English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chancelor U جداره مشبک [کلیسا]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
Other Matches
netted veined U دارای رگههای مشبک مشبک العروق
lattice suspension bridge U پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
single skinned U یک جداره
cavity walls U دیوار دو جداره
cavity wall U دیوار دو جداره
double window U پنجره دو جداره
hollow walls U دیوار دو جداره
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
LCD U Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
cribriform U مشبک
gridded U مشبک
meshy U مشبک
honeycomb U مشبک
honeycombs U مشبک
cancellate U مشبک
cancellated U مشبک
netted U مشبک
flowing <adj.> U مشبک
latticed U مشبک
grilled U مشبک
reticular U مشبک
retculate U مشبک
retiform U مشبک
wire mesh U اهنبندی مشبک
air-bick U سفال مشبک
truss bridge U پل با تیر مشبک
perforated brick U اجر مشبک
honeycomb coil U پیچک مشبک
hollow brick U اجر مشبک
bar screen U دریچه مشبک
fretwork specialist U مشبک کار
Geometrical U مشبک کاری
lattic-window U پنجره مشبک
interknit U در هم مشبک کردن
interlace U مشبک کردن
trestle work U پایههای مشبک
perforated cover plates U صفحات مشبک
meshwork U کارهای مشبک
reticulate U مشبک کردن
mesh iron U اهن مشبک
lattice tower U برج مشبک
lattice tower U دکل مشبک
lattice suspension bridge U پل اویزشی مشبک
lattice mast U دکل مشبک
lattice grider U تیر مشبک
shadow mask U صفحه مشبک
pierced woodwork U چوبکاری مشبک
lattice woung coil U پیچک مشبک
lattices U تیر مشبک
lattices U کار مشبک
lattice U تیر مشبک
lattice U کار مشبک
grilles U پنجره مشبک
grille U پنجره مشبک
lattice window U پنجره مشبک
lattice windows U پنجره مشبک
interwove U مشبک کردن
interweaving U مشبک کردن
interweaves U مشبک کردن
crate U صندوق مشبک
interweave U مشبک کردن
latticework U چیز مشبک
crates U صندوق مشبک
trussed U تیر مشبک
sleeve brick U اجر مشبک
checker brick U اجر مشبک
checker chamber U اطاقک مشبک
truss U تیر مشبک
bar screen U ریچه مشبک
aperture mask U صفحه مشبک
trusses U تیر مشبک
trussing U تیر مشبک
lattic-bridge U تیر حمال مشبک
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
Kentish tracery U مشبک کاری کنتی
reticulate U شبکه کردن مشبک
reticulum U بافت همبند و مشبک
chancel-rail U دیواره مشبک [کلیسا]
slotted casing U لوله جدار مشبک
chancel-rail U نرده مشبک [کلیسا]
interlaced U درهم بافته مشبک
Lantern ring U رینگ مشبک یا پنجره ای
luggage net U باربند فلزی مشبک
expanded metal U ورق اهن مشبک
mesh reinforcement U ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage U ارماتور مشبک فلزی
grillwork U پنجره مشبک سازی
net winged U دارای بال مشبک
perforated metal basket U سبد فلزی مشبک
lattice girder U تیر حمال مشبک
wracks U توری مشبک اشغال گیر
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
wracked U توری مشبک اشغال گیر
racked U توری مشبک اشغال گیر
corner truss U تیر مشبک کنج دار
rack U توری مشبک اشغال گیر
cellular metal floor raceway U سیم روی کف مشبک اطاق
caul U نوعی روسری مشبک توری
racks U توری مشبک اشغال گیر
lattice analogy U روش قیاس به تیر مشبک
laced column U ستون مشبک با بستهای چپ وراست
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
mesh U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
lattic-moulding U [ابزار بند مشبک یا توری مانند]
meshing U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshes U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
air-grating U [پنجره مشبک برای عبور هوا]
form-piece U [تکه های سنگ در مشبک کاری]
grillage U زمینه و طرح مشبک توری و غیره
screen pipe U لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
honeycombs U بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
honeycomb U بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com