English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spring U حالت ارتجاعی فنر پریدن
springs U حالت ارتجاعی فنر پریدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resilience U حالت ارتجاعی
resiliency U حالت ارتجاعی
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
elasticity U ارتجاعی
elastic limit U حد ارتجاعی
elastic U ارتجاعی
reactionist U ارتجاعی
reactionaries U ارتجاعی
resillient U ارتجاعی
limit of elasticity U حد ارتجاعی
reactionary U ارتجاعی
elastic restraint U گیرداری ارتجاعی
elastic properties U خواص ارتجاعی
elastic behavior U رفتار ارتجاعی
elastic modulus U ضریب ارتجاعی
elastic buffer U میانگیر ارتجاعی
elastic limit U مرز ارتجاعی
elastic behavior U حرکت ارتجاعی
elastic equilibrium U تعادل ارتجاعی
elastic buckling U کمانش ارتجاعی
elastic design U طرح ارتجاعی
tonicity U نیروی ارتجاعی
elastic stability U پایداری ارتجاعی
elasticity U قابلیت ارتجاعی
modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی
inelastic U غیر ارتجاعی
yield strength U تاب ارتجاعی
elastic limit U حد بر جهندگی حد ارتجاعی
recessive U ارتجاعی بازگشتی
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
rebounds U دارای قوه ارتجاعی
elastic deformation U تغییر شکل ارتجاعی
modulus of elasticity in shear U ضریب ارتجاعی برشی
rebounded U دارای قوه ارتجاعی
delayed elastic response U واکنش ارتجاعی تاخیری
non linerly elastic U ارتجاعی غیر خطی
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
inelastic U بدون قوه ارتجاعی
rebound U دارای قوه ارتجاعی
one track U فاقد قوه ارتجاعی
shear modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی برشی
rebounding U دارای قوه ارتجاعی
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
elastic design U طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
elastic strain U تغییر شکل نسبی ارتجاعی
tangent modules theory U تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
instantaneous elastic deformation U تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
to take ones flight U پریدن
to take off U پریدن
to start up U از جا پریدن
start up U از جا پریدن
skipped U پریدن
jump U پریدن
spring U پریدن
popping U پریدن
skip U پریدن
jumped U پریدن
springs U پریدن
skips U پریدن
jumps U پریدن
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
to skip rope U از طناب پریدن
to fly away U پریدن ورفتن
snap a person's nose off U بکسی پریدن
kickover U زدن و پریدن
shied U ازجا پریدن
shies U ازجا پریدن
shy U ازجا پریدن
stow U پریدن انباشتن
stowed U پریدن انباشتن
snap a person's head off U بکسی پریدن
stowing U پریدن انباشتن
stows U پریدن انباشتن
glides U سبک پریدن
glided U سبک پریدن
To jump . To be startled. U ازجا پریدن
bail out U پریدن از هواپیما
glide U سبک پریدن
shying U ازجا پریدن
shyest U ازجا پریدن
pole vaults U بانیزه پریدن
splash line U خط پریدن به اب در غواصی
pole vault U بانیزه پریدن
hip U جستن پریدن
hips U جستن پریدن
skitter U پریدن وسرخوردن
pops U پراندن پریدن
popped U پراندن پریدن
pop U پراندن پریدن
shyer U ازجا پریدن
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
rebounds U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
mechanical percentage U حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
rebounded U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebound U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
To jump across the stream. U ازروی نهر آب پریدن
vaults U جست زدن پریدن
buck U ازروی خرک پریدن
hurdle U از روی مانع پریدن
bucks U ازروی خرک پریدن
hurdles U از روی مانع پریدن
vault U جست زدن پریدن
fly U پرواز کردن پریدن
to d. a leap U جرات پریدن کردن
takeoffs U ازجا پریدن وبلندشدن
spout U پریدن فواره زدن
takeoff U ازجا پریدن وبلندشدن
spouted U پریدن فواره زدن
bail out U پریدن و شیرجه رفتن در اب
spouting U پریدن فواره زدن
spouts U پریدن فواره زدن
fly U گریختن پریدن پرواز
hod U بالا وپایین پریدن
hods U بالا وپایین پریدن
buck U بالا پریدن وقوز کردن
jounce U بشدت بالا و پایین پریدن
hurdles U از روی پرچین یاچارچوب پریدن
tumbled U جست وخیز کردن پریدن
tumble U جست وخیز کردن پریدن
To go for each other. U بیکدیگر پریدن ( نزاع کردن )
bounces U پریدن گزاف گویی کردن
bounced U پریدن گزاف گویی کردن
bounce U پریدن گزاف گویی کردن
bucks U بالا پریدن وقوز کردن
hurdle U از روی پرچین یاچارچوب پریدن
tumbles U جست وخیز کردن پریدن
jumps U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
to snap one's nose or head off U بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
jump U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
jumped U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
front underlock U خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
To jump down somebodys throat. U ناگهان وسط حرف کسی پریدن
to jump up at somebody U به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
crash the gate <idiom> U بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
to jackknife U با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
rush U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushed U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushing U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
screening U پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
bail out U به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
steer wrestling U پریدن از اسب به گردن گاو وفرود امدن او به زمین باپیچاندن گردنش
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
to jump on somebody U به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
skydive U پریدن از هواپیما با چتر ومانور پیش از بازشدن چتر
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
nips U جفت جفت زدن پریدن
nip U جفت جفت زدن پریدن
nipped U جفت جفت زدن پریدن
foulest U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
expressions U حالت
queasiness U حالت قی
stating U حالت
estate U حالت
predicaments U حالت
estates U حالت
manner U حالت
predicament U حالت
stated U حالت
states U حالت
stance U حالت
stances U حالت
situation U حالت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com