English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
eurythmics U حرکات بدنی موزون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
physical profile U براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment U کیفر بدنی مجازات بدنی
shapeable U موزون
symphonious U موزون
concerted U موزون
rhythmical U موزون
swinging U موزون
lilting U موزون
metrical U موزون
immusical U نا موزون
concordant U موزون
shapable U مناسب موزون
rhytmic movement U حرکت موزون
rhythms U اهنگ موزون
rhythm U اهنگ موزون
weighted indexes U شاخصهای موزون
harmonic U هم اهنگ موزون
lilts U اهنگ موزون
lilt U اهنگ موزون
fabliau U افسانه موزون
metrically U بطور موزون
tunably U کوک موزون
weighted average U میانگین موزون
weight index U شاخص موزون
tuneable U کوک موزون
tunable U کوک موزون
physical U بدنی
systemic U بدنی
corporals U بدنی
so matic U بدنی
somatic U بدنی
bodily U بدنی
corporal U بدنی
levelled U موزون هدف گیری
leveled U موزون هدف گیری
levels U موزون هدف گیری
polyphony U چندنثر موزون ومقفی
harmonious U موزون سازگار موافق
recites U با صدایی موزون خواندن
well proportioned U با تناسب متناسب موزون
rhythmize U باهنگ موزون دراوردن
recited U با صدایی موزون خواندن
recite U با صدایی موزون خواندن
level U موزون هدف گیری
symphonic U موزون شبیه سمفونی
reciting U با صدایی موزون خواندن
corporal punishment U تنبیه بدنی
hacking U خطای بدنی
flesh colour U رنگ بدنی
bodily pain U درد بدنی
physical education U تربیت بدنی
p.exercise U پرورش بدنی
physical movement U حرکت بدنی
somatic disorders U اختلالهای بدنی
physical profile U نیمرخ بدنی
somatotype U ریخت بدنی
body type U سنخ بدنی
physical exercise U تمرین بدنی
flesh red U بدنی رنگ
corps a corps U تماس بدنی
physical appearance U منظر بدنی
assault and battery U حملهی بدنی
common sensibility U حس کلی بدنی
well-balanced U سالم سلیم موزون باقرینه
well balanced U سالم سلیم موزون باقرینه
in peal U دارای صداهای موزون یامنظم
harmoniously U بطور موزون یا خوش اهنگ
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
assaulted U حمله بدنی به حریف
emotional and physical U امور عاطفی و بدنی
corporeal U بدنی دارای ماده
gestic U وابسته بحرکت بدنی
assaults U حمله بدنی به حریف
assault U حمله بدنی به حریف
personal foul U خطای بدنی به حریف
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
physical characteristics U مشخصات زمین خصوصیات بدنی
polonaise U نوعی رقص موزون لهستانی پولونز رقصیدن
assaults U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
orthograde U راه رونده با بدنی راست وعمودی
assaulted U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
assault U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
classical seat U وضع بدنی سوارکار روی زین
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
toll U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
paced U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paces U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
tolling U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
depressant U دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
movements U حرکات
to keep time U موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
eye movements U حرکات چشم
motion analysis U تحلیل حرکات
tactical movement U حرکات تاکتیکی
movements U حرکات یکانها
voluntary exercise U حرکات اختیاری
cadences U موزونی حرکات
cadence U موزونی حرکات
optional U حرکات اختیاری
compulsory freestyle U حرکات اجباری
prescribed exercise U حرکات اجباری
gestures U حرکات بیانگر
eurythmics U تناسب حرکات
peristalsis U حرکات حلقوی
puerilism U حرکات کودکانه
rings U حرکات دارحلقه
pump U حرکات فریبنده
pumped U حرکات فریبنده
pumps U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات نرمشی
calisthenics U حرکات سوئدی
play marking U حرکات تهاجمی
air movements U حرکات هوایی
school figures U حرکات اسب
retrograde movement U حرکات به عقب
compulsory U حرکات اجباری
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
road movement U حرکات روی جاده
gestural U متضمن حرکات واشارات
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
notations U ثبت حرکات شطرنج
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
notation U ثبت حرکات شطرنج
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
lunes U حرکات جنون امیز
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
surged U حرکات افقی اب دریا
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
circulation control U مدار کنترل حرکات
air movement section U قسمت حرکات هوایی
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
air register U تنظیم حرکات هوایی
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
surges U حرکات افقی اب دریا
surge U حرکات افقی اب دریا
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
scored U گرم کردن اسب ثبت حرکات
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
scores U گرم کردن اسب ثبت حرکات
paragraph three U هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
score U گرم کردن اسب ثبت حرکات
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
figurine algebraic notation U ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
pnemograph U الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
streak U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
lindy U رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
algebriac notation U ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streaked U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
streaks U یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com