Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
right of search
U
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
right of
U
حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
the british common wealth of nation
U
انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
to prospect for gold
U
جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
special contracts
U
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
angary
U
حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف
just in case
U
برای مطمئن بودن
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
binary look up
U
روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
to what purpose
U
برای چه منظور
list
U
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
bay
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
turnkey
U
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
bays
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
baying
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
Do the trains connect?
U
[خط]
قطارها به هم اتصال دارند؟
[برای عوض کردن قطار]
assessed value
U
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
stops
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
get a word in
<idiom>
U
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
to prove my vow i give my hand
برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
fourth generation computers
U
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
copyrights
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyright
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
pert
U
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
overstriking
U
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
populating
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populates
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
abroad
U
ممالک بیگانه
developed contries
U
ممالک پیشرفته
flag day
U
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
common wealth
U
ممالک مشترک المنافع
balkan entent
U
ائتلاف ممالک بالکان
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
semaphore
U
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
cross examination
U
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
the common wealth of australia
U
ممالک مشترک المنافع استرالیا
belligerently
U
متحارب
belligerent
U
متحارب
belligerents
U
متحارب
conflicting
U
متحارب
metal oxide semiconductor
U
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
the belligernt powers
U
دول متحارب
point four
U
رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
neutral
U
بیطرف
unattained
U
بیطرف
unaligned
U
بیطرف
unattaiated
U
بیطرف
impartial
U
بیطرف
nonpartisan
U
بیطرف
middle-of-the-road
U
بیطرف
chip
U
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips
U
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
mercantile marine
U
کشتیهای تجارتی
sisten ships
U
کشتیهای همانندیامتشابه
decoy ships
U
کشتیهای مصنوعی
decoy ships
U
کشتیهای فریبنده
quamdiu bene se gesserit
U
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
object code
U
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
neutral zone
U
منطقه بیطرف
neutralization
U
بیطرف کردن
neutral states
U
دول بیطرف
irrespective
U
بیطرف بی ادب
flota
U
دسته کشتیهای اسپانیولی
fleets
U
دسته کشتیهای جنگی
wooden walls
U
ناوها یا کشتیهای جنگی
fleet
U
دسته کشتیهای جنگی
small craft
U
کشتیهای کوچک ضتی ب
o to he were importial
U
ای کاش که او بیطرف بود
neutralized
U
بیطرف کرده شده
shipper
U
کشتیهای حمل و نقل دریایی
commercial water movement
U
حمل و نقل با کشتیهای شخصی
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
neutralized states
U
دول بیطرف کرده شده
deep submergence
U
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
it is u. to remain neutral
U
بیطرف ماندن کارعاقلانه یامصلحت نیست
crown colony
U
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
comparative cost
U
اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
menorah
U
شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
privateering
U
شرکت کشتیهای غیر نظامی درجنگ دریایی piracy
spoliation
U
ضبط یا غارت کشتی بیطرف به وسیله دول متخاصم
armadas
U
ناوگان
armada
U
ناوگان
fleets
U
ناوگان
fleet
U
ناوگان
flag discrimination
U
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
auxiliary fleet
U
ناوگان تدارکاتی
argosy
U
ناوگان تجارتی
navies
U
ناوگان دریایی
navies
U
بحریه ناوگان
navy
U
ناوگان دریایی
navy
U
بحریه ناوگان
numbered fleet
U
ناوگان وابسته
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
fleet in being
U
ناوگان موجود
fleet commander
U
فرمانده ناوگان
commercial marine
U
ناوگان دریایی
shipping
U
کشتیرانی ناوگان
flotillas
U
ناوگان کوچک
flotilla
U
ناوگان کوچک
dominion
U
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
watch dog
U
ناو نگهبان ناوگان
admiral of the fleet
U
امیرالبحر فرماندهء ناوگان
fleet in being
U
ناوگان قابل استفاده
major fleet
U
ناوگان عمده دریایی
fleet operating base
U
پایگاه عملیاتی ناوگان
messages
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
numbered fleet
U
ناوگان زیرامر نیروی دریایی
hovering acts
U
قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
precursor sweeping
U
مین روبی قبل از عبور ناوگان
navy yard
U
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
task element
U
یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
task fleet
U
ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
deck department
U
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
shipping
U
امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
precursor sweeping
U
پاک کردن مین قبل از حرکت ناوگان
after
U
در جستجوی
in search of
U
در جستجوی
dictionary
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
tactical diversions
U
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
binary search
U
جستجوی دودوئی
binary chop
U
جستجوی دودویی
the search of
U
جستجوی چیزی
fibonacci search
U
جستجوی فیبوناچی
area search
U
جستجوی دامنهای
area search
U
جستجوی ناحیهای
binary search
U
جستجوی دوتایی
perquisition
U
جستجوی کامل
dichotomizing search
U
جستجوی دورستهای
pervestigation
U
جستجوی کامل
backward search
U
جستجوی پسرو
head seek time
U
زمان جستجوی هد
global search
U
جستجوی سراسری
dichotomizing search
U
جستجوی دوقسمتی
linear search
U
جستجوی خطی
dichotomizing search
U
جستجوی دو حالته
sequential search
U
جستجوی ترتیبی
table look up
U
جستجوی جدول
chaining search
U
جستجوی زنجیرهای
area search
U
جستجوی ناحیه
assured
U
مطمئن
safes
U
مطمئن
safest
U
مطمئن
trustful
U
مطمئن
confident
U
مطمئن
surer
U
مطمئن
surest
U
مطمئن
full hearted
U
مطمئن
safe
U
مطمئن
in the bag
<idiom>
U
مطمئن
safer
U
مطمئن
sure
U
مطمئن
herborize
U
جستجوی گیاه کردن
rummage out
U
با جستجوی زیاد در اوردن
rummage up
U
با جستجوی زیاد در اوردن
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
multifile search
U
جستجوی چند پروندهای
optimum tree search
U
جستجوی بهینه درخت
full text searching
U
جستجوی تمام متن
to feel secure
U
مطمئن شدن
ensuring
U
مطمئن ساختن
secures
U
مطمئن استوار
safe working load
U
بارکاری مطمئن
to feel secure
U
مطمئن بودن
over confident
U
زیاد مطمئن
insuring
U
مطمئن ساختن
nail down
<idiom>
U
مطمئن بودن
self confident
U
مطمئن بخود
insecure
U
غیر مطمئن
secure of victory
U
مطمئن به پیروزی
assurer
U
مطمئن سازنده
I am sure that ...
U
من مطمئن هستم که ...
assuror
U
مطمئن سازنده
supersub
U
ذخیره مطمئن
secure
U
مطمئن استوار
safe life
U
عمر مطمئن
insures
U
مطمئن ساختن
insurance
U
ذخیره مطمئن
certifies
U
مطمئن کردن
ensured
U
مطمئن ساختن
ensure
U
مطمئن ساختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com