English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kettle U جعبه قطب نما
kettles U جعبه قطب نما
pyx U جعبه قطب نما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
cassette U جعبه کوچک جای جواهرات
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U جعبه کوچک جای جواهرات
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pack U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
packs U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
palette U جعبه رنگ نقاشی
palettes U جعبه رنگ نقاشی
power U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
musical box U جعبه ساز
musical boxes U جعبه ساز
cabinet U جعبه کشودار
cabinets U جعبه کشودار
casket U جعبه کوچک
casket U جعبه جواهر صندوق یاتابوت
casket U جعبه جواهرات
caskets U جعبه کوچک
caskets U جعبه جواهر صندوق یاتابوت
caskets U جعبه جواهرات
panel U جعبه کلیدبرق
panels U جعبه کلیدبرق
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
glove compartment U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartment U جعبه داش بورد
glove compartments U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartments U جعبه داش بورد
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
casing U جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casings U جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
jukebox U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
fuse box U جعبه فیوز
fuse boxes U جعبه فیوز
block U جعبه قرقره
blocked U جعبه قرقره
blocks U جعبه قرقره
receiver U جعبه خوراک دهنده
receiver U جعبه خزانه
receivers U جعبه خوراک دهنده
receivers U جعبه خزانه
compact U نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted U نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacting U نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacts U نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
case U صندوق جعبه
case U جعبه
case U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U صندوق جعبه
cases U جعبه
cases U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
pillbox U سنگر بتونی جعبه قرص
pillboxes U سنگر بتونی جعبه قرص
tool box U جعبه ابزار
tool boxes U جعبه ابزار
tool kit U جعبه ابزار
tool kits U جعبه ابزار
crate U جعبه بندی
crates U جعبه بندی
CD U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
CDs U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
magnetic tape U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
junction box U جعبه اتصال
junction box U جعبه تقسیم
junction box U جعبه ترمینال
junction boxes U جعبه اتصال
junction boxes U جعبه تقسیم
junction boxes U جعبه ترمینال
tray U جعبه دو خانه
trays U جعبه دو خانه
packing U روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
shook U روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
showcase U جعبه اینه
showcased U جعبه اینه
showcases U جعبه اینه
showcasing U جعبه اینه
encase U درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encased U درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encases U درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
receptacle U فیش برق جعبه تقسیم سیمها
receptacles U فیش برق جعبه تقسیم سیمها
shell U جعبه حاوی باروت
shelling U جعبه حاوی باروت
Other Matches
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
drawers U جعبه
hutch U جعبه
hot bus bar U جعبه
air box U جعبه دم
box pass U جعبه رخ ده
cist U جعبه
chest set U جعبه
drawer U جعبه
cages U جعبه
chests U جعبه
chest U جعبه
kits U جعبه
kit U جعبه
boxes U جعبه
cage U جعبه
hutches U جعبه
incasement U جعبه
box U جعبه
jack box U جعبه اتصال
cartons U جعبه مقوایی
carton U جعبه مقوایی
inductance box U جعبه اندوکتانس
gearing U جعبه دنده
gearboxes U جعبه دنده
gearbox U جعبه دنده
gears U جعبه دنده
geared U جعبه دنده
gear U جعبه دنده
black boxes U جعبه سیاه
pouch kit U جعبه دارو
boxes U جعبه مقوایی
terminal box U جعبه کلم
terminal box U جعبه ترمینال
transmissions U جعبه دنده
transmission U جعبه دنده
output box U جعبه فیوز
panel box U جعبه تابلو
problem box U جعبه مساله
power pack U جعبه تغذیه
outlet box U جعبه خروجی
soapbox U جعبه صابون
soapboxes U جعبه صابون
jardiniere U جعبه گلدان
jewel box U جعبه جواهر
box U جعبه مقوایی
mail box U جعبه پستی
mirror frame U جعبه اینه
puzzle box U جعبه معما
outlet box U جعبه دیواری
switching kit U جعبه اتصال
black box U جعبه سیاه
distribution box U جعبه تقسیم
completed case U جعبه پر شده
