English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
submicroscopic U خیلی ریز وغیر مریی بامیکروسکوپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
obvious U مریی
sightly U مریی
visible U مریی
skyline U افق مریی
skylines U افق مریی
silhouette U محیط مریی
visibly U بطور مریی
silhouettes U محیط مریی
macroscopic U نمودار به چشم مریی
stereobate U پی مریی وروی زمین ساختمان
spectrum U رنگهای مریی درطیف بین
contour U محیط مریی دوره میزان منحنی
luminous flux U جریان تشعشع در طول موج مریی
casuistry U استدلال غلط وغیر منطقی
UN U پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
slang U واژه عامیانه وغیر ادبی
laity U غیر فنی وغیر علمی
un- U پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
xylose U قند متبلور وغیر قابل تخمیر
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
fibrin U ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
burke U بطوراهسته وغیر مستقیم از شرکسی راحت شدن
pyrrhic U وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
bind U الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
binds U الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
cadastre U مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
countertenor U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenors U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
scrubs U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
presbytery U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
dysfunction U عمل یا کار معلول وغیر عادی عدم کار
presbyteries U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
dumpiness U خیلی
routh U خیلی
for long U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
in large quantities U خیلی خیلی
to a large extent U خیلی
dammit U خیلی
ten U خیلی
damn U خیلی
highly U خیلی
very U خیلی
far and away U خیلی
villainous U خیلی بد
very little U خیلی کم
copious U خیلی
many U خیلی
not a few U خیلی ها
far and away U خیلی دور
far off U خیلی دور
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
dead slow U خیلی اهسته
by leaps and bounds U خیلی تند
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
piping hot U خیلی داغ
pitch black U خیلی سیاه
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
far U زیاد خیلی
as good as U خیلی خوب
as stiff as a poker U خیلی خشک
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
at most U خیلی باشد
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
before you can say knife U خیلی زود
benedicite U خیلی خوب
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
too tough U خیلی سفت
precise U خیلی دقیق
jolly U بذله گو خیلی
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
pitch-black U خیلی سیاه
thank you very much U خیلی متشکرم
precisian U خیلی دقیق
pixilated U خیلی حساس
pianissmo U خیلی نرم
very light U خیلی سبک
overstrung U خیلی حساس
oftentimes U خیلی اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
swith U خیلی عظیم
much worse U خیلی بدتر
much was said U خیلی حرفهازده شد
primely U خیلی خوب
raff U خیلی زیاد
ritzy U خیلی شیک
superrabundant U خیلی زیاد
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
subminiature U خیلی کوچک
span new U خیلی تازه
toploftiness U خیلی متکبر
skinless U خیلی حساس
senseful U خیلی حساس
sappy U خیلی احساساتی
ultraconservative U خیلی محتاط
rotundily U چاقی خیلی
bone dry U خیلی خشک
number one U خیلی خوب
many persons U خیلی اشخاص
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
hit bottom <idiom> U خیلی پست
hand in glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
hand and glove U خیلی نزدیک
hand and glove U خیلی صمیمی
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
iam in bad U خیلی محتاجم
He is a loose card . U خیلی ول است
immensurable U خیلی قدیم
many people U خیلی اشخاص
many people U خیلی از مردم
lower most U خیلی پست تر
lily white U خیلی سفید
level best U خیلی خوب
level best U خیلی عالی
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
it is very easily done U خیلی به اسانی
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
in no time U خیلی زود
giantess U زن خیلی قدبلند
awesome <adj.> U خیلی خوب
really wicked U خیلی محشر
really sick U خیلی محشر
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
infinitely U خیلی زیاد
faraway U خیلی دور
often U خیلی اوقات
great <adj.> U خیلی خوب
highs U خیلی بزرگ
precipitating U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
precipitated U خیلی سریع
precipitate U خیلی سریع
corking U خیلی زیبا
exceeding U خیلی زیاد
Many thanks! U خیلی ممنون!
many times <adv.> U خیلی از اوقات
open and shut U خیلی سهل
open-and-shut U خیلی سهل
parlous U خیلی مهیب
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
superabundant U خیلی زیاد
decrepit U خیلی پیر
often <adv.> U خیلی از اوقات
stentorian U خیلی بلند
extra U بسیار خیلی
extra- U بسیار خیلی
extras U بسیار خیلی
whopping U خیلی بزرگ
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
fortissimo U خیلی بلند
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
immediate U خیلی فوری
extreme U خیلی زیاد
goody-goody U خیلی خوب
very good U خیلی خوب
glorious U خیلی خوب
well U خیلی خوب
wells U خیلی خوب
nifty U خیلی خوب
niftiest U خیلی خوب
goody-goodies U خیلی خوب
lots U خیلی زیاد
seldom U خیلی کم ندرتا
Neanderthal U خیلی کهنه
confidential U خیلی محرمانه
raucous U خیلی نامرتب
goody goody U خیلی خوب
oodles U خیلی زیاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com