English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
airdrop container U جعبه مخصوص بارریزی هوایی
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
vectors U حامل
stave U حامل
vector U حامل
gerent U حامل
bearer cheque U چک حامل
porters U حامل
bearer U حامل
vehicle U حامل
conveyor U حامل
conveyer U حامل
porter U حامل
carrier U حامل
carriers U حامل
vehicles U حامل
bearers U حامل
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
vehicle U حامل رسانه
carrier detect U تشخیص حامل
thurifer U حامل بخوردان
carrier gas U گاز حامل
carrier frequency U بسامد حامل
thurifer U حامل مجمر
carrier frequency U فرکانس حامل
data carrier U حامل داده
vehicles U حامل رسانه
radius vector U شعاع حامل
messenger U طناب حامل
messengers U طناب حامل
carrier system U سیستم حامل
carrier wave U موج حامل
bearers U در وجه حامل
tape transport U حامل نوار
data carrier U حامل داده ها
color carrier U حامل رنگ
linkman U حامل مشعل
transport U ترابری حامل
transporting U ترابری حامل
bearer U در وجه حامل
transports U ترابری حامل
sound carrier U حامل صوت
transported U ترابری حامل
vectorial U حامل بردار
carrier detect U کشف حامل
osborne shackle U قلاب حامل
bearing angle U زاویه حامل
bearer bond U سند حامل
payable to the bearer U در وجه حامل
bearing U زاویه حامل
linkmen U حامل مشعل
vectors U حامل بردار
bearer cheque U چک در وجه حامل
breech block carrier U حامل کولاس
gestatorial U حامل پاپ
video carrier U حامل ویدئو
linkboy U حامل مشعل
vector U حامل بردار
messenger wire U سیم حامل
image carrier U حامل تصویر
caddies U حامل وسایل بازیگر
perseus U حامل راس الغول
platforms U رسانگر حامل گیرنده
caddied U حامل وسایل بازیگر
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
weapon carrier U حامل جنگ افزار
bearer stock U اسناد در وجه حامل
carriers U برنامه حامل میکرب
persi U حامل راس الغول
caddying U حامل وسایل بازیگر
carrier U حامل غلطک حمال
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
caddie U حامل وسایل بازیگر
victualler U کشتی حامل خواربار
carrier U برنامه حامل میکرب
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
bearer bond U سند در وجه حامل
carriers U حامل غلطک حمال
platform U رسانگر حامل گیرنده
carrier color signal U پیام رنگی حامل
slaver U کشتی حامل بردگان
stretcher bearer U حامل تخت روان
stretcher-bearer U حامل تخت روان
stretcher-bearers U حامل تخت روان
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
caddy U حامل وسایل بازیگر
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
stave U روی خط حامل نوشتن
carrier frequency U فرکانس موج حامل
comports U دربرداشتن حامل بودن
current carrying conductor U رسانای حامل بار
comporting U دربرداشتن حامل بودن
comport U دربرداشتن حامل بودن
comported U دربرداشتن حامل بودن
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
flagship U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
flagships U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
payable to bearer U قابل پرداخت در وجه حامل
flag ship U ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carabineer U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carabinier U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
black endorsement U براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
blank endorsement U فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com