English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marking round U تیر نشان کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
char U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
deictic U بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
dye marker U فشفشه نشان کننده
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
marking round U گلوله نشان کننده
Other Matches
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
markings U نشان دار سازی نشان
marking U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
mark U نشان کردن نشان
marks U نشان کردن نشان
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
emblem U نشان
medals U نشان
traces U نشان
signalled U نشان
indication U نشان
banners U نشان
banner U نشان
impress U نشان
branding U نشان
hallmarks U نشان
refrigerent U تب نشان
brand U نشان
medal U نشان
emblems U نشان
hallmark U نشان
traced U نشان
hash mark U خط نشان
presage U نشان
stamps U نشان
presaged U نشان
presages U نشان
symptom U نشان
presaging U نشان
symptoms U نشان
plaques U نشان
plaque U نشان
stamp U نشان
benchmark U نشان
grammalogue U نشان
brands U نشان
tract U نشان
insigne U نشان
cicatricle U نشان
vexillum U نشان
trace U نشان
show U نشان
refrigeratory U تب نشان
showed U نشان
tokens U نشان
cicatrice U نشان
cicatricial U نشان
token U نشان
shows U نشان
symbol U نشان
tracts U نشان
ear mark U نشان
printless U بی نشان
gong [British E] U نشان
targetted U نشان
slurs U نشان
slurring U نشان
slurred U نشان
attribute U نشان
badge U نشان
impressed U نشان
ensigns U نشان
ensign U نشان
targetting U نشان
badges U نشان
slur U نشان
targets U نشان
tally U خط نشان
tallies U خط نشان
tallies U نشان
tallied U خط نشان
tallied U نشان
bench mark U نشان
unmarked U بی نشان
target U نشان
indicium U نشان
tallying U نشان
tallying U خط نشان
track U نشان
tracked U نشان
targeting U نشان
caret U نشان
benchmarks U نشان
targeted U نشان
attributes U نشان
attributing U نشان
indice U نشان
awards U نشان
mark U نشان
chalks U نشان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com