English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
upward U بالایی
upperlimit U حد بالایی
upper limit U حد بالایی
upper deck U پل بالایی
accolades U سر بالایی
over U بالایی
over- U بالایی
accolade U سر بالایی
uphill U سر بالایی
superior U بالایی
upper U بالایی
upwards U بالایی
uppers U بالایی
superiors U بالایی
upper floor U اشکوب بالایی
surface width U عرض بالایی
topsawyer U اره کش بالایی
topping lift U مهار بالایی
upper transit U تار بالایی
juice moustache U رد آبمیوه روی لب بالایی
to toil up hill U بسختی از سر بالایی رفتن
gunnel U لبه بالایی دیوارکشتی
beer moustache U رد آبجو روی لب بالایی
head U بخش بالایی وسیله
upside U قسمت بالایی فوقانی
roll in <idiom> U باقیمت بالایی رسیدن
upper flammability limit U حد بالایی اشتعال پذیری
gunwale U لبه بالایی دیوارکشتی
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
upper wing U بال بالایی در هواپیمای دوباله
gunwale U لبه بالایی دیواره قایق
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
moustache U رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
deceleron U شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
geison U [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
super U : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
variable area wing U بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
extension U اضافی
overflow U اضافی
overflowed U اضافی
overflows U اضافی
surpluses U اضافی
accessional U اضافی
floating U اضافی
excesses U اضافی
excess U اضافی
supplementary U اضافی
surplus U اضافی
extensions U اضافی
redundant U اضافی
unduly U اضافی
accessing U اضافی
surplusage U اضافی
plus U اضافی
supernumerary U اضافی
relative U اضافی
additional U اضافی
de trop U اضافی
supplemantary U اضافی
overtime U اضافی
access U اضافی
accesses U اضافی
paragogic U اضافی
accessed U اضافی
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
additional <adj.> U مکمل اضافی
surplus value U ارزش اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
addition record U رکورد اضافی
adscript U یادداشت اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
additional score U نمره اضافی
adduct U ترکیب اضافی
surplus water U ابهای اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
aditional service U سرویس اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
superimposed U اتش اضافی
surtax U مالیات اضافی
sudden death U وقت اضافی
sudden-death U وقت اضافی
overcharging U هزینه اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
flab U گوشت اضافی
overcharged U هزینه اضافی
overcharge U هزینه اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overhand knot U گره اضافی
extra period U وقت اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
overloads U بار اضافی
redundant equation U معادله اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
extra duty U خدمت اضافی
spill water U ابهای اضافی
extra current U جریان اضافی
extra time U وقت اضافی
extra premium U پاداش اضافی
overestimation U براورد اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
intercalary U اضافی افزوده
incremental cost U هزینه اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
postiche U متن اضافی
poundage U هزینه اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
extra cost U هزینه اضافی
end cell U پیل اضافی
surplus material U ماده اضافی
surplus production U تولید اضافی
days of grace U مهلت اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
regulating cell U پیل اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
excess pressure U فشار اضافی
excess load U بار اضافی
excess length U طول اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
surcharges U هزینه اضافی
overtime U وقت اضافی
overloaded U بار اضافی
overload U بار اضافی
overtime U ساعات اضافی
surcharges U نرخ اضافی
barrage U وقت اضافی
surcharges U مالیات اضافی
barrages U وقت اضافی
over- U گذشته اضافی
over U گذشته اضافی
surcharge U مالیات اضافی
surcharge U نرخ اضافی
bonus U پرداخت اضافی
padding U متن اضافی
furthering U اضافی زائد
furthered U اضافی زائد
surcharge U هزینه اضافی
further U اضافی زائد
bonuses U پرداخت اضافی
furthers U اضافی زائد
supplementary U اضافی مکمل
plusage U سرامد مقدار اضافی
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
addition U اسم اضافی ضمیمه
additions U اسم اضافی ضمیمه
surcharges U درصد هزینههای اضافی
excess burden of taxation U بار اضافی مالیات
less than carload U وزن بار اضافی
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
extrasystole U ضربان اضافی قلب
value added network U ارزش اضافی شبکه
overflowed U ابهای اضافی لبریزی
overflows U ابهای اضافی لبریزی
overflow U ابهای اضافی لبریزی
bonus U پرتاب پنالتی اضافی
extras U فوق العاده اضافی
supertax U مالیات بر درامد اضافی
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
bonuses U پرتاب پنالتی اضافی
extra- U فوق العاده اضافی
extra U فوق العاده اضافی
acompaniment U تزئینات اضافی در ساختمان
margins U زمان یا فضای اضافی
plussage U سرامد مقدار اضافی
supplements U تکمیل کننده اضافی
terret or rit U حلقه یراق اضافی
accrued expenditures هزینه های اضافی
overcharging U اضافی هزینه کردن
extra expenses U هزینه های اضافی
overcharges U اضافی هزینه کردن
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com