English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
effective output U خروجی موثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
effective output admittance U گذرایی موثر خروجی
effective output impedance U ناگذرایی موثر خروجی
Other Matches
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
impressive U موثر
effective U موثر
efficacious U موثر
forceful U موثر
fruity U موثر
fruitiest U موثر
fruitier U موثر
operational U موثر
drastic U موثر
punchiest U موثر
punchier U موثر
pivotal U موثر
perficient U موثر
operant U موثر
affective U موثر
touching U موثر
forcible U موثر
punchy U موثر
effectual U موثر
drastically U موثر
weightier U موثر
weightiest U موثر
weighty U موثر
efficient U موثر
live U موثر
lived U موثر
pithy U موثر
moving U موثر
telling U موثر
feckful U موثر
active U موثر
climacteric <adj.> U موثر
affecting U موثر
effective radius U شعاع موثر
effective rainfall U بارندگی موثر
effective collision U برخورد موثر
effective current U جریان موثر
effective value U جریان موثر
effective damage U خسارت موثر
effective damage U ضایعات موثر
effective demand U تقاضای موثر
effective diameter U قطر موثر
effective field U میدان موثر
effective capacity U فرفیت موثر
pathetically U بطور موثر
pantywaist [Am En] U آدم نا موثر
effective area U سطح موثر
inoperative U غیر موثر
actual water income U اب ورودی موثر
sovereign U عالی و موثر
pussy [Am E] U آدم نا موثر
weenie [Am E] U آدم نا موثر
effective range U برد موثر
jessy U آدم نا موثر
jessie U آدم نا موثر
effective address آدرس موثر
cissy U آدم نا موثر
wet U آدم نا موثر
impressively U بطور موثر
movingly U بطور موثر
forcefully U بطور موثر
ineffective U غیر موثر
effective power U توان موثر
effective power U قدرت موثر
pathetic U موثر احساساتی
effective porosity U تخلخل موثر
effective output U دبی موثر
effective output U بازداده موثر
impressiveness U موثر بودن
useful voltage U ولتاژ موثر
impressed voltage U ولتاژ موثر
affectingly U بطور موثر
stunt advertising U تبلیغ موثر
weed U آدم نا موثر
milquetoast U آدم نا موثر
mollycoddle U آدم نا موثر
namby-pamby U آدم نا موثر
weakling U آدم نا موثر
sissy U آدم نا موثر
effective force U نیروی موثر
wuss(y) U آدم نا موثر
softie/softy U آدم نا موثر
effective pressure U فشار موثر
sledgehammers U ضربت موثر
sledgehammer U ضربت موثر
working angle U زاویه موثر
effective time U مدت موثر
effective time U زمان موثر
live data U داده موثر
effective throat U گلوگاه موثر
noneffective U غیر موثر
effective temperature U دمای موثر
sensationally U احساساتی موثر
effective pitch U گام موثر
moanbag U آدم نا موثر
actual output U دبی موثر
whiner U آدم نا موثر
effective treatment U تسویه موثر
effective width U عرض موثر
active element U مولفه موثر
effective U عامل موثر
an active remedy U چاره موثر
press U عامل موثر
presses U عامل موثر
net head U ارتفاع موثر
effective charge U بار موثر
adequate U موثر بودن
sovereigns U عالی و موثر
clear span U دهانه موثر
active component U مولفه موثر
active current U شدت موثر
wattful current U جریان موثر
wimp U آدم نا موثر
effective stress U تنش موثر
active power U توان موثر
work out <idiom> U موثر بودن
driving U موثر رانندگی
effective address U نشانی موثر
real power U توان موثر
striking U موثر گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
prospective U موثر دراینده
active plate U صفحه موثر
effective shear U برش موثر
effective size U اندازه موثر
sensational U احساساتی موثر
effective span U دهانه موثر
potently U بطورکلی یا موثر
effective stimulus U محرک موثر
penetratingly U بطور موثر
active material U ماده موثر
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
worked U موثر واقع شدن
effective nuclear charge U بار موثر هسته
percutaneous U موثر در زیر پوست
effective magnetic moment U گشتاور مغناطیسی موثر
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
effective resistance U مقدار مقاومت موثر
efective U موثر قابل اجرا
resistance to alternating current U مقدار مقاومت موثر
alternating current resistance U مقدار مقاومت موثر
effective pattern U منطقه اصابت موثر
conductance U مقدارهدایت موثر کندوکتانس
effective magnetic field U میدان مغناطیسی موثر
effective grain diameter U قطر موثر دانه
effective tax system U نظام موثر مالیاتی
effective habit strength U حد موثر نیرومندی عادت
effective input U فرفیت موثر ورودی
effective input admittance U گذرایی موثر ورودی
effective input impedance U ناگذرایی موثر ورودی
effective atomic number U عدد اتمی موثر
operatively U بطور موثر یا عملی
cross section U سطح مقطع موثر
maximum reverse r.m.s. voltage U ولتاژ سد موثر حداکثر
mean effective pressure U فشار موثر متوسط
rate of yield U نرخ بهره موثر
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
input resistance U مقاومت موثر اولیه
effective band width U پهنای موثر نوار
work U موثر واقع شدن
effective interest rate U نرخ بهره موثر
effective pattern U منطقه اثر موثر
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
effective size of grain U قطر موثر ذرات
operatives U قابل استفاده موثر
ineffectively U بطور غیر موثر
effective tax rate U نرخ موثر مالیاتی
effective strength U استعداد رزمی موثر
effective reaction potential U حد موثر نیرومندی واکنش
gonadotrophic U موثر درغده جنسی
fire for effect U مرحله تیر موثر
ineffectually U بطور غیر موثر
effective radius of a well U شعاع موثر چاه
valid U دارای اعتبار موثر
operative U قابل استفاده موثر
effective thickness of a wall U ضخامت موثر دیوار
effectually U بطور نافع و موثر
rough and ready <idiom> U زبروخشن ولی موثر
effective through put U توان عملیاتی موثر
effectively U بطور موثر یا کارگر
efficaciously U بطور نافع و موثر
active earth pressure U رانش موثر خاک
effective wind U مولفه باد موثر
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
maximum r.m.s. on state current U جریان رفت موثر حداکثر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com