English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phytosociology U جامعه شناسی گیاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paleobotany U سنگواره شناسی گیاهی
plant ecology U بوم شناسی گیاهی
phytoecology U بوم شناسی گیاهی
sociology U جامعه شناسی
social science U جامعه شناسی
sociological U وابسته به جامعه شناسی
sociolinguistics U جامعه شناسی زبان
blind U مخفی گاه [جامعه شناسی]
blind U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
hero-worshipper U ستایش گر ساده لوح [جامعه شناسی]
to acclimate [American E] to new circumstances U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] yourself U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to become acclimatized U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
floristry U شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
european essembly U مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
to ask somebody out U از کسی پرسیدن که آیا مایل است [با شما] بیرون برود [جامعه شناسی]
scientific socialism U بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
botanical U ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
vegetable jelly U دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
socialism U جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
herbaceous U گیاهی
herbescent U گیاهی
vegetative U گیاهی
vegetable U گیاهی
vegetal U گیاهی
plant geography U جغرافیای گیاهی
pectin U ژلاتین گیاهی
phytogeopraphy U جغرافیای گیاهی
vegetality U حالت گیاهی
herbal dye U رنگینه گیاهی
vegtable fat U چربی گیاهی
phytochorology U جغرافیای گیاهی
vegetable fiber U الیاف گیاهی
phyton U واحد گیاهی
milk U شیره گیاهی
milking U شیره گیاهی
milks U شیره گیاهی
vegetation U زندگی گیاهی
geographical botany U جغرافیای گیاهی
vegetation U پوشش گیاهی
blight U زنگ گیاهی
blighting U زنگ گیاهی
blights U زنگ گیاهی
geobotany U جغرافیای گیاهی
milked U شیره گیاهی
jassid U افت گیاهی
sap wood U شیره گیاهی
sap U شیره گیاهی
saps U شیره گیاهی
sapped U شیره گیاهی
floral ornament U تزیینات گیاهی
loose smut U زنگ گیاهی
mildew U زنگ گیاهی
plant food U غذای گیاهی
phytogeography U جغرافیای گیاهی
galenical U داروی گیاهی
floral zone U منطقه گیاهی
pectin U دلمه گیاهی
auxin U هورمون گیاهی
aphis U شپشک گیاهی
bacterium U میکروبهای گیاهی
bolster layer U بالش گیاهی
botanical pesticide U افت کش گیاهی
vegetive U گیاهی روینده
latex U شیره گیاهی
honeydew U شهد گیاهی
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
psyllidae U شپشههای جهنده گیاهی
underwood U گیاهی که در زیردرختی روییده
to pull up a plant U گیاهی را ازریشه دراوردن
lenticel U خلل وفرج گیاهی
phytogenic U دارای منشاء گیاهی
phytobiology U علم الحیات گیاهی
plant-dyes U رنگینه های گیاهی
humus U خاک گیاهی هرموس
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
mungo U گیاهی از تیره روناسیان
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
psylla U شپشههای جهنده گیاهی
trichomic U کرک گیاهی مویک
trichome U کرک گیاهی مویک
pollinose U شبیه گرده گیاهی
vitta U لوله یا منفذ گیاهی
fire blast U یرقان سوزنده گیاهی
trailers U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailer U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
irid U گیاهی از جنس سوسن یازنبق
dragon head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
dragon's head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
deciduous U گیاهی که در زمستان برگ میریزد
turgor U ورم سلولهای زنده گیاهی
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
ecesis U قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
buckeye U گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
eelgrass U علف مارماهی که گیاهی است دریایی
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
vetch U ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
green soap U صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
globeflower U گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
intermaediate host U جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
greenbrier U گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
louse U هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
polity U جامعه
socio- U جامعه
the body politic U جامعه
societies U جامعه
universe U جامعه
polities U جامعه
society U جامعه
community U جامعه
communities U جامعه
ecological community U جامعه
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
glabrescent U گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
affluent society U جامعه مصرفی
primitive society U جامعه ابتدایی
dissocialization U جامعه گسلی
affluent society U جامعه رفاه
affluent society U جامعه ثروتمند
affluent society U جامعه مرفه
societies U جامعه اجتماع
psychopathy U جامعه ستیزی
inert society U جامعه بیهوده
sociopathy U جامعه ستیزی
society U جامعه اجتماع
infinite population U جامعه نامحدود
sociocentrism U جامعه- محوری
mass society U جامعه انبوهیده
moslem league U جامعه مسلمانان
sociogenic U جامعه زاد
sociometry U جامعه سنجی
sociopath U جامعه ستیز
biocenose U جامعه زندگان
biocummunity U جامعه زندگان
biotic communtity U جامعه زندگان
nonliterate society U جامعه نانویسا
sociability U جامعه پذیری
sociality U جامعه جویی
classless society U جامعه بی طبقه
social desirability U جامعه پسندی
transitory society U جامعه انتقالی
antisocial U جامعه ستیز
stimulus population U جامعه محرکها
parameter U اماره جامعه
throwaway society U جامعه مسرف
parameters U اماره جامعه
social minded U در فکر جامعه
closed society U جامعه بسته
atomistic society U جامعه ذرهای
statistical universe U جامعه اماری
preliterate society U جامعه نانویسا
league of nations U جامعه ملل
sociological U جامعه شناختی
socialism U جامعه گرایی
eruropean community U جامعه اروپایی
peripheral community U جامعه پیرامونیperipeteia
sociable U جامعه پذیر
sociologist U جامعه شناس
finite population U جامعه محدود
underclass U بی کلاس [در جامعه]
subclass U بی کلاس [در جامعه]
lower class U بی کلاس [در جامعه]
psychopaths U جامعه ستیز
ecclesiastes U کتاب جامعه
socialists U جامعه گرای
integral calculvs U حساب جامعه
integral calculus U حساب جامعه
socialist U جامعه گرای
A classless society. U جامعه بی طبقه
psychopath U جامعه ستیز
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
bourgeois U عضوطبقه متوسط جامعه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com