Perdic | حمل کالا با کانتینر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	containerization U	حمل کالا با کانتینر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	freightliner U	شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
Other Matches

	law of demand U	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
	cob web theorem U	ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
	supporting goods U	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
	transire U	برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
	department stores U	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
	department store U	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
	containers U	کانتینر
	container U	کانتینر
	container/pallet loader U	کانتینر
	fcl U	فرفیت پر کانتینر
	portfolio U	کانتینر مسطح
	portfolios U	کانتینر مسطح
	bulk supply U	اماد با کانتینر
	full container load U	فرفیت پر کانتینر
	barter with someone U	با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
	less than container load U	کمتر از فرفیت کانتینر
	freight container U	کانتینر حمل بار
	less than container load U	زیر فرفیت کانتینر
	container transport U	حمل و نقل بوسیله کانتینر
	milvan U	کانتینر حمل بار دریایی نظامی
	lcl U	load container than less زیر فرفیت کانتینر
	containerisation U	بصورت کانتینر دراوردن درکانتینر گذاشتن
	milvan chassis U	شاسی نصب کانتینر حمل باردریایی
	shelf life U	مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
	to barter [to trade by barter] U	دادوستد کالا با کالا کردن
	freight lighter U	قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
	say's law U	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
	cash on delivery U	فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
	demand elasticity U	درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
	throughput capacity U	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
	consignee U	گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
	c & f U	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
	consolidation container U	کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
	articles U	کالا
	wares U	کالا
	goods U	کالا
	stuffs U	کالا
	ware U	کالا
	produce U	کالا
	produced U	کالا
	produces U	کالا
	article U	کالا
	cargo U	کالا
	cargoes U	کالا
	good U	کالا
	traffick U	کالا
	chattel U	کالا
	product U	کالا
	products U	کالا
	matter U	کالا
	mattered U	کالا
	mattering U	کالا
	matters U	کالا
	stuffed U	کالا
	commodities U	کالا
	commodity U	کالا
	stuff U	کالا
	materials U	کالا
	traffic U	کالا
	merchandise U	کالا
	traffics U	کالا
	material U	کالا
	mercery U	کالا
	trafficking U	کالا
	object of sale U	کالا
	trafficked U	کالا
	commodity exchange U	بورس کالا
	mock up U	مدل کالا
	lien on goods U	حق حبس کالا
	margin utility U	حد مطلوبیت کالا
	copper alloy U	همبسته کالا
	stowage U	انبار کالا
	storeroom U	انبار کالا
	commodity U	کالا جنس
	depot U	انبار کالا
	sampled U	نمونه کالا
	sample U	نمونه کالا
	handling of goods U	جابجایی کالا
	interchanging U	مبادله کالا
	interchanges U	مبادله کالا
	interchanged U	مبادله کالا
	interchange U	مبادله کالا
	on receipt of the goods U	بوصول کالا
	on receipt of the goods U	برسیدن کالا
	bill of goods U	صورت کالا
	glut U	فراوانی کالا
	commodity code U	علامت کالا
	commodity code U	شماره کالا
	commodity code U	رمز کالا
	commodity catalogue U	کاتالوگ کالا
	commodity broker U	دلال کالا
