Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recoverable error
U
خطای قابل ترمیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
irrecoverable error
U
خطای غیر قابل ترمیم
Other Matches
recoverable error
U
خطای ترمیم پذیر
lock up
U
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
recoverable error
U
خطای قابل بهبود
unrecoverable error
U
خطای غیر قابل بازیافتنی
unrecoverable error
U
خطای غیر قابل کشف
conscious error
U
خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
faulted
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
U
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
horizontal error
U
خطای بر دو سمت خطای افقی
errors
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation
U
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
amendments
U
ترمیم
amendment
U
ترمیم
reconstruction
U
ترمیم
reconstructions
U
ترمیم
regeneration
U
ترمیم
recoveries
U
ترمیم
betterment
U
ترمیم
recovery
U
ترمیم
restoration
U
ترمیم
file recovery
U
ترمیم فایل
recovering
U
ترمیم شدن
restore
U
ترمیم کردن
restored
U
ترمیم کردن
restores
U
ترمیم کردن
restoring
U
ترمیم کردن
recover
U
ترمیم شدن
cabinet reshuffle
U
ترمیم کابینه
restoration
U
اعاده ترمیم
recovers
U
ترمیم شدن
amended
U
ترمیم کردن
reshuffle
U
ترمیم کردن
amending
U
ترمیم کردن
rehabilitated
U
ترمیم کردن
rehabilitating
U
ترمیم کردن
reforms
U
ترمیم کردن
rehabilitates
U
ترمیم کردن
rehabilitate
U
ترمیم کردن
error recovery
U
ترمیم خطا
reshuffling
U
ترمیم کردن
amend
U
ترمیم کردن
reshuffled
U
ترمیم کردن
reshuffles
U
ترمیم کردن
reform
U
ترمیم کردن
read restore cycle
U
چرخه خواندن و ترمیم
relief
U
ترمیم اسایش خاطر
cost of reproduction
U
هزینه نوسازی و ترمیم
hottest
U
تشخیص و ترمیم خطا
hotter
U
تشخیص و ترمیم خطا
error recovery procedures
U
رویههای ترمیم خطا
e r p
U
برنامه ترمیم اروپا
hot
U
تشخیص و ترمیم خطا
orthopaedics
U
اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی
patching
U
ترمیم سنگفرش لکه گیری
to recover from something
U
ترمیم شدن
[مثال از بحرانی]
orthopedics
U
اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی استخوانپزشکی
cost of maintenance
U
هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
logic
U
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
maintainability
U
توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
acoustic
U
حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
hard
U
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
remedial maintenance
U
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
harder
U
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
hardest
U
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels.
U
صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
logic
U
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
halts
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halted
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halt
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
troubleshoot
U
1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
self-
U
سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
maintenance
U
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
self-
U
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
plug
U
[نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
foot fault
U
خطای پا
cumulative error
U
خطای کل
transmission error
U
خطای مخابره
transit error
U
خطای عبور
major foul
U
خطای عمده
malfeasance
U
خطای اداری
observation error
U
خطای مشاهده
matching error
U
خطای تطبیقی
handling
U
خطای دست
transient error
U
خطای گذرا
fatal error
U
خطای جدی
apparent error
U
خطای فاهری
truncation error
U
خطای برشی
truncation error
U
خطای برش
continuous error
U
خطای پیوسته
continuous error
U
خطای متوالی
uncertainty
U
خطای تخمینی
uncertainties
U
خطای تخمینی
twentyfour second violation
U
خطای 42 ثانیه
money illusion
U
خطای پولی
measuring error
U
خطای سنجش
variable error
U
خطای متغیر
handing
U
خطای دست
miscalculation
U
خطای محاسباتی
miscalculations
U
خطای محاسباتی
hand
U
خطای دست
hacking
U
خطای بدنی
memory illusion
U
خطای یاد
indeterminate error
U
خطای نامعین
constant error
U
خطای ثابت
undetected error
U
خطای نایافته
mean error
U
خطای میانگین
accidental error
U
خطای تصادفی
accidental error
U
خطای اتفاقی
chromatic aberration
U
خطای رنگی
civil wrong
U
خطای مدنی
absolute error
U
خطای مطلق
balk
U
خطای توپزن
balked
U
خطای توپزن
he did me a great wrong
U
خطای بزرگی .....
hard error
U
خطای ملموس
instrumental error
U
خطای دستگاه
hand out
U
خطای سرویس
burst error
U
خطای قطاری
intentional foal
U
خطای عمدی
intermittent error
U
خطای غیردائمی
intermittent error
U
خطای متناوب
accumulated error
U
خطای انباشته
chance error
U
خطای تصادفی
inheritated error
U
خطای موروثی
inherent error
U
خطای ذاتی
common foul
U
خطای عادی
foot fault
U
خطای پا درسرویس
illusions
U
خطای حسی
baulks
U
خطای توپزن
PE
U
خطای احتمالی
line generated error
U
خطای انتقال
line transmission error
U
خطای انتقال
computational mistake
U
خطای محاسباتی
indeterminate error
U
خطای تصادفی
logic error
U
خطای منطقی
logical error
U
خطای منطقی
anticipatory error
U
خطای انتظاری
average error
U
خطای میانگین
individual foul
U
خطای شخصی
balking
U
خطای توپزن
balks
U
خطای توپزن
backcourt violation
U
خطای 01 ثانیه
baulked
U
خطای توپزن
baulking
U
خطای توپزن
frequency error
U
خطای فرکانس
backcourt foul
U
خطای شخصی
fractional error
U
خطای نسبی
optical illusions
U
خطای باصره
illusion
U
خطای حسی
machine error
U
خطای ماشین
offensive foul
U
خطای حمله
hallucinations
U
خطای حس اغفال
torts
U
خطای مدنی
service over
U
خطای سرویس
optical illusion
U
خطای باصره
tolerances
U
خطای مجاز
standard error
U
خطای معیار
standard error
U
خطای استاندارد
tolerance
U
خطای مجاز
standard error
U
خطای معدل
standard error
U
خطای پایه
side out
U
خطای سرویس
charges
U
خطای حمله
traveling
U
خطای رانینگ
standard error
U
خطای استانده
divide exception
U
خطای تقسیم
charge
U
خطای حمله
drift error
U
خطای راندگی
tort
U
خطای مدنی
recording error
U
خطای ضبط
spherical aberration
U
خطای کروی
hallucination
U
خطای حس اغفال
determinate error
U
خطای معین
experimental error
U
خطای ازمایشی
dimensional error
U
خطای اندازه
random error
U
خطای تصادفی
random error
U
خطای بختایی
catastrophe
U
خطای جدی
soft error
U
خطای ملموس
catastrophes
U
خطای جدی
breach
U
خطای رد یک توافق
breached
U
خطای رد یک توافق
space error
U
خطای فضایی
breaches
U
خطای رد یک توافق
probable error
U
خطای ممکن
probable error
U
خطای احتمالی
syntax error
U
خطای نحوی
fatal error
U
خطای مهلک
technical foul
U
خطای فنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com