English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
afforestation U جنگل سازی
afforestment U جنگل سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deforested U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
purlieu U زمینی که وقتی جزو جنگل بوده و هنوزمشمول قانون جنگل ها میباشد
agrosylvopastoral system U سیستم کشت و جنگل و مرتع سازگان کشت و چرا و جنگل
reforested U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforesting U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforest U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforests U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
weald U جنگل
forests U جنگل
forest U جنگل
jungles U جنگل
woodland U جنگل
silviculture U جنگل
jungle جنگل
sylviculture U جنگل
timberland U جنگل
surcharge of common U یا جنگل
greenwood U جنگل
woodlands U جنگل
afforestation U احداث جنگل
rangers U جنگل بان
ranger U جنگل بان
nemoral U جنگل نشین
afforestation U جنگل کاری
wildwood U جنگل طبیعی
mangrove forest U جنگل ماندابی
wildwood U جنگل خودرو
wood U جنگل چوبی
jungly U جنگل دار
pinetum U جنگل کاج
woodsy U مربوط به جنگل
dryad U عروس جنگل
jungled U جنگل دار
xyloid U جنگل دار
woodman U جنگل نشین
woodsy U ساکن جنگل
woodless U بی درخت بی جنگل
wood nymph U حوری جنگل
clearing of jungle U پاکسازی جنگل
silviculture U احداث جنگل
woody U جنگل دار
silviculture U پرورش جنگل
forestation U وسعت جنگل
deforestation U جنگل زدایی
forestation U احداث جنگل
forest laws U قوانین جنگل
rainforests U جنگل بارانی
rainforest U جنگل بارانی
sylviculture U احداث جنگل
sylvan U ساکن جنگل
reforestation U احیای جنگل
silenus U الهه جنگل
silvicolous U ساکن جنگل
silvicolous U جنگل نشین
silvics U جنگل شناسی
mangrove forest U جنگل مردابی
steppe forest U جنگل جلگهای
foresters U جنگل نشین
forester U جنگل نشین
silviculturist U ویژه گر پرورش جنگل
tropical rain forest جنگل بارانهای استوایی
woodnote U صدای حیوانات جنگل
glade U فضای میان جنگل
vert U گیاه سبز در جنگل
glade U سبزه میان جنگل
selva U جنگل بارانی گرمسیری
tropical rainforest U جنگل بارانی گرمسیری
forestry U احداث جنگل جنگلداری
timberland U جنگل چوب الواری
conifer forest U جنگل سوزنی برگ
bushwacking U در جنگل از بیراهه رفتن
cloud forest U جنگل بلند مه الود
silvicultural U وابسته بپرورش جنگل
forests U تبدیل به جنگل کردن
forest U تبدیل به جنگل کردن
glades U فضای میان جنگل
glades U سبزه میان جنگل
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
tree farm U محوطه درخت کاری جنگل
impark U در پارک یا جنگل محصور کردن
pinery U جنگل کاج گرمخانه اناناس
smokechaser U مامور اتش نشانی جنگل
sylvopastoral U طرح ریزی جنگل و مرتع
glades U خیابان یا کوچه جنگل درختستان
boreal forest U جنگل سوزنی برگ شمالی
wood craft U جنگل شناسی از لحاظ شکار
glade U خیابان یا کوچه جنگل درختستان
raped U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
rape U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
chaparral U بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
rapes U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
raping U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
rain forest U جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
thicketed U پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
duff U سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
woodlot U منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
wind shake U تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
robin hood U رابین هود یاغی جنگل نشین و جوانمرد انگلیسی
Mahogany was once abundant [prolific] in the tropical forests. U یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
disforest U ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
disafforest U ازحال جنگلی بیرون اوردن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
actaeon U اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
afforest U تبدیل به جنگل کردن جنگلکاری کردن
individualised U تک سازی
individualize U تک سازی
pavements U کف سازی
flooring U کف سازی
individualization U تک سازی
compaction U تو پر سازی
idolization U بت سازی
deflexion U خم سازی
truncation U بی سر سازی
local anasthesia U سر سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
individuation U تک سازی
pavement U کف سازی
padding U له سازی
stylization U مد سازی
flection U خم سازی
individualizing U تک سازی
individualises U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualized U تک سازی
repk lection U پر سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
individualising U تک سازی
refreshment U تازه سازی
reduction U ساده سازی
strangling U خفه سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
refreshments U تازه سازی
ostosis U استخوان سازی
infuriation U خشمگین سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
simulations U فاهر سازی
wearisomeness U کسل سازی
irksomeness U کسل سازی
invalidation U باطل سازی
simulations U شبیه سازی
inurement U معتاد سازی
intensification U پر قوت سازی
inspissation U غلیظ سازی
illumination U روشن سازی
bookbinding U کتاب سازی
simulation U همانند سازی
metabolic U سوخت و سازی
inebriation U مست سازی
individuation U جدا سازی
secretion U پنهان سازی
equating U هم ارز سازی
brewing U ابجو سازی
paling U نرده سازی
substructure U زیر سازی
panel work U تنکه سازی
paneling U قاب سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
reductions U ساده سازی
substructures U زیر سازی
miniaturization U کوچک سازی
integration U مجتمع سازی
reclamation U اباد سازی
bedding U ثابت سازی
bedding U محکم سازی
synchronizing U همزمان سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com