Perdic | حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	calculus U	حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	differential calulus U	حساب فاضله
	differential calculus U	حساب فاضله
	fluxion U	حساب فاضله
	fluxionary U	وابسته به حساب فاضله یامتغیر
	fluxional U	وابسته به حساب فاضله یامتغیر
	integral calculus U	حساب جامعه
	integral calculvs U	حساب جامعه
	european essembly U	مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
	socialism U	جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
	Utopias U	مدینه فاضله
	Utopia U	مدینه فاضله
	cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
	cost plus contracts U	به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
	reckons U	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
	reckon U	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
	reckoned U	حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
	capitalized expense U	هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
	equity accounts	حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
	clearance U	تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
	overdrawn account U	حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
	bluestockings U	منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
	bluestocking U	منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
	To bring someone to account.	کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
	To cook the books. U	حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
	accomplished U	فاضل
	scholarly U	فاضل
	virtuosa U	فاضل
	sullage U	فاضل اب
	gutter U	فاضل اب
	lettered U	فاضل
	gutters U	فاضل اب
	virtuosic U	فاضل
	residues U	فاضل
	residue U	فاضل
	sewer U	مجرای فاضل اب
	canals U	مجرای فاضل اب
	scuppered U	مجاری فاضل اب
	canal U	مجرای فاضل اب
	scuppering U	مجاری فاضل اب
	sewers U	مجرای فاضل اب
	learnted U	فاضل عالمانه
	scuppers U	مجاری فاضل اب
	sinkhole U	چاه فاضل اب
	septic tank U	مخزن فاضل اب
	scupper U	مجاری فاضل اب
	learned U	فاضل عالمانه
	cloaca U	مجرای فاضل اب
	puddle U	چاله فاضل اب
	puddles U	چاله فاضل اب
	cesspits U	گودال فاضل اب
	draining U	زهکش فاضل اب
	cesspit U	گودال فاضل اب
	drain U	زهکش فاضل اب
	drains U	زهکش فاضل اب
	drained U	زهکش فاضل اب
	privilege U	دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
	he is a scholar in persian U	در زبان فارسی فاضل
	sanitation U	سیستم تخلیه فاضل اب
	effluent U	فاضل اب نهر فرعی
	effluents U	فاضل اب نهر فرعی
	soil pipe U	لوله فاضل اب مستراح
	sump U	چاه یا انبار فاضل اب
	sumps U	چاه یا انبار فاضل اب
	separative U	فاضل تجزیه طلب
	reckonings U	تصفیه حساب صورت حساب
	reckoning U	تصفیه حساب صورت حساب
	charge and discharge statements U	حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
	slop jar U	سطل مخصوص فاضل اب اشغال دان
	check register U	بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
	slop chute U	شیب تند عقب کشتی جهت تخلیه فاضل اب
	totalled U	جامع
	totalling U	جامع
	larger U	جامع
	large U	جامع
	totals U	جامع
	master U	جامع
	self inclusive U	جامع
	mastered U	جامع
	masters U	جامع
	largest U	جامع
	exhaustive U	جامع
	comprehensive U	جامع
	universal U	جامع
	Catholic U	جامع
	totaled U	جامع
	plenary U	جامع
	total U	جامع
	totaling U	جامع
	sweeping U	جامع
	Catholics U	جامع
	plenaries U	جامع
	self contained U	جامع
	collective U	جامع
	ecumenic U	جامع
	integrated U	جامع
	echaustive U	جامع
	executtive U	جامع
	all around U	جامع
	precise U	جامع
	encyclopedic U	جامع
	aggregative U	جامع
	thesaurus U	فرهنگ جامع
	collective contact U	کنتاکت جامع
	thesauruses U	فرهنگ جامع
	collective antenna U	انتن جامع
	comprehensive school U	اموزشگاه جامع
	comprehensive plans U	برنامههای جامع
	universal product code U	کد جامع محصول
	thalweg U	جامع المیاه
	stocked U	جامع نسب
	comprehensive insurance U	بیمه جامع
	comprehensive job U	کار جامع
	inclusively U	بطور جامع
	comprehensive schools U	اموزشگاه جامع
	comprehensively U	بطور جامع
	stock U	جامع نسب
	cathedral U	کلیسای جامع
	turnkey system U	سیستم جامع
	generals U	جامع همگانی
	general U	جامع همگانی
	polytechnics U	جامع الفنون
	universal U	جامع جهانی
	polytechnic U	جامع الفنون
	pure procedure U	رویه جامع
	generic U	عام جامع
	generically U	بطور جامع
	highways U	شینه جامع
	highway U	شینه جامع
	cathedrals U	کلیسای جامع
	omnibus bar U	شمش جامع
	to cover much ground U	جامع بودن
	spacious U	جامع گشاد
	encyclopaedia U	فرهنگ جامع
	universal identifier U	معرف جامع
	fully qualified U	جامع الشرایط
	blanket policy U	بیمه نامه جامع
	comprehensive planning U	برنامه ریزی جامع
	comprehensive insurance policy U	بیمه نامه جامع
	comprehensive program U	برنامه اجرائی جامع
	encyclopaedism U	علوم واطلاعات جامع
	account U	حساب صورت حساب
	polymath U	جامع علوم معقول ومنقول
	oecumenical U	جامع مشهوردر سراسر جهان
	inclusive design U	طرح جامع و کامل [فراگیر]
	polymaths U	جامع علوم معقول ومنقول
	encyclopaedical U	وابسته به دایره المعارف جامع
	sediment function U	تابع بده مواد جامع
	From A to Z. In every deatail. U	از سیر تا پیاز (جامع وکامل )
	encyclopaedic U	وابسته به دایره المعارف جامع
	lateran U	نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
	upc U	code product unversal کد جامع محصول
	he calcn lates with a U	اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
	digital computer U	ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
	no year oppropriation U	حساب تامین اعتبار باز حساب باز
	encyclopedist U	دارای معلومات جامع دایره المعارف نویس
	universal U	transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
	turnkey U	سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	utopiannism U	اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
	communities U	جامعه
	community U	جامعه
	socio- U	جامعه
	universe U	جامعه
	ecological community U	جامعه
	polities U	جامعه
	polity U	جامعه
	societies U	جامعه
	the body politic U	جامعه
	society U	جامعه
	throwaway society U	جامعه مسرف
	inert society U	جامعه بیهوده
	parameters U	اماره جامعه
	parameter U	اماره جامعه
	transitory society U	جامعه انتقالی
	sociocentrism U	جامعه- محوری
	ecclesiastes U	کتاب جامعه
	mass society U	جامعه انبوهیده
	moslem league U	جامعه مسلمانان
	nonliterate society U	جامعه نانویسا
	antisocial U	جامعه ستیز
	affluent society U	جامعه مصرفی
	affluent society U	جامعه رفاه
	affluent society U	جامعه ثروتمند
	affluent society U	جامعه مرفه
	atomistic society U	جامعه ذرهای
	league of nations U	جامعه ملل
	eruropean community U	جامعه اروپایی
	closed society U	جامعه بسته
	finite population U	جامعه محدود
	classless society U	جامعه بی طبقه
	biotic communtity U	جامعه زندگان
	biocummunity U	جامعه زندگان
	biocenose U	جامعه زندگان
	infinite population U	جامعه نامحدود
	peripheral community U	جامعه پیرامونیperipeteia
	preliterate society U	جامعه نانویسا
	primitive society U	جامعه ابتدایی