English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tactical movement U حرکات تاکتیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tactical air U نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
tactical formation U یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
tactically U تاکتیکی
tactical U تاکتیکی
tactical command U یکان تاکتیکی
tactical intelligence U اطلاعات تاکتیکی
tactical formation U ارایش تاکتیکی
deceptions U فریب تاکتیکی
tactical element U عنصر تاکتیکی
Canberra U هواپیمای تاکتیکی ب- 75
tactical diameter U قطر تاکتیکی
tactical control U کنترل تاکتیکی
interval U فاصله تاکتیکی
tactical complication U بغرنجی تاکتیکی
tactical command U فرماندهی تاکتیکی
tactical complication U پیچیدگی تاکتیکی
action information center U مرکزاطلاعات تاکتیکی
tactical range recorder U رادارصوتی تاکتیکی
tactical troops U عدههای تاکتیکی
officer in tactical command U فرمانده تاکتیکی
deception U فریب تاکتیکی
tactical reserve U احتیاط تاکتیکی
tactical troops U یکانهای تاکتیکی
action information center U مرکز اخبار تاکتیکی
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
tactical control U کنترل و هدایت تاکتیکی
tactical range recorder U سونار تاکتیکی ناو
tactical concept U تدبیر عملیات تاکتیکی
basic tactical unit U یکان مبنای تاکتیکی
tactical air force U نیروی هوایی تاکتیکی
tactical airlift U ترابری تاکتیکی هوایی
tactical plan U طرح عملیات تاکتیکی
tactical operation center U مرکز عملیات تاکتیکی
tactical minning U مین گذاری تاکتیکی
tactical air operation U عملیات تاکتیکی هوایی
tactical reserve U نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical air observer U دیدبان تاکتیکی هوایی
terrain corridor U دالان تاکتیکی زمین
tactical airlift U حمل و نقل تاکتیکی هوایی
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
tactical air commander U فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
super sabre U نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
tactical diversions U تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
voodoo U نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
air frieghting U بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
movements U حرکات
motion analysis U تحلیل حرکات
compulsory freestyle U حرکات اجباری
puerilism U حرکات کودکانه
prescribed exercise U حرکات اجباری
eurythmics U تناسب حرکات
peristalsis U حرکات حلقوی
play marking U حرکات تهاجمی
school figures U حرکات اسب
air movements U حرکات هوایی
eye movements U حرکات چشم
retrograde movement U حرکات به عقب
compulsory U حرکات اجباری
rings U حرکات دارحلقه
movements U حرکات یکانها
voluntary exercise U حرکات اختیاری
optional U حرکات اختیاری
gestures U حرکات بیانگر
cadence U موزونی حرکات
cadences U موزونی حرکات
pump U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات نرمشی
pumps U حرکات فریبنده
pumped U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات سوئدی
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
eurythmics U حرکات بدنی موزون
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
lunes U حرکات جنون امیز
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
notation U ثبت حرکات شطرنج
road movement U حرکات روی جاده
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
surge U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
air register U تنظیم حرکات هوایی
surges U حرکات افقی اب دریا
air movement section U قسمت حرکات هوایی
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
circulation control U مدار کنترل حرکات
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
notations U ثبت حرکات شطرنج
gestural U متضمن حرکات واشارات
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
figurine algebraic notation U ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
paragraph three U هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
scored U گرم کردن اسب ثبت حرکات
scores U گرم کردن اسب ثبت حرکات
score U گرم کردن اسب ثبت حرکات
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
lindy U رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
algebriac notation U ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
pnemograph U الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
combination shot U ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
dressage U حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
beau geste U حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Grands Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouses U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
swing bowler U توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
circus catch U گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation U حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eurhythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
positioned U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
retrograde U عقب کشیدن حرکات به عقب
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com