Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
adjudicating
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
playing field
U
میدان بازی
playing fields
U
میدان بازی
rink
U
میدان یخ بازی
rinks
U
میدان یخ بازی
infielder
U
که در وسط میدان بازی میکند
contracting parties
U
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
adventure game
U
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
isotherm
U
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
high contracting parties
U
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
isohaline
U
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
compound wound generator
U
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
coragne line
U
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
high intensity magnetic field
U
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
isobath
U
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
pleadings
U
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
closure minefield
U
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
parties
U
طرفین
extremes
U
طرفین
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
the litigants
U
طرفین دعوی
mutual agreement
U
توافق طرفین
mutual concent
U
تراضی طرفین
the contracting parties
U
طرفین متعاقدین
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
the contracting parties
U
طرفین متعاهدین
contracting parties
U
طرفین متقاعدین
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
disposed flank
U
طرفین باز
parties to the contract
U
طرفین عقد
contracting parties
U
طرفین قرارداد
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
corner
U
طرفین پایگاه اصلی
cornering
U
طرفین پایگاه اصلی
corners
U
طرفین پایگاه اصلی
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
tilt angle
U
زاویه تمایل به طرفین
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
courses
U
میدان تیر میدان
coursed
U
میدان تیر میدان
course
U
میدان تیر میدان
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
like as we lie
U
طرفین دارای ضربات مساوی
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
veranda
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandas
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandah
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
straddle split
U
وضع باز پاها به طرفین
leeboard
U
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
voluntary partition
U
افراز با رضایت یا سازش طرفین
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
lock forward
U
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
equitable mortgage
U
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
blackguard
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
limbers
U
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
blackguards
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
contra proferentem
U
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
parlementaire
U
کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
outrigger
U
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
re axtent
U
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
tricking
U
خطوط
tricked
U
خطوط
cotidal lines
U
خطوط هم مد
trick
U
خطوط
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
restraint of trade
U
قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
absorption spectrum
U
خطوط جذبی
flowlines
U
خطوط جریان
stream lines
U
خطوط جریان
line spacing
U
فاصله خطوط
symmetry lines
U
خطوط تقارن
street railway
U
خطوط تراموا
along line
U
در امتداد خطوط
line to line fault
U
تماس خطوط
lines of communication
U
خطوط مواصلاتی
flow lines
U
خطوط جریان
lines of force
U
خطوط قوا
air way station
U
خطوط هوایی
fraunhofer lines
U
خطوط فرانهوفر
cotidal lines
U
خطوط مدیکسان
isocline
U
خطوط هم شیب
isostatic lines
U
خطوط ایزواستاتیک
isovent
U
خطوط هم باد
spectral lines
U
خطوط طیفی
grid lines
U
خطوط شبکه
absorption lines
U
خطوط دراشامی
line of flux
U
خطوط قوا
isochromatique
U
خطوط همرنگ
line of communications
U
خطوط مواصلات
front lines
U
خطوط مقدم
line of induction
U
خطوط القا
lines of force
U
خطوط نیرو
dark lines
U
خطوط تاریک
closed traverse
U
خطوط متقاطع
dedicated lines
U
خطوط اختصاصی
equipotential lines
U
خطوط هم پتانسیل
extension lines
U
خطوط دنباله
balmer lines
U
خطوط بالمر
outside lines
U
خطوط حمله
curvature lines
U
خطوط مدور
zigzagged
U
خطوط منکسر
zigzagging
U
خطوط منکسر
zigzags
U
خطوط منکسر
leading
U
فاصله خطوط
zigzag
U
خطوط منکسر
curvature lines
U
خطوط منحنی
emission spectrum lines
U
خطوط نشری
hasty breaching
U
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
ditched
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
equal cost lines
U
خطوط هزینه برابر
crawl trench
U
خطوط رابط سنگرها
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
domestic air traffic
U
خطوط هوایی داخلی
hypen ladder
U
خطوط تیره نردبانی
collimate
U
منطبق کردن خطوط
gules
U
خطوط موازی عمودی
phraseogram
U
خط یا خطوط نماینده عبارات
meridians
U
خطوط نصف النهار
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
zigzagged
U
خطوط جناغی پیوسته
hoseline
U
خطوط لوله لاستیکی
contours
U
خطوط کناره نما
trackage
U
خطوط راه اهن
grid interval
U
فاصله خطوط شبکه
contour interval
U
فاصله خطوط واصل
vermiculate
U
دارای خطوط موجی
voltage between lines
U
ولتاژ بین خطوط
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
curvilinear ornament
U
زینتکاری با خطوط خمیده
front lines
U
خطوط جلو جبهه
zigzag
U
خطوط جناغی پیوسته
contours
U
خطوط تراز زمین
meridian
U
خطوط نصف النهار
cutting line of force
U
قطع خطوط قوا
inside lines
U
خطوط حمله شمشیربازی
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
rivulose
U
دارای خطوط مارپیچی
air line of communications
U
خطوط مواصلات هوایی
magnetic line of force
U
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
U
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
U
خطوط نیروی مغناطیسی
advance of defensive line
U
در جلو خطوط پدافندی
sheetlines
U
خطوط حاشیه نقشه
sheetlines
U
خطوط کناره نقشه
line of communications
U
خطوط ارتباطی زمین
river
U
سفیدی بین خطوط
rivers
U
سفیدی بین خطوط
dark line spectrum
U
طیف خطوط تاریک
zigzagging
U
خطوط جناغی پیوسته
zigzags
U
خطوط جناغی پیوسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com