English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
poiseuille flow U جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
cherry rivet U پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
peripheral U قطعه خارجی پردازنده مرکزی که حاوی خصوصیات جانبی است
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
pendant U سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
microprocessor U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
capitulum U فصل یاقسمت مختصری
suffragan U تابع منطقه یاقسمت دیگری
diffuser area ratio U نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
gynoecium U مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
screw bolt U مادگی
sockets U مادگی
buttonholed U مادگی
incomplete flower U مادگی
buttonholes U مادگی
boutonniere U مادگی
socket مادگی
vulva U مادگی
buttonholing U مادگی
buttonhole U مادگی
pistil U مادگی
androginy U نر و مادگی
vulvas U مادگی
decagynous U ده مادگی
heterogamous U دارای مادگی ها
trigynous U دارای سه مادگی
terahenous U دارای 4 مادگی
tristigmatic U دارای سه مادگی
mortise U مادگی زبانه
mortice U مادگی زبانه
pistil U الت مادگی گل
pistillate U مادگی دار
pistillary U وابسته به مادگی گل
telephone jack U مادگی تلفن
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
dodecagynous U دارای دوازده مادگی
heptagynous U دارای هفت مادگی
pentagynous U دارای پنج مادگی
pistillate U تولید کننده مادگی
polygynous U دارای چند الت مادگی
banana jack U مادگی در رادیو برای دوشاخه
perigynous U واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
circulars U دایرهای
gyrate U دایرهای
cyclic U دایرهای
gyrated U دایرهای
gyrates U دایرهای
gyrating U دایرهای
circular U دایرهای
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
circular velocity U سرعت دایرهای
circumferential stress U خستگی دایرهای
semi circular U نیم دایرهای
circular list U لیست دایرهای
rotary motion U حرکت دایرهای
circulars U دایرهای شکل
polycyclic U چند دایرهای
circular U دایرهای شکل
shiko dachi U ایستادن دایرهای
circular flow U جریان دایرهای
circular motion U حرکت دایرهای
endless sling U باربردار دایرهای
circle graph U نمودار دایرهای
circuit training U تمرین دایرهای
circular arch U طاق دایرهای
hoop stress U تنش دایرهای
sex changer U وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
gender changer U وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
circular shift U تغییر مکان دایرهای
circular casing pump U تلمبه پا بده دایرهای
molinello U ضربه دایرهای به سر در سابر
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
tubular U لولهای
tubiform U لولهای
pipy U لولهای
tubulose U لولهای
tubulous U لولهای
pipelines U لولهای
fistulous U لولهای
fistular U لولهای
cannulated U لولهای
cannulate U لولهای
pipeline U لولهای
cylindrical U لولهای
eye U شکاف درجه دایرهای شکل
circular mil U مساحت دایرهای به قطر یک میل
circle eight U چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
eyeing U شکاف درجه دایرهای شکل
eyes U شکاف درجه دایرهای شکل
eying U شکاف درجه دایرهای شکل
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
heyland diagram U دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
tubular capacitor U خازن لولهای
tubular mast U دکل لولهای
tube well U چاه لولهای
tubular pole U دکل لولهای
tube insulator U مقره لولهای
pipe aqueduct U اباره لولهای
false key U خار لولهای
tubular radiator U رادیاتور لولهای
tubular rivet U پرچ لولهای
tubularity U حالت لولهای
tubular U لولهای شکل
tubular well U چاه لولهای
tubular shaft U محور لولهای
tubular scaffold U داربست لولهای
tulip valve U سوپاپ لولهای
four way U چهار لولهای
twingun U توپ دو لولهای
pipe aqueduct U ناو لولهای
sparred U الوار لولهای
salver shaped U لولهای شکل
salverform U لولهای شکل
bore hole U چاه لولهای
spar U الوار لولهای
spars U الوار لولهای
barrel outlet U ابگیر لولهای
poppet valve U سوپاپ لولهای
pipe outlet U ابگیر لولهای
barrel drop U ابشار لولهای
pipe culvert U ابگذر لولهای
pipe organ U ارغنون لولهای
tubular condenser U خازن لولهای
roll paper U کاغذ لولهای
circle of influence U دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
quill shaft U شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
tricolor picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
three gun picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
multiple gun U توپ چند لولهای
tubular transmission shaft U محور انتقال لولهای
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
single gun color tube U لامپ تصویر تک لولهای
to pull at a pipe U با کوشش اب از لولهای کشیدن
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
pipestill U دستگاه تقطیر لولهای
tubal U لوله رحم لولهای
tubulure U دریچه کوچک لولهای
dash pot U کمک فنر لولهای
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
dartboard U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
circular probable error U دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
roll reversal U حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
gastrin U هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism U درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulous U دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulation U شکل لوله ترتیب لولهای
tubulose U دارای گلهای کوچک لولهای
volte U حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
profiles U مقطع
sections U مقطع
tablature U مقطع
profiling U مقطع
cross section U مقطع
section U مقطع
profiled U مقطع
cutting U مقطع
segments U مقطع
segment U مقطع
profile U مقطع
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
royalty U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalties U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
fox fire U نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
backsliding U کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
treasury stock U سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
grace note U نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
bound barrel U لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
ac fittings U رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
tubulifloral U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubuliferous U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com