Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ingathering
U
خرمن برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
harvests
U
خرمن
harvested
U
خرمن
stacks
U
خرمن
shock
U
خرمن
stacked
U
خرمن
shocks
U
خرمن
stack
U
خرمن
harvest
U
خرمن
shocked
U
خرمن
kirn
U
اخر خرمن
thrasher
U
خرمن کوب
coronas
U
خرمن خورشید
corona
U
خرمن خورشید
ingether
U
خرمن برداشتن
shocks
U
خرمن کردن
shocked
U
خرمن کردن
harvest home
U
اخر خرمن
harvest man
U
خرمن جمع کن
harvest mouse
U
موش خرمن
harvestman
U
خرمن بردار
shock
U
خرمن کردن
coronagraph
U
خرمن نگار
wheat stack
U
خرمن کومه گندم
Make hay while the sun shines.
<proverb>
U
تا آفتاب مى تابد خرمن کن.
threshing floor
U
زمین خرمن کوبی
ingather
U
انباشتن خرمن برداشتن
hand staff
U
دسته خرمن کوب
threshing machine
U
ماشین خرمن کوبی
thresher
U
ماشین خرمن کوب
binders
U
ماشین خرمن کوب
binder
U
ماشین خرمن کوب
hay mow
U
خرمن علف خشک
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
harvested
U
هنگام درو وقت خرمن
harvest
U
هنگام درو وقت خرمن
harvests
U
هنگام درو وقت خرمن
flail
U
شلاق زدن خرمن کوب
ruck
U
توده خرمن انبار حبوبات
rucks
U
توده خرمن انبار حبوبات
flailed
U
شلاق زدن خرمن کوب
flailing
U
شلاق زدن خرمن کوب
flails
U
شلاق زدن خرمن کوب
harvest home
U
محل جمع اوری خرمن
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
threshes
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshed
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
thresh
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshing
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vectors
U
برداری
vector
U
برداری
embodiment
U
در برداری
decerebration
U
مخ برداری
vector power
U
توان برداری
duplicate
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
duplicates
U
نسخه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
vector pair
U
زوج برداری
deafferentation
U
اوران برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
swindle
U
کلاه برداری
vector field
U
میدان برداری
treading
U
گام برداری
swindled
U
کلاه برداری
gaud
U
کلاه برداری
extirpation
U
اندام برداری
swindles
U
کلاه برداری
enervation
U
عصب برداری
footstep
U
گام برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
vector display
U
نمایش برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
removal of chips
U
براده برداری
samplery
U
نمونه برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
topography
U
نقشه برداری
exploitation
U
بهره برداری
subordination
U
فرمان برداری
treads
U
گام برداری
footsteps
U
گام برداری
sampling
U
نمونه برداری
tread
U
گام برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
metal cutting work
U
براده برداری
machining
U
براده برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
photogeny
U
عکس برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
topectomy
U
تکه برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
insurability
U
بیمه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
denervation
U
عصب برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
biopsy
U
بافت برداری
mapping
U
نقشه برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
metal cutting
U
براده برداری
utilization
U
بهره برداری
listings
U
سیاهه برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
copied
U
نسخه برداری
usage
U
بهره برداری
listing
U
سیاهه برداری
survey
U
نقشه برداری
copying
U
کپی برداری
surveyed
U
نقشه برداری
copying
U
نسخه برداری
copy
U
کپی برداری
copy
U
نسخه برداری
surveys
U
نقشه برداری
copies
U
کپی برداری
copies
U
نسخه برداری
copied
U
کپی برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
marches
U
قدم برداری
marched
U
قدم برداری
utilizations
U
بهره برداری ها
march
U
قدم برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
stripping
U
قالب برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
marching
U
قدم برداری
gain
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
surveying
U
نقشه برداری
decoding
U
رمز برداری
resultant
U
جمع برداری
operation
U
بهره برداری
usages
U
بهره برداری ها
frauds
U
کلاه برداری
fraud
U
کلاه برداری
gains
U
بهره برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
duplication
U
نسخه برداری
gained
U
بهره برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
maximum value
U
مقدار بهره برداری
mapping
U
نقشه برداری کردن
flying levels
U
خط تراز نقشه برداری
replicable
<adj.>
U
قابل کپی برداری
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
incline bench
U
تخته وزنه برداری
machining time
U
زمان براده برداری
i know you by your walk
U
من شما را از گام برداری
gross f.
U
کلاه برداری بزرگ
leveling staff
U
ژالون نقشه برداری
machinability
U
قابلیت براده برداری
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
machinable
U
قابل براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
weight program
U
تمرین وزنه برداری
to pace off
U
باگام برداری شمردن
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
surveyor's staff
U
ژالون نقشه برداری
surveying polygon
U
شبکه نقشه برداری
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
surveying insatrument
U
اسباب نقشه برداری
topographical surveying
U
نقشه برداری ارتفاعی
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
vector calculus
U
حساب برداری
[ریاضی]
vector analysis
[vector calculus]
U
حساب برداری
[ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
surveying error
U
خطای نقشه برداری
sampling rate
U
نرخ نمونه برداری
safing
U
چاشنی برداری کردن
ready for use
U
اماده بهره برداری
quick march
U
گام برداری تند
polling list
U
سیاهه نمونه برداری
operating cost
U
هزینه بهره برداری
operating budget
U
بودجه بهره برداری
sand pit
U
گود ماسه برداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com