	commodity agreement U	موافقتنامه کالا
	warehouses U	انبار کالا
	commodities exchange U	بورس کالا
	commodity exchange U	مبادله کالا
	commodity flow U	جریان کالا
	commodity market U	بازار کالا
	order for goods U	سفارش کالا
	commodity broker U	واسطه کالا
	warehouse U	انبار کالا
	showroom U	نمایشگاه کالا
	showrooms U	نمایشگاه کالا
	gluts U	وفور کالا
	acceptance of goods U	پذیرفتن کالا
	consignor U	فرستنده کالا
	gluts U	فراوانی کالا
	glut U	وفور کالا
	holds U	انبار کالا
	exclusion principle U	کالا نیستندشد
	traffics U	مبادله کالا
	collection of goods U	دریافت کالا
	draft U	بسته کالا
	drafted U	بسته کالا
	drafts U	بسته کالا
	inventory U	صورت کالا
	barters U	دادوستد کالا
	stock requisition U	درخواست کالا
	bartering U	دادوستد کالا
	stock room U	انبار کالا
	bartered U	دادوستد کالا
	barter U	دادوستد کالا
	hold U	انبار کالا
	trafficking U	مبادله کالا
	inventory U	موجودی کالا
	samples U	نمونه کالا
	fairs U	نمایشگاه کالا
	fate of goods U	وضعیت کالا
	commodities U	کالا جنس
	inventories U	موجودی کالا
	trafficked U	مبادله کالا
	fairest U	نمایشگاه کالا
	traffic U	مبادله کالا
	depots U	انبار کالا
	fairer U	نمایشگاه کالا
	fair U	نمایشگاه کالا
	selling costs U	هزینههای فروش کالا
	consignment note U	سند ارسال کالا
	stock requisition U	تقاضا جهت کالا
	discount of goods U	تخفیف روی کالا
	despatch documents U	اسناد ارسال کالا
	destination port U	بندر تحویل کالا
	distribution system U	شبکه توزیع کالا
	shipper U	فرستنده کالا با کشتی
	distribution cost U	هزینه توزیع کالا
	initial campaign U	معرفی کالا به بازار
	fairing U	ارمغانی که از نماسشگاه کالا
	sales tax U	مالیات بر فروش کالا
	delivery order U	دستور تحویل کالا
	consignor U	حمل کننده کالا
	goods inwards sheet U	برگ تحویل کالا
	strike below U	بردن کالا به انبار
	shipping agent U	موسسه حمل کالا
	custody of goods U	حفافت یا نگهداری کالا
	product liability U	مسئوولیت در قبال کالا
	proforma U	پیشنهاد فروش کالا
	identification of supplies U	تشخیص هویت کالا
	d. of goods U	تحویل کالا یا اجناس
	handling charges U	هزینههای جابجایی کالا
	marketing area U	منطقه توزیع کالا
	mass production of goods U	تولید انبوه کالا
	materiel cognizance U	مدیریت تشخیص کالا
	dead pledge U	گرو زمین و کالا
	freight forwarder U	حمل کننده کالا
	owner's risk U	ریسک صاحب کالا
	order time U	زمان سفارش کالا
	design change U	تغییر شکل کالا
	price tag U	برچسب قیمت کالا
	mock up U	نمونه نمایشی کالا
	consignor U	ارسال کننده کالا
	storeroom U	مخزن انبار کالا
	goods received note U	برگه دریافت کالا
	the goods are orlie in pledge U	کالا در گرو اوست
	objecting U	کالا اعتراض کردن
	launches U	جا انداختن کالا در بازار
	objects U	کالا اعتراض کردن
	launching U	جا انداختن کالا در بازار
	clearance U	ترخیص کالا ازگمرک
	storehouses U	مخزن انبار کالا
	objected U	کالا اعتراض کردن
	unit cost U	هزینه هر واحداز کالا
	object U	کالا اعتراض کردن
	indirect objects U	کالا اعتراض کردن
	turnover tax U	مالیات بر گردش کالا
	direct objects U	کالا اعتراض کردن
	demands U	تقاضای خرید کالا
	trade U	مزاحمت مبادله کالا
	trade U	حمل کالا با کشتی
	launched U	جا انداختن کالا در بازار
	stocked U	موجودی کالا ذخیره
	launch U	جا انداختن کالا در بازار
	to offer U	عرضه کردن [ کالا]
	stock U	موجودی کالا ذخیره
	releases U	ترخیص کردن کالا
	released U	ترخیص کردن کالا
	goods train U	قطار حمل کالا
	goods trains U	قطار حمل کالا
	traded U	حمل کالا با کشتی
	traded U	مزاحمت مبادله کالا
	trade channel U	کانال توزیع کالا
	demand U	تقاضای خرید کالا