English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
Technicolor U رنگارنگ
variegated U رنگارنگ
joseph's coat U کت رنگارنگ
parti coloured U رنگارنگ
party coloured U رنگارنگ
pied U رنگارنگ
versicolour U رنگارنگ
versicolor U رنگارنگ
motley U رنگارنگ
polychromatic U رنگارنگ
polychrome U رنگارنگ
painted U رنگارنگ
polychromic U رنگارنگ
kaleidoscopic U رنگارنگ
colourful U رنگارنگ
colorings U رنگارنگ
paned U رنگارنگ
colourings U رنگارنگ
multicolored U رنگارنگ
colorful U رنگارنگ
many coloured U رنگارنگ
grnish U نقش رنگارنگ
trogon U مرغان رنگارنگ
medleys U مختلط رنگارنگ
medley U مختلط رنگارنگ
painted lady U پروانه رنگارنگ
pied U پرنده رنگارنگ
polychromy U نقاشی رنگارنگ
omnifarious U متنوع رنگارنگ
plychromy U نقاشی رنگارنگ
variegate U رنگارنگ کردن
piebald U رنگارنگ ناجور
onyx U عقیق رنگارنگ
keuper U مارن رنگارنگ
tragopan U قرقاول رنگارنگ هندی
dapple U چیزی با نقاط رنگارنگ
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
mottle U با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
oculate U دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
willemite U سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
onyx marble U سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
triggerfish U ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
harlequin U لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
beach ball U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
The Pied Piper of Hamelin U فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
tricked U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
tricking U خطوط
trick U خطوط
extension lines U خطوط دنباله
cotidal lines U خطوط مدیکسان
spectral lines U خطوط طیفی
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
flow lines U خطوط جریان
dark lines U خطوط تاریک
dedicated lines U خطوط اختصاصی
emission spectrum lines U خطوط نشری
flowlines U خطوط جریان
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
line of communications U خطوط مواصلات
isovent U خطوط هم باد
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
isocline U خطوط هم شیب
isochromatique U خطوط همرنگ
line of induction U خطوط القا
line spacing U فاصله خطوط
line to line fault U تماس خطوط
outside lines U خطوط حمله
grid lines U خطوط شبکه
lines of communication U خطوط مواصلاتی
lines of force U خطوط قوا
lines of force U خطوط نیرو
front lines U خطوط مقدم
line of flux U خطوط قوا
leading U فاصله خطوط
zigzags U خطوط منکسر
curvature lines U خطوط مدور
curvature lines U خطوط منحنی
along line U در امتداد خطوط
air way station U خطوط هوایی
zigzagging U خطوط منکسر
absorption lines U خطوط دراشامی
absorption spectrum U خطوط جذبی
zigzagged U خطوط منکسر
symmetry lines U خطوط تقارن
zigzag U خطوط منکسر
balmer lines U خطوط بالمر
street railway U خطوط تراموا
closed traverse U خطوط متقاطع
stream lines U خطوط جریان
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
gules U خطوط موازی عمودی
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
contours U خطوط تراز زمین
contours U خطوط کناره نما
magnetic path U مسیر خطوط قوا
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
meridian U خطوط نصف النهار
meridians U خطوط نصف النهار
river U سفیدی بین خطوط
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
rivers U سفیدی بین خطوط
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
open lines U خطوط باز شطرنج
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
electric line of force U خطوط نیروی برق
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
vermiculate U دارای خطوط موجی
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
front lines U خطوط جلو جبهه
trackage U خطوط راه اهن
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
sheetlines U خطوط کناره نقشه
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
collimate U منطبق کردن خطوط
contour interval U فاصله خطوط واصل
contour lines U خطوط میزان منحنی
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
grid interval U فاصله خطوط شبکه
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
cutting line of force U قطع خطوط قوا
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com