English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical profile U براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
corporal punishment U کیفر بدنی مجازات بدنی
physical U بدنی
corporal U بدنی
corporals U بدنی
systemic U بدنی
so matic U بدنی
somatic U بدنی
bodily U بدنی
p.exercise U پرورش بدنی
corps a corps U تماس بدنی
assault and battery U حملهی بدنی
common sensibility U حس کلی بدنی
body type U سنخ بدنی
bodily pain U درد بدنی
physical education U تربیت بدنی
physical appearance U منظر بدنی
hacking U خطای بدنی
corporal punishment U تنبیه بدنی
flesh colour U رنگ بدنی
flesh red U بدنی رنگ
physical profile U نیمرخ بدنی
somatic disorders U اختلالهای بدنی
physical movement U حرکت بدنی
physical exercise U تمرین بدنی
somatotype U ریخت بدنی
personal foul U خطای بدنی به حریف
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
assaulted U حمله بدنی به حریف
corporeal U بدنی دارای ماده
assault U حمله بدنی به حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
gestic U وابسته بحرکت بدنی
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
eurythmics U حرکات بدنی موزون
emotional and physical U امور عاطفی و بدنی
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
physical characteristics U مشخصات زمین خصوصیات بدنی
assaulted U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
assaults U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
assault U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
orthograde U راه رونده با بدنی راست وعمودی
classical seat U وضع بدنی سوارکار روی زین
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
depressant U دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
liking U حساسیت
sinsitivity U حساسیت
sensitometer U حساسیت
susceptivity U حساسیت
sensitiveness U حساسیت
impressibility U حساسیت
allergy U حساسیت
elasticity U حساسیت
sensitivities U حساسیت
allergies U حساسیت
sensitivity U حساسیت
friction U حساسیت
frictions U حساسیت
sensibility U حساسیت
sensibilities U حساسیت
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
hyposensitize U عدم حساسیت
impassibility U عدم حساسیت
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
luminous sensitivity U حساسیت نوری
keenness U ذکاوت حساسیت
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
inelasticity U عدم حساسیت
stress testing U تست حساسیت
allergy U حساسیت [پزشکی]
sentience U حساسیت جسمانی
sensitivity training U حساسیت اموزی
sensitivity ratio U نسبت حساسیت
responsively U با تاثر یا حساسیت
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
price elasticity U حساسیت قیمت
coefficient of elasticity U ضریب حساسیت
sensitivities U میزان حساسیت
light sensitive U با حساسیت نوری
photosensitivity U حساسیت به نور
static sensitivity U حساسیت استاتیک
allergic U وابسته به حساسیت
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
coloring sensitive U حساسیت رنگ
sensitivity U میزان حساسیت
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
sensitive U دارای حساسیت
hyperaesthesia U ازدیاد حساسیت
hyperesthesia U ازدیاد حساسیت
desensitization U حساسیت زدایی
hypersensitivity U حساسیت شدید
allergic U دارای حساسیت به
hyperesthesia U فزونی حساسیت
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
pollinosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
sensibility to praise U حساسیت نسبت به ستایش
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
hayfever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
pollenosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
mouse U مقابل حساسیت Mouse
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
mouses U مقابل حساسیت Mouse
hay fever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
hyperirritable U دارای حساسیت شدید
neurasthenia U سر درد و حساسیت بی مورد
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
gravimeter U حساسیت سنج وزن
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
k tungsten sensitivity U حساسیت تنگستن در 4582کلوین
jumpiness U حالت بیقراری حساسیت
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
t group U گروه حساسیت اموزی
allergies U حساسیت نسبت بچیزی
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
allergy U حساسیت نسبت بچیزی
atmosphere related syndrome [ARS] U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
allergy U حساسیت نسبت به چیزی [پزشکی]
meteoropathy U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
esthesia U فرفیت احساس و ادراک حساسیت
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
color blind U فاقد حساسیت نسبت برنگ
coarse mine U نوعی مین دریایی با حساسیت کم
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
actinautographic U دارای حساسیت در مقابل نور
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
look U زمان حساسیت مدار مین
photosensitive U دارای حساسیت نسبت به نور
looked U زمان حساسیت مدار مین
looks U زمان حساسیت مدار مین
photosensitize U نسبت بنور حساسیت پیداکردن
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
photosensitize U بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
stenotopic U دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
hyposensitize U کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
class-conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-consciousness U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
hyperalgesis U حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com