English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
narcotin U جوهر مخدر افیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
morphin U جوهر منوم افیون
morphia U جوهر خواب اورافیون جوهرمنوم افیون
stuperfacient U مخدر دارویاعامل مخدر
opiam U افیون
opiates U افیون
opium U افیون
opiate U افیون
fix U افیون
fixes U افیون
meconium U افیون
laudanum U تنتور افیون
opiate U افیون دار
hops U افیون لی لی کردن
hopping U افیون لی لی کردن
hopped U افیون لی لی کردن
hop U افیون لی لی کردن
opiates U افیون دار
codeine U جوهرمسکن افیون
laudanum U مخلوط افیون
opiumism U خو گرفتگی بکشیدن افیون
narcotin U جوهرخواب اور افیون
narceine U شبه قلیایی افیون
stupefacient U مخدر
narcotic U مخدر
narcitic U مخدر
neurotoxic U مخدر اعصاب
narcotic U ماده مخدر
drugs U داروی مخدر
dope U ماده مخدر
dopes U ماده مخدر
narcitic U داروی مخدر
narcotic drugs U مواد مخدر
drugging U داروی مخدر
narcotics U داروهای مخدر
drug U داروی مخدر
drugged U داروی مخدر
dope U اگاهی داروی مخدر
dopes U اگاهی داروی مخدر
stupefier U مخدر تخدیر کننده
opiate U مخدر تکسین دهنده
narcotism U اثر داروی مخدر
drug trafficking U قاچاق مواد مخدر
drug addiction U اعتیاد به مواد مخدر
drug trafficker U قاچاقچی مواد مخدر
opiates U مخدر تکسین دهنده
drug pushers U توزیع کنندگان مواد مخدر
to drug somebody U به کسی داروی مخدر دادن
stupefactive U مخدر دارویاعامل مخدرگیج سازی
nobble U نزریق مواد مخدر به اسب
nobbled U نزریق مواد مخدر به اسب
nobbling U نزریق مواد مخدر به اسب
nobbles U نزریق مواد مخدر به اسب
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
to frisk [a person] U دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
acid house U نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
dye stuff U جوهر
narceine U جوهر
chlorhydrate of qui nine U جوهر
coessential U هم جوهر
consubstantial U هم جوهر
essentiality U جوهر
ens U جوهر
dyestuff U جوهر
lustreer U اب جوهر
pithless U بی جوهر
aniline U جوهر
anilin U جوهر
quintes sence U جوهر
etching acid U جوهر
aceric acid U جوهر
substances U جوهر
soldering flux U جوهر
toner U جوهر
acid U جوهر
acids U جوهر
heart U جوهر
juice U جوهر
inks U جوهر
ink U جوهر
quintessence U جوهر
juices U جوهر
bone marrow U جوهر
marrow U جوهر
being U جوهر
spiriting U جوهر
substance U جوهر
essence U جوهر
marrows U جوهر
sulphate of qui nine U جوهر
hearts U جوهر
sulphate of quinine U جوهر
spirit U جوهر
monad U جوهر الهی
magnetic ink U جوهر مغناطیسی
salicin U جوهر بید
muriatic acid U جوهر نمک
matter and form U جوهر و عرض
strychnia U جوهر کوچوله
subsistance U جوهر مفاد
santonin U جوهر درمنه
santalin U جوهر صندل
sulphuric acid U جوهر گوگرد
reflectance ink U جوهر انعکاس
the spirit of the law U جوهر قانون
quiddity U جوهر ناچیز
toner U جوهر پودری
veratrine U جوهر کندش
santalic acid U جوهر صندل
toner cartridge U کارتریج جوهر
selfdom U جوهر نفس
blotters U جوهر خشک کن
subjects U جوهر واساس
acitric a U جوهر ابلیمو
aizarine U جوهر روناس
aquafortis U جوهر شوره
subjecting U جوهر واساس
subjected U جوهر واساس
subject U جوهر واساس
creosoting U جوهر قطران
creosoting U جوهر قیر
acetic acid U جوهر سرکه
acetic U جوهر سرکهای
matter U ماهیت جوهر
mattered U ماهیت جوهر
mattering U ماهیت جوهر
matters U ماهیت جوهر
substance U ذات جوهر
substances U ذات جوهر
blotter U جوهر خشک کن
aceric acid جوهر افرا
creosotes U جوهر قطران
creosotes U جوهر قیر
boric acid U جوهر بوره
citric acid U جوهر لیمو
extract U عصاره جوهر
extracted U عصاره جوهر
individuum U جوهر فرد
extracting U عصاره جوهر
extracts U عصاره جوهر
element U جوهر فرد
elements U جوهر فرد
tannin U جوهر مازو
creosoted U جوهر قطران
creosoted U جوهر قیر
carbonate of soda U جوهر قلیا
creosote U جوهر قطران
creosote U جوهر قیر
formic acid U جوهر مورچه
atomic U مربوط به جوهر فرد
citric acid جوهر لیمو ترش
godhead U رب النوع جوهر الوهیت
acetate U نمک جوهر سرکه
menthol U جوهر نعناع خشک
ferrate U نمک جوهر اهن
pepsinate U با جوهر گوارنده امیختن
inkblot U لکه جوهر یا مرکب
acetification U جوهر سرکه سازی
peppermint camphor U جوهر نعناع خشک
oxaluria U وجود جوهر ترشک
diatomic U دارای دو جوهر فرد
hydrochlorate U ملح جوهر نمک
hydrochloric acid U جوهر نمک HCI
nonreflective ink U جوهر غیر انعکاسی
inkblot test U ازمون لکههای جوهر
formyl U اصل جوهر مورچه
ink ject printer U چاپگر با فوران جوهر
hydrochloride U ترکیب جوهر نمک دار
sulfuric acid U جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
acetanion U انیون 2O3H2C جوهر سرکه
atom U جوهر فرد جزء لایتجزی
atoms U جوهر فرد جزء لایتجزی
tannic U مازودار دارای جوهر مازو
cartridge U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
hydrochloric U دارای هیدروژن و کلورین جوهر نمک
syupersubstantial U مافق وجود یا جوهر مادی روحی
santonin U جوهر کرم که از تخم درمنه میگیرند
cartridges U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
nitrates U نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
nitrate U نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
print U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
prints U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
printed U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
These ink stains wont come out. U این لکه های جوهر پاک نمی شود
carbon ribbon U ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
mick reader U دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
magnetic ink character reader U دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
electrostatic U مین شکل حرف و...و استفاده از جوهر با بار مخالف که در صورت ... به کاغذ می چسبد
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
marks U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
impact U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impacts U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
tartrate U ملح اسید تارتاریک ملح جوهر غوره یا جوش ترش
micr U سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com