Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prolapse of the uterus
U
خروج سیبک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gimbals
U
سیبک
ball joint
U
سیبک
prolapse of the uterus
U
درامدگی سیبک سقوط زهدان
tubers
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tuber
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
emission
U
خروج
emissions
U
خروج
propulsion
U
خروج
outgo
U
خروج
prolapsus
U
خروج
leakage or breakage
U
خروج
emersion
U
خروج
egression
U
خروج
egress
U
خروج
exhaust
U
خروج
exhausts
U
خروج
exodus
U
خروج
exit
U
خروج
exits
U
خروج
ejaculates
U
خروج منی
emergency exit
U
خروج اضطراری
electron affinity
U
انرژی خروج
ejaculating
U
خروج منی
dump valve
U
شیر خروج
defecation
U
خروج مدفوع
debouchment
U
خروج ازتنگنا
angle of emergence
U
زاویه خروج
blow out
U
خروج ناگهانی
debouch
U
راه خروج
out flow of capital
U
خروج سرمایه
capital outflow
U
خروج سرمایه
exeat
U
اجازهء خروج
exhaust valve
U
شیر خروج
spermatism
U
خروج منی
transpiration
U
خروج نفوذ
work function
U
انرژی خروج
emergency exit
U
در خروج اضطراری
order off
U
حکم خروج
logout
U
خروج از سیستم
exhaust velosity
U
سرعت خروج
exit point
U
نقطه خروج
order off the field
U
حکم خروج
ingress and egress
U
دخول و خروج
light spill
U
خروج نور
log off
U
خروج از سیستم
log out
U
خروج از سیستم
ejaculated
U
خروج منی
outages
U
راه خروج
outlet
U
مجرای خروج
outlets
U
مجرای خروج
emissions
U
صدور خروج
eccentricities
U
خروج از مرکزیت
eccentricities
U
خروج از مرکز
eccentricity
U
خروج از مرکزیت
eccentricity
U
خروج از مرکز
outage
U
راه خروج
emission
U
صدور خروج
spurting
U
خروج ناگهانی
ejaculate
U
خروج منی
spurted
U
خروج ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
shelling
U
برنامه خروج موقت
eccentricities
U
گریز یا خروج از مرکز
infinite
U
حلقهای که خروج ندارد.
gas tight
U
مانع خروج گاز
out flow of labor
U
خروج نیروی کار
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
undoubling
U
خروج از دوبلگی شطرنج
inner work function
U
انرژی خروج درونی
steam tight
U
مانع خروج بخار
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
outer work function
U
انرژی خروج بیرونی
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
fifo
U
خروج به ترتیب ورود
shell
U
برنامه خروج موقت
exhaust
U
خروج گاز یابخار
shells
U
برنامه خروج موقت
clearance outwards
U
مجوز خروج کشتی
clearing outwards
U
اعلامیه خروج کشتی
eccentricity of the load
U
خروج از مرکزیت بار
exhausts
U
خروج گاز یابخار
exhaust
U
تخلیه کردن خروج
exhausts
U
تخلیه کردن خروج
eccentricity
U
گریز یا خروج از مرکز
exophthalmos
U
خروج تخم چشم
Please show me the way out I'll show you !
U
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
clearance outwards
U
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
gangways
U
محل ورود و خروج از ناو
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
gangway
U
محل ورود و خروج از ناو
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
trap house
U
محل خروج هدفهای متحرک
obturator
U
الات مانع خروج گاز
ne exeat regno
U
دستور عدم خروج از مملکت
exhaust pipe
U
لوله خروج بخار یا دود
choke ring
U
حلقه مانع خروج گاز
jets
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetted
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
to shut in
U
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
port of exit
U
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
jet
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea
U
خروج منی بدون اراده احتلام
exit road
U
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
lithotomy
U
برش مثانه برای خروج سنگ
muzzle energy
U
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
blowdown
U
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blast
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valve
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valves
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one
U
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission
U
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
extravasattion
U
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion
U
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
deflation port
U
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
turbostarter
U
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
marketing
U
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
deffered entry
U
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout
U
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence
U
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
mediastinal emphsema
U
اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion
U
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
overruns
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in
U
ناتوانی موج سوار در خروج از موج
period of concentration
U
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com