English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7029 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adequate U تکافو کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
adequate U تکافو کننده مناسب
Other Matches
adequacy U تکافو مناسبت
inadequacies U بی کفایتی عدم تکافو
insufficiency U عدم تکافو کمی
inadequacy U بی کفایتی عدم تکافو
insufficience U عدم تکافو کمی
adequately U باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
percutient U دق کننده
doers U کننده
doer U کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
rebutter U رد کننده
puffer U پف کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
solvents U اب کننده
solvent U اب کننده
commulator U یک سو کننده
fillets U پر کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
attacking U تک کننده
refutatory U رد کننده
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
noncommittal U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
catterer U پچ پچ کننده
filleting U پر کننده
benders U خم کننده
repudiationist U رد کننده
tracker U پی کننده
surfy U کف کننده
bender U خم کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
trackers U پی کننده
whisperer U پچ پچ کننده
fillet U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
filleted U پر کننده
fluxing oil U اب کننده
mumbler U من من کننده
deletive U حک کننده
bidder U کننده
skittish U رم کننده
fillers U پر کننده
crepitant U خش خش کننده
abjurer or abjuror U کننده
bidders U کننده
crusher U له کننده
spurner U رد کننده
mitigative U کم کننده
attenuant U اب کننده
mitigatory U کم کننده
filler U پر کننده
fizzy U کف کننده
deflective U کج کننده
solver U حل کننده
squelcher U له کننده
jaberer U پچ پچ کننده
mauler U له کننده
syncopator U غش کننده
squasher U له کننده
hoppers U لی لی کننده
swooner U غش کننده
sensor U حس کننده
thinner U کم کننده
hopper U لی لی کننده
diluent U رقیق کننده
diluter U رقیق کننده
equalze U برابر کننده
eruptive U فوران کننده
estimator U براورد کننده
discriminator U تفکیک کننده
discriminant U مشخص کننده
dilutor U رقیق کننده
disconnector U قطع کننده
erective U راست کننده
estimator U تخمین کننده
diriment U باطل کننده
nullifier U باطل کننده
erumpent U فوران کننده
diffusor U منتشر کننده
dilator U متسع کننده
exactor U تحمیل کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com