مسافت سنج
spot U مسافت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
macrometer U مسافت یاب نوری
ranging U مسافت یابی کردن
measuring magnifier U مسافت یاب دقیق
mean free path U مسافت ازاد میانگین
eying U دیدخوب با تشخیص مسافت
sound ranging U مسافت یابی صوتی
range finding U تخمین مسافت کردن
eyes U دیدخوب با تشخیص مسافت
range disk U میز تصحیح مسافت
eyeing U دیدخوب با تشخیص مسافت
eye U دیدخوب با تشخیص مسافت
long distance supply U تغذیه مسافت دور
legs U مسافت طی شده قایق در یک دور
marathon U دو ماراتون به مسافت 09124 متر
arming range U مسافت مسلح شدن گلوله
course U مسیر رفت و برگشت مسافت
leg U مسافت طی شده قایق در یک دور
loran U رادار مسافت سنج دریایی
marathons U دو ماراتون به مسافت 09124 متر
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
mileage U مسافت طی شده به وسیله خودرو
safe distance U مسافت امن اطراف مین
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
courses U مسیر رفت و برگشت مسافت
coursed U مسیر رفت و برگشت مسافت
To cover (traverse)long distances. U مسافت زیادی راطی کردن
band U را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
measuring magnifier U مسافت یاب مخصوص فواصل کم
fetches U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetched U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
coincidence adjustment U تعیین مسافت به وسیله انطباق
metropolitan area network U شبکه گسترده در مسافت محدود.
fetch U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
range drum U طبله بستن مسافت به توپ
bands U را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
baseball throw U مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
target range U مسافت هدف میدان تیر مشقی
speed U مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com