English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
shack U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shacks U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
toft U محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
wanigan U خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
civil engineers U مهندس راه وساختمان
To construct( build ) roads and buildings. U جاده وساختمان ساختن
civil engineer U مهندس راه وساختمان
stratigraphy U وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
foundation joint U درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
linguistics U علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
functionalism U عقیده بر اینکه شکل وساختمان بایستی منطبق با احتیاج باشد اعتقادباستفاده عملی از شغل وپیشه
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
range U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
wrought U ساخته
framed U ساخته
pucka U ساخته شده
made U ساخته شده
prefab U پیش ساخته
prefabs U پیش ساخته
simulated U شبیه ساخته
artificalism U ساخته پنداری
paved ford U گدار ساخته
bamboos U ساخته شده از نی
bamboo U ساخته شده از نی
precast U پیش ساخته
ruled surface U سطح خط ساخته
self constituted U خود ساخته
self formed U خود ساخته
pukka U ساخته شده
immature U نیم ساخته
soi disant U خود ساخته
self made U خود ساخته
self-made U خود ساخته
prefabricated U پیش ساخته
prefabricate U پیش ساخته
fecit U ساخته است
haniwork U دست ساخته
manufactured head U سر ساخته شده
i do not have it in me U از من ساخته نیست
hand made U ساخته دست
irowork U اهن ساخته
makable U ساخته شدنی
it is made U ساخته میشود
officinal U ساخته واماده
high wrought U با استادی ساخته شده
heparin U که در کبد ساخته میشود
pre fabricated U پیش ساخته شده
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
stanchion U ستون پیش ساخته
man made U ساخته دست انسان
man-made U ساخته دست انسان
india rubber U ساخته شده از لاستیک
modular design U مدل پیش ساخته
unregenerated U دوباره ساخته نشده
marmorean U ساخته شده از مرمر
unregenerate U دوباره ساخته نشده
marmoreal U ساخته شده از مرمر
build up beam U تیر ساخته شده
finished goods U کالاهای ساخته شده
zipgun U طپانچه دست ساخته
synthetic tar U قطران باز ساخته
cellulosic U ساخته شده از سلول
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
teacher made test U ازمون معلم ساخته
blueprint U نقشه پیش ساخته
blueprints U نقشه پیش ساخته
fabrication U کالاهای ساخته شده
built up beam U تیر ساخته شده
it is made U ساخته شده است
tubular U ساخته شده ازلوله
intermediate product U محصول نیم ساخته
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
herbal U ساخته شده از علف وگیاه
rebuild U چیز دوباره ساخته شده
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
gimmal U ساخته شده از حلقههای تودرتو
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
broadloom U ساخته شده درکارگاه وسیع
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
reed U قصب ساخته شده ازنی
rebuilds U چیز دوباره ساخته شده
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
wooden U از چوب ساخته شده خشن
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
on chip U مدار ساخته شده روی یک قطعه
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
He is cut out for it ( this job ). U برای اینکار ساخته شده است
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
Is there anything I can do to help? U آیا کاری از دست من ساخته است ؟
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
twice laid U ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
waxen U ساخته شده از موم مومی شکل
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
paisley U ساخته شده از پشم نرم کشمیری
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
hand made brick U اجر ساخته شده با قالب دستی
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
alpaca U پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
widdy U طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
corniche U جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
greek fire U ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
beige U پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
manchet U قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
glyptal U رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
mosfet U ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
meerschaum U هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
dos U سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
BIX U سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
india paper U کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
joint filler U نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
checked U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
falsie U پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com