colour box U جعبه رنگ
drive mechanism U جعبه دنده
coil box U جعبه پیچک
echo box U جعبه بازاوا
skinner box U جعبه اسکینر
phantom target U جعبه بازاوا
chain case U جعبه زنجیر
cartridge box U جعبه فشنگ
carter U جعبه کارتر
conduit box U جعبه انشعاب
connection box U جعبه اتصال
distribution box U جعبه انشعاب
splice box U جعبه تقسیم
distributing box U جعبه تقسیم
discrimination box U جعبه افتراق
demolition kit U جعبه تخریب
decision box U جعبه تصمیم
crankcase U جعبه کارتر
cotainer U جعبه باطری
repair kit U جعبه تعمیر
sandtable U جعبه شنی
busbar U جعبه تقسیم
smoke pot U جعبه دودانگیز
breakout box U جعبه قطع
battery box U جعبه باتری
alarm box U جعبه الارم
steering gear U جعبه فرمان
gun bag U جعبه توپ
air box U جعبه هوا
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
incase U در جعبه گذاردن
hatboxes U جعبه کلاه
hatbox U جعبه کلاه
shuttle box U جعبه دو سره
battery box U جعبه باطری
battery bus U جعبه تقسیم
boxy U جعبه مانند
box suitmeats U جعبه شیرینی
box stall U جعبه اخور
gear box U جعبه دنده
gear case U جعبه دنده
box connector U رابط جعبه
goal box U جعبه هدف
bernoulli box U جعبه برنولی
battery case U جعبه باتری
incase etc U در جعبه گذاشتن
box maker U جعبه ساز
zoom box U جعبه درشتنمایی
holdalls U جعبه هزارپیشه
workbox U جعبه ابزار
watchcase U جعبه ساعت
socket box U جعبه پریز
holdall U جعبه هزارپیشه
transmission case U جعبه دنده
ammunition chest U جعبه مهمات
sandboxes U جعبه یا گودال شن
toolbox U جعبه ابزار
inductance box with plug U جعبه اندوکتانس با دوشاخه
dialog box U جعبه تبادل دوطرفه
demolition kit U جعبه وسایل تخریب
planetary gear U جعبه دنده خورشیدی
show case U ویترین جعبه اینه
papetrie U جعبه نوشت افزار
dressing case U جعبه لوازم ارایش
ratchet box U جعبه آچار جغجغه ای
oil pan U جعبه کارتر خودرو
head stock U جعبه هرزگردماشین تراش
gland cock U شیر جعبه اببندی
pyx U جعبه کوچک صندوقچه
gearbox position U وضعیت جعبه دنده
transmission grease U گریس جعبه دنده
quick change gearbox U جعبه دنده نورتون
gear quadrant U ماهک جعبه دنده
gear case U پوسته جعبه دنده
molding box U جعبه قالب گیری
first aid kit U جعبه کمکهای اولیه
extention alarm push U جعبه انشعاب اژیر
obstruction box U جعبه ایجاد مانع
district call box U جعبه خبر محلی
jack box U جعبه تقسیم تلفن
adaptation kit U جعبه ابزار تطبیق
transmission oil U روغن جعبه دنده
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
shells U جعبه حاوی باروت
gear box U جعبه دنده گیرباکس
bevel gear drive U جعبه دنده مخروطی
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
steering gear U جعبه دنده فرمان
reliquaries U جعبه اشیاء متبرکه
reliquary U جعبه اشیاء متبرکه
accessory box جعبه لوازم یدکی
accessory gear box جعبه چرخدنده فرعی
cold spell or cold snap <idiom> U یک جعبه هوای سرد
alert box U پنجره یا جعبه هشدار
boxed U قرار دادن در یک جعبه
switching kit U جعبه کلید تلفن
holdalls U جعبه اسبابهای مختلف
transfer case U جعبه انتقال نیرو
gear change box U جعبه تعویض دنده
chain case U جعبه محافظ زنجیر
buoyant mine case U جعبه مین شناور
holdall U جعبه اسبابهای مختلف
boxiness U شکل جعبه بودن
boxes are made of wood U جعبه ها را از چوب میسازند
box U جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
chest set U جعبه ابزار سینه بند
gearbox flange U لبه برامده جعبه دنده
transmission ratio U نسبت تبدیل جعبه دنده
mess gear U جعبه فروف سرباز یا مسافر
music box U جعبه محتوی ساز کوکی
boat box U جعبه کمکهای اولیه قایق
pneumatic dunnage U جعبه ها و محفظههای لاستیکی بار
mess kit U جعبه فروف سرباز یا مسافر
transmission oil pump U پمپ روغن جعبه دنده
adaptation kit U جعبه وسایل تطبیق دهنده
speed reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
epicyclic transmission U جعبه دنده اپی سیکلیک
smoke candle U جعبه دودزا در گلوله دودانگیز
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
smoke candle U جعبه حاوی عامل دودانگیز
reduction gear U جعبه دنده تبدیل سرعت
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
airdrop container U جعبه مخصوص بارریزی هوایی
flooder U غرق کننده جعبه مین
boxes U جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
gear friction losses U تلفات اصطکاکی جعبه دنده
sandpit U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
Handle the boxes with care. U جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
piv variable speed transmission U جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com