Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
play
U
حرکت ازاد
played
U
حرکت ازاد
playing
U
حرکت ازاد
plays
U
حرکت ازاد
free maneuver
U
حرکت ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
play
U
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
played
U
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
playing
U
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
plays
U
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
free maneuver
U
امکان حرکت ازاد
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
largo
U
حرکت ازاد واهسته
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
Other Matches
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
opened
U
ازاد
frees
U
ازاد
immundity
U
ازاد
footloose
U
ازاد
unrestrained
U
ازاد
sweepers
U
بک ازاد
freeing
U
ازاد
sweeper
U
بک ازاد
idle line
U
خط ازاد
sweep back
U
بک ازاد
suspended floor
U
کف ازاد
stand easel
U
ازاد
fetterless
U
ازاد
stand at ease
U
ازاد
slack water
U
اب ازاد
degage
U
ازاد
unihibit
U
ازاد
unihibited
U
ازاد
self-service
U
ازاد
self service
U
ازاد
free play
U
ازاد
self administered
U
ازاد
go as you please
U
ازاد
freed
U
ازاد
exempting
U
ازاد
opens
U
ازاد
at ease
U
ازاد
immune
U
ازاد
disengaged
U
ازاد
absolutes
U
ازاد
freeman
U
ازاد
freemen
U
ازاد
loose
U
ول ازاد
looser
U
ول ازاد
exempts
U
ازاد
absolute
U
ازاد
loosest
U
ول ازاد
unattached
U
ازاد
exempt
U
ازاد
exempted
U
ازاد
open
U
ازاد
free
U
ازاد
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
idle trunck
U
ترانک ازاد
idle trunck
U
خط اتصال ازاد
liberates
U
ازاد کردن
free thinkers
U
ازاد فکران
jiya kumite
U
مبارزه ازاد
idle turn
U
دور ازاد
out of doors
U
در هوای ازاد
outdoor
U
درهوای ازاد
gratis
U
مجانی ازاد
free port
U
بندر ازاد
free stream
U
جریان ازاد
free ports
U
بندر ازاد
free surface
U
سطح اب ازاد
free surface
U
مخازن ازاد اب
free surface
U
سطح ازاد
idle junction
U
اتصال ازاد
idle indicating signal
U
علامت ازاد
liberate
U
ازاد کردن
free vortex
U
گرداب ازاد
emancipating
U
ازاد کردن
freeness
U
ازاد بودن
freely supported beam
U
تیر دو سر ازاد
freedman
U
ازاد شده
freeborn
U
ازاد زاده
free zone
U
منطقه ازاد
free world
U
جهان ازاد
haehiji daeh
U
ایستادن ازاد
free volume
U
حجم ازاد
free hit
U
ضربه ازاد
high seas
U
دریاهای ازاد
high sea
U
دریای ازاد
emancipates
U
ازاد کردن
free throw
U
پرتاب ازاد
free tower
U
برج ازاد
high seas
U
دریای ازاد
free trader
U
تجارت ازاد
free turbine
U
توربین ازاد
free water surface
U
سطح اب ازاد
out of doors
U
فضای ازاد
open shop
U
با کارکرد ازاد
released
U
ازاد کردن
releases
U
ازاد کردن
paraphrase
U
ترجمه ازاد
manumission
U
ازاد سازی
line clear signal
U
علامت ازاد
line clear signal
U
سیگنال ازاد
liberaltranstation
U
ترجمه ازاد
release
U
ازاد کردن
open purchase
U
خرید ازاد
off time
U
وقت ازاد
natural vibration
U
نوسان ازاد
unwrapping
U
ازاد کردن
unwraps
U
ازاد کردن
universal
U
با چرخش ازاد
liberalization
U
ازاد کردن
paraphrasing
U
ترجمه ازاد
paraphrases
U
ترجمه ازاد
paraphrased
U
ترجمه ازاد
conversion
U
پرتاب ازاد
conversions
U
پرتاب ازاد
liberalizer
U
ازاد کننده
liberal socialism
U
سوسیالیسم ازاد
relieves
U
ازاد بریدن
relieve
U
ازاد بریدن
open market
U
بازار ازاد
free market
U
بازار ازاد
free markets
U
بازار ازاد
self employed
U
شغل ازاد
self-employed
U
شغل ازاد
blue water
U
دریای ازاد
mare liberum
U
دریای ازاد
free enterprise
U
کسب ازاد
unrestrained
U
ازاد نامحدود
discharges
U
ازاد کردن
liberal interpretation
U
تفسیر ازاد
let slip
U
ازاد کردن
liberated
U
ازاد شده
to let loose
U
ازاد کردن
let loose
U
ازاد کردن
let go
U
ازاد کردن
free trade
U
تجارت ازاد
relieving
U
ازاد بریدن
laissez faire economy
U
اقتصاد ازاد
discharge
U
ازاد کردن
open air
U
در هوای ازاد
free atmosphere
U
اتمسفر ازاد
enfranchize
U
ازاد کردن
emancipator
U
ازاد کننده
drifting mine
U
مین ازاد
arm's length
U
معاملات ازاد
dialing tone
U
بوق ازاد
at ease
U
فرمان ازاد
deallocation
U
ازاد سازی
deallocate
U
ازاد کردن
extrication
U
ازاد کردن
headroom
U
سقف ازاد
fingerling
U
ماهی ازاد
free association
U
تداعی ازاد
liberators
U
ازاد کننده
free aqifer
U
سفره ازاد
ad lib feeding
U
تغذیه ازاد
insular
U
غیر ازاد
foul line
U
خط پرتاب ازاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com