Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mechanical percentage
U
حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
design strength
U
مقاومت محاسباتی
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
planck law
U
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
resistance
U
مقدار مقاومت
impedance ratio
U
نسبت مقاومت فاهری
joint resistance
U
مقدار مقاومت مفصل
electrode resistance
U
مقدار مقاومت الکترد
insulation resistance
U
مقدار مقاومت نارسانا
alternating current resistance
U
مقدار مقاومت موثر
internal resistance
U
مقدار مقاومت داخلی
battery resistance
U
مقدار مقاومت باتری
critical resistance
U
مقدار مقاومت بحرانی
spurious resistance
U
مقدار مقاومت انگلی
earth resistance
U
مقدار مقاومت زمین
ohmic valve
U
مقدار مقاومت اهمی
leakage resistance
U
مقدار مقاومت نشت
true resistance
U
مقدار مقاومت اهمی
air resistance
U
مقدار مقاومت هوا
armature resistance
U
مقدار مقاومت ارمیچر
effective resistance
U
مقدار مقاومت موثر
contact resistance
U
مقدار مقاومت کنتاکت
resistance to alternating current
U
مقدار مقاومت موثر
dielectric resistance
U
مقدار مقاومت دی الکتریکی
resistance of an earthed conductor
U
مقدار مقاومت زمین
bonding resistance of rail
U
مقدار مقاومت اتصال به ریل
rescous
U
مقاومت در برابر قانون تمرد نسبت به مامورین دولت
proportionality
U
نسبت بین دو کالا از نظر حجم و مقدار
arc elasticity of demand
U
= Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
decibels
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
parameters
U
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
definitions
U
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
parameter
U
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
decibel
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
definition
U
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
employment gap
U
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
characteristic diagram for the steel
U
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
defines
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defining
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
define
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defined
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
carbon steel
U
فولاد کربن یا فولاد سخت
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
productive
U
حاصلضرب
products
U
حاصلضرب
product
U
حاصلضرب
product
[the result of multiplying]
U
حاصلضرب
[ریاضی]
product
U
محصول حاصلضرب
products
U
حاصل حاصلضرب
products
U
محصول حاصلضرب
vector product
U
حاصلضرب برداری
scalar product
U
حاصلضرب عددی
sum of products
U
مجموع حاصلضرب
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
product
U
حاصل حاصلضرب
scalar product
U
حاصلضرب اسکالر
logic product
U
حاصلضرب منطقی
cross products
U
حاصلضرب ضربدری
ion product constant
U
ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال
factorial
U
حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
ultimate strength
U
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
fiscal
U
محاسباتی
arithmetic
U
محاسباتی
money of account
U
پول محاسباتی
nomograph
U
نمودار محاسباتی
miscalculations
U
خطای محاسباتی
miscalculation
U
خطای محاسباتی
nomogram
U
جدول محاسباتی
calculating machine
U
ماشین محاسباتی
calculating punch
U
پانچ محاسباتی
nomogram
U
نمودار محاسباتی
compute bound
U
کران محاسباتی
compute bound
U
باتنگنای محاسباتی
compute bound
U
محدودیت محاسباتی
design stress resultant
U
تلاش محاسباتی
compute bound
U
با تنگنای محاسباتی
computational mistake
U
خطای محاسباتی
arithmetic operation
U
عمل محاسباتی
arithmetic operator
U
اپراتور محاسباتی
arithmetic relation
U
ارتباط محاسباتی
accounting prices
قیمت های محاسباتی
operational amplifier
U
تقویت کننده محاسباتی
deferred credits
U
اعتبارات سالهای محاسباتی
resillient
U
ارتجاعی
elastic limit
U
حد ارتجاعی
reactionary
U
ارتجاعی
reactionist
U
ارتجاعی
elastic
U
ارتجاعی
limit of elasticity
U
حد ارتجاعی
reactionaries
U
ارتجاعی
elasticity
U
ارتجاعی
remote computing services
U
خدمات محاسباتی از راه دور
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
inelastic
U
غیر ارتجاعی
resiliency
U
حالت ارتجاعی
modulus of elasticity
U
ضریب ارتجاعی
yield strength
U
تاب ارتجاعی
recessive
U
ارتجاعی بازگشتی
elasticity
U
قابلیت ارتجاعی
resilience
U
حالت ارتجاعی
elastic restraint
U
گیرداری ارتجاعی
elastic limit
U
حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic limit
U
مرز ارتجاعی
elastic modulus
U
ضریب ارتجاعی
elastic design
U
طرح ارتجاعی
elastic properties
U
خواص ارتجاعی
elastic stability
U
پایداری ارتجاعی
tonicity
U
نیروی ارتجاعی
elastic equilibrium
U
تعادل ارتجاعی
elastic behavior
U
حرکت ارتجاعی
elastic buckling
U
کمانش ارتجاعی
elastic behavior
U
رفتار ارتجاعی
elastic buffer
U
میانگیر ارتجاعی
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
modulus of elasticity in shear
U
ضریب ارتجاعی برشی
non linerly elastic
U
ارتجاعی غیر خطی
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
shear modulus of elasticity
U
ضریب ارتجاعی برشی
rebounding
U
دارای قوه ارتجاعی
elastic deformation
U
تغییر شکل ارتجاعی
rebounded
U
دارای قوه ارتجاعی
rebound
U
دارای قوه ارتجاعی
one track
U
فاقد قوه ارتجاعی
delayed elastic response
U
واکنش ارتجاعی تاخیری
inelastic
U
بدون قوه ارتجاعی
rebounds
U
دارای قوه ارتجاعی
arithmetic
U
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
addition
U
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
additions
U
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
instantaneous elastic deformation
U
تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
springs
U
حالت ارتجاعی فنر پریدن
elastic design
U
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
tangent modules theory
U
تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
spring
U
حالت ارتجاعی فنر پریدن
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
arithmetic
U
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
beam on elastic supports
U
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
alu
U
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد
precedence
U
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
arithmetic logic unit
U
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
aggregate
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
arithmetic
U
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
aggregates
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
rebound
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounded
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding
U
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
alu
U
Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
steel
U
فولاد
steeled
U
فولاد
bevelled steel straight edge
U
فولاد کج بر
steels
U
فولاد
steeling
U
فولاد
cementite
U
فولاد
oxygen converter steel
U
فولاد ال دی
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
selenodesy
U
اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
dispersed intelligence
U
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
magnet steel
U
فولاد مغناطیسی
crude steel
U
فولاد خام
crucible cast steel
U
فولاد بوتهای
crucible steel
U
فولاد بوتهای
alloy steel
U
فولاد فشرده
machinery steel
U
فولاد ماشینی
molten metal
U
فولاد ریختگی
killed steel
U
فولاد کشته
stainless steel
U
فولاد ضد زنگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com