English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turbary U حق برداشتن خاک از زمین غیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pick up <idiom> U برداشتن چیزی ازروی زمین
Other Matches
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
glom U برداشتن
include U در برداشتن
includes U در برداشتن
ingather U برداشتن
ingether U برداشتن
take U برداشتن
pick up U برداشتن
pickup U برداشتن
takes U برداشتن
to take up U برداشتن
to pull off U برداشتن
lifts U برداشتن
delete U برداشتن
deleted U برداشتن
flaws U مو برداشتن
removing U از جا برداشتن
deletes U برداشتن
removing U برداشتن
flaw U مو برداشتن
deleting U برداشتن
sublate U برداشتن
removes U از جا برداشتن
moistening U نم برداشتن
countertrace U برداشتن از
remove U از جا برداشتن
lift U برداشتن
lifted U برداشتن
to run away with U برداشتن
take up U برداشتن
removes U برداشتن
to pick up U برداشتن
to mop up U برداشتن
remove U برداشتن
lifting U برداشتن
unveiling U حجاب برداشتن
unveiled U حجاب برداشتن
unveil U حجاب برداشتن
unveils U حجاب برداشتن
warps U تاب برداشتن
ingether U خرمن برداشتن
unmasked U نقاب برداشتن از
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
eliding U ازاخر برداشتن
elides U ازاخر برداشتن
elide U ازاخر برداشتن
remove U برداشتن مهر
elided U ازاخر برداشتن
warped U تاب برداشتن
snap up U تند برداشتن
spoon U با قاشق برداشتن
shuffle off U به عجله برداشتن
unhood U سرپوش برداشتن از
uncap U سر پوش برداشتن از
uncap U کلاه از سر برداشتن
run away with U برداشتن و در رفتن
picturize U فیلم برداشتن از
to receive a wound U زخم برداشتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
to take off U برداشتن بردن
spooned U با قاشق برداشتن
spooning U با قاشق برداشتن
spoons U با قاشق برداشتن
warp U تاب برداشتن
make a copy of U رونوشت برداشتن
remove slag U سرباره را برداشتن
to carry arms U سلاح برداشتن
to d. the cloth U رومیزی را برداشتن
removes U برداشتن مهر
to fly to arms U سلاح برداشتن
to have one's p taken U عکس برداشتن
off take rudder U سکان برداشتن
removing U برداشتن مهر
to take the photograph of U عکس برداشتن از
maps U نقشه برداشتن از
transcribed U رونوشت برداشتن
transcribe U رونوشت برداشتن
list U سیاهه برداشتن
polls U نمونه برداشتن
polled U نمونه برداشتن
poll U نمونه برداشتن
cracks U شکاف برداشتن
unmasks U نقاب برداشتن از
crack U شکاف برداشتن
surmounts U ازمیان برداشتن
resign U دست برداشتن
desist U دست برداشتن
machines U براده برداشتن
machined U براده برداشتن
machine U براده برداشتن
transcribing U رونوشت برداشتن
to come at a bound <idiom> U خیز برداشتن
clearance U برداشتن مانع
transcribes U رونوشت برداشتن
give up U دست برداشتن از
surmount U ازمیان برداشتن
map U نقشه برداشتن از
surmounting U ازمیان برداشتن
cease U دست برداشتن
emarginate U برداشتن حاشیه از
unmasking U نقاب برداشتن از
surmounted U ازمیان برداشتن
stepping U گام برداشتن
twists U تاب برداشتن
decode U برداشتن رمز
stepping U قدم برداشتن
decoded U برداشتن رمز
decodes U برداشتن رمز
flaw U ترک برداشتن
flaws U ترک برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
break step U غلط پا برداشتن
feet U پاچنگال برداشتن
step U قدم برداشتن
heaved U خیز برداشتن
heave U خیز برداشتن
step U گام برداشتن
twisting U تاب برداشتن
gait U گام برداشتن
demountable U قابل برداشتن
twist U تاب برداشتن
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
unmask U نقاب برداشتن از
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
untread U بعقب گام برداشتن
overcrop U زیاد حاصل برداشتن از
cracks U شکاف برداشتن ترکیدن
curl U تاب برداشتن فردادن
curled U تاب برداشتن فردادن
curls U تاب برداشتن فردادن
crack U شکاف برداشتن ترکیدن
disburden U بار از دوش برداشتن
remove the seal from U مهر چیزی را برداشتن
to run away with U برداشتن ودر رفتن
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
to have two strings to one bow U با یک دست دو هندوانه برداشتن
decontrol U دست از کنترل برداشتن
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
to whisk away or off U تند بردن برداشتن
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
to get anything out of the way U کاری را ازمیان برداشتن
racing of generator U دور برداشتن مولد
to sel a person a pup U کلاه کسیرا برداشتن
racing of motor U دور برداشتن موتور
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
to lift up one's hand U دست بدعا برداشتن
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
To pluck ones eyebrows. U زیر ابرو برداشتن
leave alone <idiom> U دست از سر کسی برداشتن
withdraws U عقب کشیدن برداشتن
defuse U فیوز بمب را برداشتن
withdraw U عقب کشیدن برداشتن
defused U فیوز بمب را برداشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com