Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inactive status
U
حالت انتساب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
statement
U
شماره انتساب شده
statements
U
شماره انتساب شده
assignment statement
U
حکم انتساب دستورانتساب
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
operator
U
انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
maps
U
روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت
map
U
روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت
operators
U
انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
volumes
U
نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
volume
U
نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
number
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
numbers
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
significantly
U
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significant
U
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
faceted code
U
یات یک موضوع را بیان میکند با انتساب دادن به هر یک یک مقدار
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
relocation
U
جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
locals
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
function key
U
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
nomenclature
U
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
i/o
U
روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
InterNIC
U
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
truncating
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
logical
U
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
page
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
naming services
U
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
assignment
[of something]
[to something]
U
انتساب
[به چیزی]
[از چیزی]
assignation
[of something]
[to something]
U
انتساب
[به چیزی]
[از چیزی]
forward seat
U
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
disposition
U
حالت
queasiness
U
حالت قی
manner
U
حالت
situation
U
حالت
line condition
U
حالت خط
pyreticosis
U
حالت تب
temper
U
حالت
tempered
U
حالت
attitudes
U
حالت
attitude
U
حالت
tempers
U
حالت
situations
U
حالت
expressions
U
حالت
case
U
حالت
postured
U
حالت
posturing
U
حالت
glass eyed
U
بی حالت
fettle
U
حالت
stances
U
حالت
feverishness
U
حالت تب
febricity
U
حالت تب
stance
U
حالت
phase
U
حالت
phased
U
حالت
phases
U
حالت
moods
U
حالت
idiocrasy
U
حالت
cases
U
حالت
self
U
حالت
posture
U
حالت
predicament
U
حالت
predicaments
U
حالت
estate
U
حالت
estates
U
حالت
if
U
حالت
ill conditioned
U
بد حالت
make
U
حالت
makes
U
حالت
mood
U
حالت
expression
U
حالت
stating
U
حالت
temperaments
U
حالت
temperament
U
حالت
states
U
حالت
unexpressive
U
بی حالت
status
U
حالت
state-
U
حالت
state
U
حالت
stated
U
حالت
condition
U
حالت
grain
U
حالت
postures
U
حالت
in a state of depression
U
در حالت افسردگی
averaged
U
در حالت کلی
facial expression
U
حالت چهره
on average
[on av.]
U
در حالت کلی
in form
U
خوش حالت
ignition condition
U
حالت احتراق
expressive eyes
U
چشمان با حالت
excited state
U
حالت برانگیخته
drinking bout
U
حالت مستی
incipience
U
حالت نخستین
drive state
U
حالت سائقی
drowsihead
U
حالت نیمخواب
eburnation
U
حالت عاجی
eigenstate
U
حالت انرژی
energy state
U
حالت انرژی
equation of state
U
معادله حالت
equilibrium state
U
حالت تعادل
erectness
U
حالت عمودی
exceptional case
U
حالت استثنایی
downiness
U
حالت کرکی
febile
U
دارای حالت تب
feminineness
U
حالت زنانه
goutiness
U
حالت نقرسی
grittiness
U
حالت شنی
ground state
U
حالت پایه
hang over
U
حالت خماری
iciness
U
حالت یخی
i.c.
U
حالت اولیه
humanness
U
حالت انسانیت
vitreus state
U
حالت شیشهای
glassy state
U
حالت شیشهای
waxiness
U
حالت مومی
feminity
U
حالت زنانه
final state
U
حالت پایانی
free wheeling
U
حالت خلاصی
idle position
U
حالت سکون
idiocrasy
U
حالت مخصوص
gas phase
U
حالت گازی
heat proof quality
U
حالت نسوزی
fugitiveness
U
حالت شخص
sulkily
U
با حالت قهر
accusative
U
حالت مفعولی
accidentalness
U
حالت اتفاقی
acedia
U
حالت خ-لسه
adrenergic reponse state
U
حالت پر ادرنالینی
affectedly
U
با حالت بخودگرفته
affectivity
U
حالت عاطفی
amentia
U
حالت هذیان
genitive
U
حالت اضافه
defensive
U
حالت تدافع
dative
U
حالت برایی
thirstily
U
با حالت تشنگی
possessive
U
حالت اضافه
possessives
U
حالت اضافه
domesticity
U
حالت اهلی
fluidity
U
حالت مایعی
resilience
U
حالت ارتجاعی
crudely
U
در حالت خامی
spasticity
U
حالت تشنج
marshiness
U
حالت مردابی
Lucky you!
<idiom>
U
خوش به حالت!
nervousness
U
حالت عصبانی
defensively
U
با حالت تدافع
defensively
U
حالت دفاعی
worst-case scenario
U
بدترین حالت
answer mode
U
حالت جواب
answer mode
U
حالت پاسخ
colloidal state
U
حالت کلوییدی
command mode
U
حالت فرماندهی
conjugality
U
حالت زناشویی
continuum state
U
حالت پیوستار
conversational mode
U
حالت محاورهای
corresponding state
U
حالت متنافر
counterpoise
U
حالت تعادل
creaminess
U
حالت سرشیری
deadness
U
حالت مرده
deliverable state
U
در حالت تحویل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com